در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 حجت الاسلام حسن روحانی پیروز انتخابات شد. آقای سعید جلیلی بعد از این شکست اعلام کرد که «برای کمک به دولت مستقر و کم کردن کاستیهای» آن «دولت در سایه» تشکیل میدهد.آقای جلیلی نه تنها در 8 سال دولت روحانی، بلکه به رغم این که به نفع شهید رئیسی از انتخابات 1400 کناره گیری کرده بود، به حرکت خود در سایه ادامه داد و آن طور که هواداران او میگویند بخشی از موفقیت های دولت رئیسی مرهون نظارت های انجام شده در دولت سایه آقای جلیلی بوده است. آقای جلیلی پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری 1403، با ادبیات متفاوت و البته قابل تاملی از ادامه دولت سایه سخن گفت. آقای جلیلی دو روز پیش نیز در جمع اعضای ستادهای استانی خود گفت:« انتخابات به معنای تعطیل کردن احساس مسئولیت قبل و بعد روز رای گیری نیست، بلکه انتخابات به معنای تاکید بر حق و وظیفه مشارکت ،برای تمام آحاد مردم است. عزم ما بر مشارکت فعال در چهارچوب اخلاق و قانون است.در ایام بعد از انتخابات هم سلوک سیاسی متفاوت و ممتازی را به نمایش خواهیم گذاشت.در مردم سالاری دینی از رقابتهای دشمنانه و کینه توزانه خبری نیست.اگر کسی از گفتمان دولت سایه احساس خطر میکند قطعا با معنا و مبانی آن آشنا نیست.برنامههای خود را برای مشارکت متشکل تودههای میلیونی هواداران اعلام خواهیم کرد.هر جایی که لازم باشد از عملکرد دولت آقای پزشکیان دفاع کنیم، بی هیچ ملاحظهای از ایشان و دولتش دفاع خواهیم کرد.اگر اقدام درستی در دولت برادرمان آقای پزشکیان دیدیم و حمایت نکردیم، قطعاً در پیشگاه خدا معاقب خواهیم بود.» آقای جلیلی چند روز پیش نیز در جمع اعضای ستاد خود در مسجد امام صادق(ع) گفته بود:توانستیم ۱۴ میلیون نفر را در این انتخابات با خود همراه کنیم.در دیدار با رئیس جمهوری منتخب گفتم در مسیر حرکت کشور، قوای سه گانه و همه وظیفه داریم که کمک کنیم اما اگر در جایی خطایی رخ دهد باید به رفع آن کمک کنیم و مسئولیم که کمک کنیم تا خطاها و نقایص موجود رفع شود.اما او در حالی این میزان از آرا را به نفع خود بر می شمارد که بسیاری بر این باور بودند 2 عامل یکی ایجاد تصویر ادامه دولت شهید رئیسی بودن و دوم رای سلبی به خاطر ادامه پیدا کردن دولت روحانی، منجر به رشد آرا در این انتخابات نسبت به انتخابات سال 92 شده است. او اما به نظر می رسد حساب ویژه ای روی آرای ثبت شده در انتخابات تیرماه باز کرده به طوری که در جمع اعضای ستادهای استانیاش و در خلال این سخنرانی ۳ بار تعداد رایهای خود را ۱۴ میلیون عدد عنوان کرد.گرچه عدد واقعی نیز ۱۳ میلیون و ۵۳۸ هزار و ۱۷۹ رای بوده است اما تاکید آقای جلیلی بر ورود به اشکالات دولت با تکیه بر آرایی که در انتخابات 15 تیر به دست آورده؛ سوالات زیادی را به همراه داشته است.
حیطه کنشگری دولت در سایه تا کجاست؟
این که ماهیت دولت سایه اساسا چیست ؛ حیطه کنشگری دولت در سایه تا کجاست؟ و مشخصا جایگاهش در نظام و کشورداری کنونی ایران سوالات زیادی را به وجود آورد. در همین راستا حسام الدین آشنا در واکنش به اظهارات آقای جلیلی در توئیتی نوشت :« دو سوال بزرگ: با چه سنجهای تشخیص میدهید که دیگران خطا کردهاند و چگونه با قدرت جلوی آنها را میگیرید؟ وقتی یافتههای تفصیلی خود را منتشر نمیکنید و حاضر به مناظره با منتقدانتان نیستید، دیگران چگونه میتوانند خطای شما را تشخیص دهند و با چه ابزاری میتوانند جلوی شما را بگیرند؟» علاوه بر این بسیاری از کارشناسان بر این باورند برای این که آقای جلیلی بتواند اکت های انتقادی خود را نسبت به دولت ادامه دهد،نیاز دارد حزبی رسمی تشکیل دهد. نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که آقای جلیلی و هواداران وی به کرات بر این موضوع تاکید میکردند که ۱۱ سال است که با تشکیل دولت سایه در حال کار و بررسی مشکلات کشور بوده ، آن ها را به خوبی میشناسد و برای حل آن راه حل دارد. این ادعا اگرچه میتوانست به عنوان برگ برنده در رقابت انتخاباتی مورد استفاده قرار گیرد اما به دلایلی تبدیل به پاشنه آشیل آقای جلیلی شد و ضرباتی از همین محل دریافت کرد.سیدمحمدرضا دماوندی،کارشناس مسائل سیاسی به ما می گوید: دولت سایه در ادبیات سیاسی جهان عنوانی شناخته شده و جاافتاده است که تعریف روشن و صریحی دارد. در دولت سایه ،نهاد جامانده از قدرت با هدف بازپس گیری قدرت در انتخابات دوره بعد یک دولت کاملا نظیر به نظیر دولت قانونی را تشکیل و اداره میکند با یک تفاوت و آن که قدرت ابلاغ دستور و اجرا را ندارد. در دولت سایه رئیس جمهور یا نخست وزیر و یکایک وزرا معلوم هستند و بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات و رسیدن به قدرت به ساختمان اصلی کوچ میکنند. آقای جلیلی گفته بود ۱۱ سال دولت سایه داشته اما هیچ یک از ارکان و اعضای کابینه اش مشخص نبود .افزون بر این،آقای جلیلی از قدمت ۱۱ ساله برای دولت سایه خود یاد میکند که اگر ۸ سال زمان ریاست جمهوری روحانی را برای وجود دولت سایه بدیهی بدانیم سوالی که ایجاد شد آن بود که چرا در سه سال دولت رئیسی، آقای جلیلی کماکان در دولت سایه بوده است؟ اگر آقای جلیلی به شهید رئیسی برنامهها و راهکارهای خود را ارائه میداده که دیگر تعبیر دولت سایه بیمعناست ولی اگر مشاوره داده و رئیسی نپذیرفته و یا آن که اصولاً مشاوره و همراهی از سوی آقای جلیلی انجام نشده است در این فرض تاکید بر عمر 11 ساله نه یک ارزش که تبدیل به ضد ارزش خواهد شد کمااین که موجب ریزش بخشی از رای آقای جلیلی شد .اصطلاح دولت سایه اگر هم درست و بجا استفاده شده باشد تنها میتواند معطوف به قوه مجریه باشد اما نشانههایی از تلاش طی سالهای گذشته برای نفوذ در تمام ساختارهای حاکمیت با هدف یک دستگاه سازی نیروها دیده میشود. از جمله توئیتی از امیرحسین ثابتی نماینده فعلی تهران و از نیروهای اصلی و حلقه اول آقای جلیلی مربوط به ۷ سال قبل که نوشته بود «دولت سایهای که آقای جلیلی از آن سخن میگوید به معنای دولت سایه برای کل حاکمیت است نه فقط قوه مجریه» .در هر صورت دوران رقابت انتخابات به پایان رسیده و پزشکیان اکنون رئیس جمهور ایران است اما آن چه از یک رقابت میتوان درس آموز باشد آشنایی با نقاط ضعف و قدرت است. آقای جلیلی اگرچه شکست خورده رقابت انتخابات رئیس جمهوری است اما کماکان به عنوان یک سرمایه ملی میتواند برای حل مشکلات و کمک به توسعه کشور در چارچوپ قانون و در قالب تشکیل حزبی رسمی و فراگیر راهگشا باشد.
خراسان