ثبت این ارقام از این جهت دور از اذهان سرمایهگذاران است که بورس هفته نخست فروردین را توفانی آغاز کرد، اما با پیشروی ریسکهای سیاسی و بالاگرفتن تنشهای منطقهای، رشد بازار سهام متوقف و وارد فاز جدیدی از ریزش و رکود شد. در شرایطی که بازار سهام با ورود پولهای جدید و رشد ارزش معاملات میتواند جهشهای قابل توجهی را به ثبت برساند، ملاحظه میکنیم که خروج پول حقیقی سرعت بیشتری گرفته است. از ابتدای هفته مبلغی به میزان یکهزار و ۱۷۳میلیارد تومان از گردونه دادوستدهای سهامی خارج شده؛ به این ترتیب شاهد تاثیر فضای مبهم متغیرهای اثرگذار بر بورس و تشکیل صفهای فروش هستیم.
خروج سهامداران به طور قطع ریشه در نااطمینانیهای حاکم بر بازار دارد. به گفته بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه، از اصلیترین علل خروج پول در سال جاری، کاهش شدید تعداد بورسبازان و در پی آن افتهای پیدرپی در ارزش معاملات خرد بازار سهام است. یکی از عواملی که میتواند بر تحریک انتقال پولهای خرد به بازار سهام موثر باشد «تغییر در وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام» است. با توجه به شرایطی که متغیرهای موثر در آن به سر میبرند و چشمانداز مبهم آنها، عملا این گزینه منتفی خواهد بود. این موضوع به دلیل اهمیت فراوانی که در جذب پول دارد، سبب شده فعالان بورسی توجه چندانی به گزارشهای عملکرد شرکتها در خردادماه نیز نداشته باشند؛ بهویژه اینکه عملکرد شرکتها در مقطع کنونی به سرنوشت دو انتخابات ریاستجمهوری در داخل و آمریکا گره خورده است.
بیتوجهی به اخبار مثبت
یکی از نشانههای رونق در بازار سهام ورود پول و توجه سهامداران به اخبار مثبت به عنوان محرکی جدی قلمداد میشود که میتواند در نهایت شرکتها را وارد مسیر جدی سودآوری کند. در چهارمین ماه ۱۴۰۳ قرار داریم. اما با وجود برخی سیگنالهای مثبت در خصوص بهبود عملکرد برخی شرکتها در خردادماه در راستای رشد نرخ دلار نیما بازار سهام عاری از هرگونه تحرک مثبت و رونق معاملاتی است. اکنون این پرسش مطرح میشود که چرا با وجود برخی محرکهای مثبت از قبیل کاهش نرخ بهره بدون ریسک به محدوده ۲۹درصد و افزایش قیمت دلار نیما، انتظار بازگشت رونق دوباره به بورس تهران دور از ذهن است. در پاسخ به این پرسش پرتکرار، کارشناسان بورسی میگویند اخبار مثبت در زمانی که فضای مبهم و ناپدار در وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور حاکم است، نمیتواند محرک مثبت محسوب شود. درچنین شرایطی طبیعتا اخبار منفی محرک جدیتری برای نوسانات بورسی است.
به این ترتیب با قدرت گرفتن ریسکهای سیاسی و اقتصادی که چشمانداز روشنی پیش روی بازارها ترسیم نمیکند، اخبار مثبت قادر نیستند روند صعودی پایدار را شکل دهند. زمانی که بازار در مسیر صعودی قرار میگیرد، سرمایهگذاران به عوامل مثبت وزن بیشتری میدهند و ورود به معاملات را توجیهپذیر میکند. به عبارتی وقتی سهامداران با بازدهی منفی بورس سروکار دارند، بهانه نقد کردن سهام شدت میگیرد. کارشناسان یکی از دلایل شکلگیری روند منفی قیمتها با وجود برخی اخبار مثبت را به همین امر نسبت میدهند. ریزشهای اخیر بورس تهران پیامهای هشدارآمیز را به نهادهای ناظر در بر دارد؛ اینکه شاخص با همین روند حتی میتواند به سمت سطوح پایینتر نیز حرکت کند. برخی از کارشناسان بر این باورند که بورس با توجه به وضعیتی که از ابتدای سال گذرانده حتی میتوانست کانال ۲میلیون واحد را از دست دهد. بنابراین همین که دماسنج اصلی بازار تاکنون در مقابل این حجم از ریسکهای گوناگون، بالای کانال ۲میلیون واحد ایستاده، یک هنر است. اما باید توجه کرد که محدودیت دامنه نوسان بعد از سقوط بالگرد ریاستجمهوری و همراهانش، ریسک از دست دادن کانال مذکور را به حداقل رساند. اما طولانی شدن محدودیت مذکور زنگ خطر دیگری را برای بورسبازان به صدا درآورد و منافع سهامداران را تحتالشعاع قرار داد؛ از اینرو شاهد خروج پول بودیم. در نخستین روز بعد از حذف محدودیت دامنه نوسان، بازار واکنش شدیدی نشان داد و عقبنشینی کرد. اما شاخص روز گذشته تا حدودی تغییر مسیر داد.
در همین رابطه حسن رضاییپور، کارشناس بازار سرمایه، معتقد است بحثهای سیاسی یکی از دلایل تشدید نگرانی سهامداران در جریان معاملات روزهای گذشته به شمار میرود. نگرانیهای مربوط به انتخابات ریاستجمهوری و قوت گرفتن سناریوی روی کار آمدن ترامپ در انتخابات آبانماه آمریکا موجب شدند بسیاری از سهامداران ریسک ماندن در معاملات سهام را بالا بدانند و راه خروج از معاملات را در پیش بگیرند.
سهامداران در سالهای اخیر بهناحق متحمل زیان شدهاند، درحالیکه میتوان گفت عامل اصلی چنین زیانی حتی برخی سیاستگذاریهای بعضا اشتباهی بوده که مبنای تصمیمگیری مسولان اقتصادی بوده است. درحالحاضر نیز مشخص نیست برنامه اقتصادی دولت جدید در چه مسیری حرکت خواهد کرد. علاوه بر این موضوع فضای نوسانی حاکم بر بازار جهانی در استراحت قیمت نمادهای وابسته در بورس تهران بیتاثیر نبوده است. در شرایط فعلی که عمده کارشناسان معتقدند بورس هنوز فاصله زیادی تا متعادل شدن دارد، نگرانیهایی نسبت به ریزشهای هیجانی وجود دارد. از سوی دیگر با توجه به اینکه بازار پتانسیل رشد را دارد و عمده سهام در کف قیمتی قرار دارند، شاخص میتواند از مسیر ریزش عبور کند. البته این موضوع در میانمدت اتفاق خواهد افتاد.
برخی از کارشناسان معتقدند بورس در روزهای آینده با نوسانات کمتری مواجه خواهد شد. در این میان اگر شاخص بتواند برای چند روز متوالی مثبت شود، ورود پول نیز به بازار میسر خواهد شد. اما قرار گرفتن شاخص در ارتفاع ۲میلیون و ۷۵هزار واحد از منظر تکنیکال چه پیامی برای سهامداران دارد؟ بررسیهای تکنیکال نشان میدهد که بازار در محدوده حمایتی ۲میلیون واحدی، در حال رنجزدن و کفسازی است. در صورتی که جو انتخاباتی به نفع یک چهره معتدل به پایان برسد، شاخص کل بورس میتواند هدف ۲میلیون و ۱۸۰هزار واحدی را در مرحله اول به خود ببیند. پس از آن نحوه برخورد دولت چهاردهم با دلار نیما، نرخ بهره و قیمتگذاری محصولات شرکتها میتواند P/E معیار بازار را بالا ببرد. به این معنی که بازار ضریب بالاتری را به سود خالص شرکتها نسبت میدهد. شاخص کل بورس در این صورت میتواند بالای محدوده ۲میلیون و ۲۰۰هزار واحد نیز تثبیت شود.
نظر شما