شناسهٔ خبر: 67435028 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

گفت‌وگویی در اهمیت حدیث قدسی «سلسله‌الذهب» در سالروز ورود حضرت رضا(ع) به نیشابور

جامعه توحیدی در سایه حاکمیت توحیدی شکل می‌گیرد

یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که طی هجرت امام رضا(ع) به ایران رخ داد، سخنرانی آن حضرت در نیشابور و ایراد حدیثی بود که به سلسله‌الذهب معروف شد.

صاحب‌خبر -

​​​​​​​این حدیث پربرکت و کوتاه که رابطه امامت و توحید و به نوعی فلسفه سیاسی تشیع را تبیین می‌کند، سرشار از درس‌هاى عالى معرفت و شناخت است.
امروز و در یادروز ورود علی بن موسی‌الرضا(ع) به نیشابور و نقل حدیث قدسی سلسله‌الذهب با امیرمهدی حکیمی، مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی به گفت‌وگو پرداختیم. این دانش‌آموخته حوزه و نویسنده و پژوهشگر رضوی در مورد جایگاه والای این حدیث حرف‌هایی خواندنی دارد.

حدیث سلسله‌الذهب از امام رضا(ع)
حکیمی در ابتدا با تشریح نقشه‌های شوم مأمون که همه با تدابیر عالم آل‌محمد(ع) نقش بر آب شد، می‌گوید: مأمون، رجاء‌بن‌ابی‌ضحاک را به همراه جلودی راهی مدینه كرد تا امام رضا(ع) را به مرو بیاورند و این خود نوعی تهدید به شمار می‌آمد، زیرا جلودی در دوران هارون، حاكم مدینه بود و جنایت‌های بسیاری در مدینه انجام داده بود و همه از او می‌ترسیدند. مأمون با فرستادن جلودی به همراه رجاء‌بن‌ابی‌ضحاک این مطلب را گوشزد كرد كه اگر امام قبول نكند و به مرو نیاید، جلودی دست به همان جنایت‌هایی خواهد زد كه در گذشته زده بود. آن‌ها مأمور بودند امام(ع) را در طول مسیر همراهی کنند و به بیانی در طول راه مراقب امام(ع) باشند تا با شیعیان و شیفتگانشان برخوردی نداشته و به بیان حقیقت‌ها نپردازد، روشنگری نکرده و اسلام ناب را معرفی نكند. به همین دلیل به رجاء دستور داد مسیر حركت امام(ع) را از بصره، اهواز و فارس قرار دهد، نه از راه كوفه و كرمانشاه و قم كه مركز شیعیان و شیفتگان امام(ع) بود.
حکیمی در توضیح شرایط بیان این حدیث می‌گوید: با وجود تمامی تدابیر و اقدامات و برنامه‌ریزی‌های زیركانه، در تمام مسیر حركت امام(ع) رویدادهای بسیار شگرفی رخ داد که به صورت مبسوط در تاریخ نقل شده، اما آنچه در نیشابور گذشت، بسیار با اهمیت است. وقتی خبر ورود امام رضا(ع) به نیشابور رسید، مردمان بسیار شادمان شدند و به پیشواز حضرت(ع) رفته و صحنه‌هایی بسیار شگرف خلق كردند كه تاریخ هیچ‌گاه فراموش نخواهد كرد. این شور و هیجان ادامه داشت تا آن‌گاه كه امام(ع) قصد حرکت به سمت مرو کرد و شیعیان و شیفتگان علم و دانش و جویندگان حقیقت، گرد ایشان جمع شدند. دو تن از حافظان حدیث و عالمان بزرگ نیشابور، ابوزرعه رازی و محمدبن مسلم طوسی از امام(ع) درخواست كردند حدیثی از پدران و یا از جد بزرگوارش پیامبر اسلام(ص) برای آنان روایت كند. امام(ع) سر از هودج بیرون آورد و این حدیث را روایت كرد: «از پدرم موسی بن جعفر شنیدم كه گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن حسین شنیدم كه گفت:‌ از پدرم حسین بن علی شنیدم كه گفت:‌ از پدرم امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب-علیهم‌السلام- شنیدم كه گفت:‌ از پیامبر(ص) شنیدم كه گفت: از جبرئیل شنیدم كه گفت: از خدای عزیز و جلیل شنیدم كه گفت:‌ کلمه لا اله الا الله دژ من است، پس هر كس به دژ من درآید از عذاب من ایمن خواهد بود». امام(ع) از سخن باز ایستادند و كاروان به راه افتاد، ناگاه امام سر از هودج بیرون آوردند، توجه همگان را جلب کردند و گفتند: «با وجود شرایطی و من از شرایط آ‌نم».

اصلی‌ترین پیام حدیث سلسله الذهب
مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی در مورد علت اهمیت حدیث سلسله‌الذهب نیز یادآور می‌شود: بر اساس آنچه در تاریخ آمده، بیان حدیث سلسله‌الذهب نخستین سخنرانی امام(ع) در بخش شرقی امپراتوری اسلامی است که در جمع بی‌شماری از مشتاقان و شیفتگان علم و دانش و رستگاری ایراد شد. آمده است 20هزار نفر قلم و دوات به دست بودند و سخن امام(ع) را می‌نوشتند. هر چند شمار توده‌های مردم را نیاورده‌اند كه باید بالغ بر ده‌ها هزار نفر بوده باشد، آن‌هایی که شیفته و شیعه امام(ع) بوده و برای زیارت او رفته بودند.
او در مورد اصلی‌ترین پیام حدیث سلسله‌الذهب می‌گوید: امام رضا(ع) با بیان این سخن به دو اصل اعتقادی و بنیادین اسلام اشاره كرد. ابتدا اصل توحید و عقیده به مبدأ بودن خداوند برای جهان و جامعه انسانی كه هر هدف و آرمان دیگری به‌جز خداوند یكتا را نفی می‌كند. البته همه به این اصل آگاه بودند و آن را باور داشتند و در هر شبانه‌روز بارها از مناره‌ها فریاد کرده و در نمازها بر زبان می‌آوردند. اصل مهم که شرط و كامل‌كننده اصل اول بود و اصل توحید بدون آن به تمامی در جامعه و میان مردمان جاری نمی‌شد، اصل امامت بر حق و حاكمیت انسان كامل معتقد به شعار توحید بود، همان اصلی كه در ذهن مردم مخدوش شده بود و عده‌ای آن را فراموش كرده بودند و عده‌ای دیگر سعی در به فراموشی سپردن آن داشتند. امام رضا(ع) با بیان این حدیث، موضع خود را در مقابل حاكمیت روشن کرده و نادرست و ناحق بودن حاكمیت ستمگران را بر همه نمایان و از همان ابتدا اهداف و نقشه‌های مأمون را نقش بر آب كرد. مأمون كه می خواست با واگذار كردن ولایت كه البته بسیار خوب می‌دانست امام قبول نخواهد كرد و سپس ولایتعهدی به امام، حاكمیت خود را مشروع جلوه دهد، دیگر پس از این سخن به هدف مورد نظرش نمی‌رسید، زیرا ولایت امام از سوی خداوند بود و حتی شرط توحید و یگانگی او، نه شرط خلافت مأمون. حکیمی در پایان تأکید می‌کند: امام رضا(ع) با بیان حدیث سلسله‌الذهب، پیامی برای شیعیان و علویانی كه در جای جای سرزمین اسلامی از عربستان و یمن گرفته تا عراق و خراسان سر به شورش برداشته بودند نیز داشت و به آنان اعلام كرد حاكمیت مأمون، حاكمیت غیراسلامی و ظالم و غاصب است. باید با آن مبارزه كرد تا حاكمیت بحق پایدار شود و در سایه توحید و حاكمیت توحیدی، جامعه توحیدی شكل بگیرد و مسلمانان از ظلم، ستم، تبعیض و رنج نجات یابند و عدالت فراگیر شود. اینجا بود كه مأمون به هدف دیگرش نیز نرسید و نتوانست علویان را آرام كند، بلكه شورش‌ها همچنان ادامه داشت و چه بسا دامنه آن بیشتر شد. این سخنرانی به شیفتگان و شیعیان امام(ع) فهماند امام(ع) هرگز در فكر موقعیتی برای كسب مقام و جاه و جلال دنیوی نبوده و نیست. بیان این حدیث نخستین برخورد امام در پاسخ به تمامی دسیسه‌چینی‌های مأمون و اطرافیانش بود.

خبرنگار: مریم احمدی شیروان

نظر شما