شفقنارسانه- یک روزنامه نگار و مترجم کتاب «روزنامه نگاری، اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه» می گوید: اخبار جعلی، انتخابات همه کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار میدهند و میزان پیشرفته بودن کشور، وسعت و یا قدرت آن هیچ اهمیتی ندارد. از این رو انتشار فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی به دلیل گستردگی فضای مجازی و دسترسی آسان کاربران به این فضا رواج بیشتری پیدا کرده است چراکه می تواند سیاستمداران را در پیروزی بر مخالفان خود کمک و آن ها را در منجلاب جنجال های ساختگی گرفتار کند و به روایت های رسانه ای جعلی دامن بزند.
جواد دلیری، دکترای مدیریت رسانه و مترجم کتاب «روزنامه نگاری، اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه» با اشاره به تاریخچه انتشار اخبار جعلی به شفقنا رسانه می گوید: اخبار جعلی پدیده جدیدی نیست. تاریخ روزنامه نگاری و خبر در جهان نشان می دهد که اخبار جعلی از حیات بشر وجود داشته و در طول تاریخ هم کم نبودند کسانی که با انگیزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، شوخی و سرگرمی گاهی اخبار دروغ و ساختگی را در میان مردم پخش می کردند.
او ادامه داد: برای نخستین بار در دهه ۱۶۴۰ نشریات مسلکی در انگلستان در جریان رقابت با یکدیگر و مخالفتجویی با حکومت شروع به انتشار اخبار جعلی کردند. با این حال تاثیرگذاری انتشار اخبار دروغ در گذشته بسیار محدود و مقطعی بوده است و خطری برای جریان های اصلی رسانه و نهادهای جا افتاده خبری و حتی افکار عمومی به حساب نمی آمد. اما آنچه در سال های گذشته پدیده اخبار جعلی را به موضوعی جهانی و خطرناک تبدیل کرده است، ظهور و گسترش اینترنت و شبکه های خبری 24 ساعته، شبکه های اجتماعی و سایت های خبری و… است. در دوران پساحقیقت ساخت و توزیع و بازنشر اخبار جعلی پیچیده تر از قبل شده است. مجرا و منبع ورود اخبار جعلی به رسانه ها تغییر کرده است، در این مواقع پای یک منبع خبری در میان نیست بلکه یک شخصیت سیاسی یا یک تحلیلگر خود منبع انتشار خبر جعلی می شود که همه رسانه ها بازتاب دهنده آن می شوند.
با این اوصاف پدیده اخبار جعلی اساساً به چه معنا است؟ این نویسنده کتاب اتاق خبر پلتفرمی پاسخ می دهد: انتشار عامدانه اخبار غلط، اعم از جعل و یا تحریف حقایق محرز برای مقاصد خاص سیاسی یا تجاری به عنوان یک خبر واقعی به افکار عمومی ارائه می شود که محققانِ دیگر هم، در تعریف اخبار جعلی تقریباً همین محورها را مورد توجه قرار دادند. پدیده جعل، ابتضال و اطلاعات گمراه کننده وقتی شکوفا می شوند که افراد و سازمان ها منافعی در پخش و اشاعه آن داشته باشند و همچنین مخاطبانی وجود داشته باشند که آن را بپذیرند و باور کنند.
او در تعریف اخبار جعلی به نقل از دنتیت می گوید: اخبار جعلی اتهامی است که میگوید یک داستان یا خبری گمراهکننده است. کلاین و وولر هم آن را انتشار آنلاین آگاهانه یا عمدی جملههای غلط به منزله واقعیت عنوان کرد. علاوه بر آن گلفرت هم اخبار جعلی را ارائه عمدی ادعاهای غلط یا گمراهکننده به منزله خبر بیان کرد که در آن ادعاها بر پایه خود گمراهکننده هستند. وجه مشترک بین همه آنها گمراهکننده بودن خبر جعلی است با این حال دو پژوهشگر روس، تعریف متفاوتی دارند و معتقدند خبر جعلی خبری است که به لحاظ سبکی همانند یک خبر واقعی نوشته شده است در حالی که بخشی یا همه آن دروغ است.
دلیری با اشاره به دیدگاه کاستلز درباره اخبار جعلی می گوید: کاستلز در کتاب قدرت ارتباطات می گوید در انتخابات محلی یا انتخابات شهرهای کوچک، اولویت با شهرت است و رأی دهندگان پیش از هرچیزی قبل از رأی دادن نگاه می کنند که نام فرد را شنیده اند یا نه. در اینجا است که هیچ چیز نمی تواند به اندازه ساخت یک خبرجعلی برای یک نفر شهرت به ارمغان بیاورد لذا گاهی سیاستمداران با ساخت خبر جعلی برای خود یا هم حزبی خود شهرت به ارمغان می اورند و این شهرت گاهی باعث پیروزی انها در انتخابات می شود.
این دکترای مدیریت رسانه به دسته بندی اخبار جعلی می پردازد و توضیح می دهد: دستهی اول شایعاتی هستند که برخاسته از گمانههای افراد بوده و بدون اطلاع صریح از ناصحیح بودن آنها منتشر میشوند. دستهی دوم هم دروغهایی هستند که عامدانه و با اطلاع از دروغ بودنشان تولیدشده و نشر داده میشوند. دستهی نخست در ادبیات اطلاعرسانی نوین Misinformation نام دارد و از دستهی دوم نیز با عنوان Disinformation یاد میشود.
او ادامه می دهد: ارتباطات مجازی در غیاب سواد رسانهای و تفکر انتقادی، موجب رشد شدید تعداد اخبار جعلی نوع اول یعنی شایعات شده است. شایعاتی که گاه هیچکسی از انتشار آن سودی نمیبرد و نمیتوان تولید آن را به کسی نسبت داد. از طرفی شبکههای مجازی بستری بسیار مناسب برای سوءاستفادهی افراد، گروهها و حتی دولتهاست. دولتها میتوانند با بهرهگیری از آن بهصورت غیرمستقیم و بدون پذیرش مستقیم مسئولیت انتشار اخبار، بهسادگی دروغهای مدنظر خود را منتشر کرده و فضای اجتماعی این شبکهها را در جهت منافع خود دستکاری کنند.
این روزنامه نگار تاکید می کند: بسیاری از مواقع تشخیص عامدانه بودن نشر یک خبر دروغ نهتنها بهسادگی ممکن نیست بلکه اساساً فایدهای نیز برای آن قابل تصور نیست. اخبار جعلی چه از نوع شایعات بیهدف (Misinformation) و چه از نوع دروغهای هدفمند (Disinformation) با سازوکار یکسان و مشابهی در جوامع انسانی تأثیر میگذارند. از همین رو با بررسی سازوکار و مکانیزم نشر اخبار میتوانیم درک بهتری از چگونگی مقابله با آنها پیدا کنیم. سواد رسانهای و تفکر انتقادی در قبال اطلاعات و اخبار، از ملزومات زندگی در جهان امروزی ماست؛ جهانی سرشار از اطلاعات.
دلیری با اشاره به تاثیر احتمالی اخبار جعلی بر فرایند انتخابات می گوید: فرآیندهای سیاسی و ازجمله انتخابات، با توجه به اهمیت و تأثیری که در سیاستهای داخلی و خارجی کشورها دارند، همواره فضای اطلاعرسانیِ بسیار پرحرارتی حول خود ایجاد میکنند. بر همین اساس اخبار جعلی، انتخابات همه کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار میدهند و میزان پیشرفته بودن کشور، وسعت و یا قدرت آن هیچ اهمیتی ندارد. از این رو انتشار فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی به دلیل گستردگی فضای مجازی و دسترسی آسان کاربران به این فضا رواج بیشتری پیدا کرده است چراکه می تواند سیاستمداران را در پیروزی بر مخالفان خود کمک و آن ها را در منجلاب جنجال های ساختگی گرفتار کند و به روایت های رسانه ای جعلی دامن بزند.
او در اشاره به اهداف سیاستمداران از جعل اخبار می گوید: بعد از تخریب چهره سیاسی و از میدان به در بردن رقیب، اصلی ترین هدف آن ها می تواند ضربه زدن به مکانیزم های انتخاباتی و پایین آوردن مشارکت سیاسی در میان نخبگان و مردم باشد.
دلیری به بیان نمونه های جهانی اخیر در رابطه به تاثیر اخبار جعلی بر روی تحولات سیاسی و به قدرت رسیدن برخی از سیاست مداران می پردازد و می گوید: فضای اطلاعاتی، شبکه ای و دیجیتال و به تعبیری حوزه عمومی جهانی شده نقش مهمی در اشاعیه اخبار و اطلاعات از جمله شایعات مخرب و دیگر انواع محتوایی که ظاهری مبتنی بر واقعیت دارند ولی جعلی و غیر واقعی هستند، دارند. تحلیلگران و اندیشههای غربی سه انتخابات عمومی را بهعنوان نمونهی تلاشهای سازمانیافته برای بهرهگیری از نشر اطلاعات ناصحیح برای رسیدن به نتیجهی انتخاباتی مطلوب میدانند؛ همهپرسی برگزیت، انتخابات ۲۰۱۸ برزیل و انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا. با این تحولات اثرگذاری مستقیم اخبار جعلی بیش از گذشته زنگ خطر را برای جریان های اصلی و رسانه ای و حتی نظام های لیبرال دموکراسی به صدا در آورد. اخبار جعلی دیگر پدیده سرگرمی و طنز با هدف سرکار گذاشتن دیگران نبود و به سلاحی قدرتمند تبدیل شد که در نهادهایی با سوابق سیاسی، رسانه ای و فرهنگی، نخبگان و توده های مردم را هدف قرار می داد.
او ادامه می دهد: همهپرسی برگزیت که با رسوایی مشهور سوءاستفادهی شرکت کمبریج آنالیتیکا از اطلاعات کاربران فیسبوک شناخته میشود، موجب ایجاد شکاف در اتحادیهی اروپا و تزلزل سیاسیِ مستمری در داخل انگلستان شد. انتخابات برزیل نیز نمونهای از سرمایهگذاری جدی نامزدهای انتخابات برای سوءاستفاده از پلتفرمهای ارتباطی برای پیروزی در انتخابات بود. اما شاید مشهورترین نمونهی تأثیرات سیاسی اخبار جعلی در زبان غربیها، چیزی جز ماجرای انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا نباشد. بنابراین می توان گفت پس از سال 2016 اصطلاح اخبار جعلی در بسیاری از متون و توسط بسیاری از طیف های سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است.
او به چالشها و تهدیدهای تولید و انتشار اخبار جعلی اشاره می کند و می گوید: صدمه به اکوسیستم رسانهای و مختلکردن گردش صحیح اطلاعات، گمراهسازی افکارعمومی و سردرگم و مردد شدن جامعه، ایجاد بدبینی عمومی و عمیق به حاکمیت و رسانه ها، تهدید امنیت داخلی و بین المللی، تهدید دیپلماسی بین المللی و … از جمله چالش های تولید و انتشار اخبار جعلی است.
چه نشانهها و روشهایی برای شناسایی اخبار جعلی در انتخابات وجود دارد؟ دلیری پاسخ می دهد: قبل از باور خبر باید ساختار و اعتبار بنگاه رسانهای آن را بررسی کرده و بهتر است به این نکته توجه داشت که آن خبر در جای دیگر نیز تأیید شده باشد. برای مقابله با اخبار جعلی مخاطبان باید این سوالات را بپرسند؛ چه کسی نویسنده خبر است؟ آیا منابع ذکر شده در خبر معتبر هستند؟ و آیا این منابع خبری هم آن را منتشر کرده اند؟ گاهی می بینیم در فضای مجازی خبری منتشر می شود و منبع اصلی را می زنند ولی وقتی وارد منبع اصلی می شویم می بینیم چنین خبری منتشر نکرده است. مورد بعدی؛ متن مورد نظر چه زمانی منتشر شده است؟ چه کسی از این خبر سود می برد؟
او ادامه می دهد: مخاطب باید به اخبار با دید شک نگاه کند و به این سوالاتی که ذکر کردم پاسخ دهد. به عبارتی حتما به منبع نگاه کند، از اعتبار و استقلال منبع اطمینان یابد، به فرمت های اخبار توجه کند چراکه بسیاری از این اخبار جعلی غلط های املایی و گرامری دارند و فرمت ظاهریشان هم غیرعادی است. علاوه بر آن باید به عکس ها، ویدئوها و حتی زمان توجه کرد چراکه خیلی از گزارش های خبری جعلی با عکس ها و ویدئوهای دستکاری شده و تغییر زمان همراه هستند. در اینجا می توانید عکس را جستجو کنید تا دریابید که از کجا آمده است. نبود منبع، بی نام بودن نویسنده و یا نامشخص بودن منبع آن می تواند نشانه جعلی بودن باشد. علاوه بر آن باید به رسانه های دیگر هم توجه کنیم چراکه وقتی منابع دیگر آن خبر را منتشر نکرده باشند می تواند نشانه ای از جعلی بودنش باشد.
این مترجم کتاب «روزنامه نگاری، اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه تاکید می کند: راهکارهای زیادی برای جلوگیری از نشر اخبار جعلی هست و نرم افزارهای مختلفی وجود دارند ولی باید توجه کنیم که همه این امکانات گاهی نمی توانند خبر اصلی را از فیک نیوز تمییز دهند چون گاهی انتشار اخبار جعلی از سوی برخی از رسانه های معتبر و حرفه ای است.
با این اوصاف چگونه میتوانیم سواد رسانه را در جامعه بهبود بخشیم تا افراد بتوانند اخبار جعلی را تشخیص دهند؟ او پاسخ می دهد: آموزش سواد رسانه ای و اطلاعاتی یکی از مفاهیم فراگیری است که همواره مورد استفاده قرار می گیرد و باید در کنار آن به سواد حقوق بشری و سواد آزادی بیان (هرکسی از حق خود برای جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکارش برخوردار است)، سواد خبری، سواد تبلیغاتی، سواد کامپیوتری و سواد حریم خصوصی هم توجه شود.
او ادامه می دهد: سواد رسانه ای توانایی خاص تری را برای شناخت اطلاعات فریبکارانه در لباس اخبار درست، اخبار جعلی، شایعه ها و… به ما می دهد. به عبارتی این سواد نیازمند بالا بردن سطح آگاهی در میان افراد بخصوص چگونگی واکنش آنها به اخبار و اهمیت دادن یا ندادن به هر اطلاعاتی است. این سواد در مرحله اول باید بینش هایی را در افراد مورد توجه قرار دهد که چه کسانی هستند و به چه انسان هایی تبدیل خواهند شد، این موضوع چه تاثیری بر تعامل آن ها بر اخبار و دیگر انواع ارتباطات دارد. باید یک نوع تفکر انتقادی را در افراد برجسته کرد تا بتوانند تجزیه، تحلیل و تفسیر و استنباط داشته باشند تا بر اخبار جعلی فائق بیایند. باید به مردم آموخت که چگونه می توان یک خبر ظاهرا معتبر و قانع کننده را با استفاده از جزئیات ناقص و نشانه هایش تشخیص دهند و بین خبر گمراه کننده و درست تمایز قائل شوند.
او به دلایل پذیرش اخبار جعلی از سوی مخاطبان می پردازد و چهار دلیل پذیرش اخبار جعلی را سادگی شناخت، ناهماهنگی در شناخت، اثرپس زدن و وحدت گروهی و اجتماعی می داند و می گوید: بصریسازی دادهها، ارسال هماهنگ و تکرار پیامها، بهرهگیری از عکسهای دستکاریشده، استفاده از تیترهای عجیب و هیجانانگیز و… این فرآیند را تسریع و این تأثیر را بیشتر میکنند.
با این حال راه مقابله با اخبار جعلی در ایام انتخابات چیست؟ دلیری پاسخ می دهد: اگر قرار است سواد رسانهای حتی به عنوان یک تکنیک خواندن انتقادی موثر باشد، گام اول عبارت است از ارزیابی و افزایش اثربخشی رویکردهای سواد رسانهای کنونی؛ به ویژه که این رویکردها بر افشای اطلاعات گمراهکننده و یا اطلاعات نادرست واقعی تمرکز دارند. متاسفانه نقش سن در سیاستگذاریهای معاصر در عصر تغییرات تکنولوژیکی و پراکندگی رسانهها، آن طور که باید مورد مطالعه قرار نگرفته است. بسیاری از برنامههای سواد رسانهای مبتنی بر مدرسه هستند و برای کودکان طراحی شدهاند. اما بسیاری از افرادی که به وسیلهی اطلاعات آنلاین نادرست جذب میشوند، در حال حاضر بالغ هستند.
این دکترای مدیریت رسانه به تحقیقات صورت گرفته در رابطه با نقش سن در انتشار اخبار جعلی اشاره می کند و می گوید: اگرچه نتایج غیرقابل تصور به نظر میرسد، اما دادههای اخیر نشان میدهد که آمریکاییهای مسنتر بیشتر احتمال دارد که اخبار جعلی را به صورت آنلاین پخش کنند. اگر چنین است، در آن صورت تمرکز تجربی بر روی یادگیرندگان دوران کودکی و حتی دانشجویان ممکن است پاسخی بسیار محدود به مشکل انتشار اطلاعات نادرست باشد که نتایج آن تنها در درازمدت به بار بنشیند.
او ادامه می دهد: از سوی دیگر، مشاهدات محققان نشان میدهد که ظاهرا افراد جوانتر بیشتر از افراد مسن در مورد آنچه که آنلاین میخوانند، شک میکنند. ممکن است افراد مسنتر که در محیط خبری کاملا متفاوت با روزنامه و مجلات کاغذی بزرگ شدهاند، آنچه را که به صورت آنلاین میخوانند، بیشتر باور کنند.
دلیری توصیه می کند: برای اینکه بتوان فهمید کدام استراتژی های بی اعتبار کردن اخبار جعلی موثرهستند و بر روی چه مخاطبان و چه زمانی تاثیر می گذارند لازم است تا نویسندگان برنامههای سواد رسانهای با روانشناسان شناختی و سایر دانشمندان علوم اجتماعی همکاری کنند.
نظر شما