شناسهٔ خبر: 67561454 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

نگاهی تکاملی به اصلاح‌گرایی

صاحب‌خبر -

هادی صمدی، مدرس فلسفه در کانال تلگرامی خود (تکامل و فلسفه) مطلبی با عنوان «نگاهی تکاملی به اصلاح‌گرایی (reformism) و محافظه‌کاری (conservatism) نوشت که متن کامل آن را در ادامه می‌‌خوانید.

«در انتخابات اخیر بحث پیرامون جایگاه اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی در جامعه داغ بود. اکنون که انتخابات به پایان رسیده، بد نیست از منظری تکاملی نگاهی به ماجرا بیاندازیم.

دو حالت مختلف از دسته‌ای از گیاهان را که در حاشیه‌ی بیابانی روییده‌اند تصور کنید:

حالت نخست: فرض کنید وضعیت بیابان مورد اشاره هزاره‌ها به همان شکل مانده است. در این حالت، از منظری زیستی، حفظ وضعیت موجود در گیاهان یک جمعیت بهترین راهکار بقاء است. زیرا هر تغییری ممکن است اوضاع را بدتر کند. البته در همان شرایط نیز همواره تغییرات جزئی رخ می‌دهد زیرا اولاً تضمینی نیست که اوضاع به همین شکل بماند و ثانیاً، چه بسا برخی تغییرات جزئی اوضاع را بهتر کند. (در این حالت آلل‌های جهش‌یافته در خازن ژنتیکی گیاه ذخیره می‌شوند تا در شرایطی که تغییرات محیطی رخ داد آزاد شوند به امید آنکه برخی به راه‌حلی کارآمد بیانجامد.)

مثالی اقتصادی: مغازه‌داری را در نظر آورید که مدت‌هاست فروش بسیار مناسبی دارد به نحوی که همسایگانش حسرت برخورداری از کسب‌وکار او را دارند. آیا معقول است تغییراتی در کسب‌وکار خود انجام دهد؟ خیر. چه بسا تغییرات به شکست بیانجامند.

در اینجا بدون آنکه سخنی از «محافظه‌کاری» در معنای سیاسی آن گفته باشیم قابل درک است که حفظ شرایط موجود، و مخالفت با تغییرات فقط در شرایطی مطلوب است که شرایط پیرامونی نسبتاً ثابت باشند. چنین پدیده‌ای تا قبل از دوران مدرن تقریباً در تمامی جوامع در جریان بوده است.

اگر کاسب مثال ما، ۱۰ قرن قبل مشغول به کار بوده به احتمال زیاد تا چند نسل بعد فرزندان و نوادگان او نیز عیناً همان مسیر را ‌پیموده‌اند. این جهانی بود که سنت‌ها راهنمای رفتارهای ما بودند و بدون آنکه از محافظه‌گرایی سخنی گفته شود، پس‌زمینه‌ی ذهنی همه‌ی انسان‌ها بود.

حالت دوم. این‌بار محیطی را در نظر بگیرید که در حال تغییر است. مثلاً با کاهش بارندگی، افزایش دما، یا افزایش شوری خاک مواجه هستیم؛ یا با ورود گیاهی رقیب به اکوسیستم که از منابع غذایی گیاه نخست تغذیه می‌کند. هر گونه تغییراتی در محیط نیازمند افزایش تغییراتی در گیاه است. در این حالت نیز از آنجا که همه‌ی بخش‌های اکوسیستم تغییرات یکسانی را تجربه نمی‌کنند لذا نادرست است که گمان کنیم تمامی بخش‌ها به نحو «یکسانی» نیاز به اصلاح در جهت سازگاری با محیط دارند.

کاسب مورد اشاره نیز وقتی در مواجهه با تغییرات محیطی متوجه شود که کسب و کارش رو به افول است نیاز به تغییرات را احساس می‌کند. این‌بار نیز ممکن است فقط در نحوه‌ی فروش تغییراتی را ایجاد کند و نه مثلاً در بسته‌بندی محصولات؛ هرچند که به دلیل همبستگی‌های ارگانیک تغییرات در هر بخش درجاتی از تغییرات در سایر بخش‌ها را می‌طلبد.
در اینجا نیز بدون آنکه اشاره‌ای به «اصلاح‌گرایی» در معنای سیاسی کرده باشیم می‌توان پیامدهای این دو تمثیل در ساحت سیاست را حدس زد.

مقایسه دو حالت:
با این مثال‌ها مشخص می‌شود که اولاً ثبات‌خواهی یا تغییرخواهی بسته به شرایط می‌توانند کارآمد یا ناکارآمد باشند و یکی از آنها یکبار و برای همیشه کارآمدترین شیوه‌ی سازگاری نیست. ثانیاً از آنجا که جوامع انسانی در بخش‌هایی ثابت‌تر و در بخش‌هایی متغیرترند بنابراین نیاز به تغییرات در همه‌ی بخش‌ها یکسان نیست، اما عموماً به دلیل وجود همبستگی‌های ارگانیک، تغییرات سراسری‌تر از حدی هستند که در بدو امر به نظر می‌رسد، و در سطح سیاسی همین امر باعث نگرانی محافظه‌کاران است.

هرچه میزان تغییرات در محیط بیشتر باشد، در وجوه بیشتر، و با شدت بیشتری نیاز به اصلاحات وجود دارد. اکنون وارد دورانی شده‌ایم که:

۱. از یکسو تغییرات اقلیمی بسیار شدیدی جهان، و بیش از سایر نقاط جهان، ایران را تحت تأثیر قرار داده و تغییرات بزرگ‌تر در راه‌اند.
۲. تغییراتی که هوش مصنوعی و اتوماسیون ایجاد کرده است عموم شغل‌ها را تحت تأثیر قرار داده و تغییراتی بس بزرگ‌تر در آینده‌ی نزدیک رخ خواهند داد.
۳. اکوسیستم سیاسی ایران با تغییرات بزرگی که در همسایگی‌مان، به ویژه در کشورهای عربی رخ داده، تغییرات اساسی داشته است (کافی‌ست نگاهی به تغییرات در این کشورها در نیم قرن اخیر بیاندازیم)؛
۴. شکاف میان‌نسلی و شکاف طبقاتی هر چه بیشتر در حال عمیق شدن است.

در حالیکه سیاستمداران ما سرگرم اموری کاملاً فرعی هستند (مناظرات انتخاباتی را به یاد آوریم که به هیچکدام از این ابرتغییرات اشاره‌ای نداشت)، اکوسیستم سیاسی و اجتماعی جهان تغییراتی بسیار شدید را تجربه می‌کند. بخشی از کسانی که از اصلاح‌طلبی سنتی فاصله گرفته‌اند با توجه به شدت تغییرات، تفاوتی میان میزان تغییرات پیشنهادی ایشان و آنچه محافظه‌کاران در نظر دارند نمی‌بینند، و متوجه شده‌اند که نیازمند تغییراتی بس بزرگ‌تر از تغییر یک یا چند عضو دولت هستیم.»

انتهای پیام

نظر شما