شناسهٔ خبر: 67408888 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: تحلیل بازار | لینک خبر

ایران یکی از محورهای داغ در مناظره انتخاباتی آمریکا

اذعان به نزول آمریکا از جایگاه قدرت بلامنازع جهان در مناظره بایدن و ترامپ

موضوع ایران در حالی به یکی از مهمترین محورهای مناظره انتخاباتی میان بایدن و ترامپ تبدیل شد که افزایش تنش با ایران طی ماه های باقیمانده تا انتخابات، می تواند آراء بیشتری برای هر یک از آنها جلب نماید.

صاحب‌خبر -

بازار؛ گروه بین الملل: نخستین مناظره انتخاباتی جو بایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا و دونالد ترامپ چهارشنبه شب در حالی برگزار شد که موضوع ایران و قدرت منطقه ای تهران یکی از محورهای مهم جدال میان دو طرف قلمداد شده است. می توان گفت تنها نکته مشترکی که در اظهارات دو طرف به چشم می خورد، کوتاه آمدن در برابر ایران و گروه های مقاومت در فلسطین بوده و هر دو طرف، یکدیگر را به سهل انگاری در برابر تهران متهم ساختند.

اما نکاتی در خصوص اهمیت این مناظره و فضای انتخاباتی آمریکا وجود دارد که می تواند روی آینده سیاست خارجی ایران تاثیری به سزا بر جای بگذارد. لذا، در ادامه نگاهی به مهمترین این نکات خواهیم انداخت.

اذعان به نزول آمریکا از جایگاه قدرت بلامنازع جهان

مهمترین رخداد سال های اخیر در نظام بین الملل را می توان در نزول جایگاه آمریکا به عنوان قدرت نخست و بلامنازع جهان دانست؛ موضوعی که تمامی جهانیان از جمله روسای جمهور فعلی و پیشین این کشور نیز به آن اذعان دارند.

ادامه روند فعلی و کوتاه آمدن در برابر ایران به ویژه پس از عملیات نظامی وعده صادق، هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات را در داخل این کشور مورد هجمه و فشار داخلی قرار داده است.

در مناظره چهارشنبه شب نیز مواردی چون کوتاه آمدن در برابر ایران، حمله حماس به سرزمین های اشغالی و حمله روسیه به اوکراین و نهایتا متهم شدن ترامپ به تضعیف ناتو از جمله مواردی بودند که نشانگر ضعف ایالات متحده در حمایت از شرکای خود در صحنه بین المللی است. لذا، برنامه دو نامزد برای بازگرداندن آمریکا به جایگاه پیشین خود در جهان، یکی از مهمترین راهبردهای آنها برای کسب آراء انتخاباتی به ویژه در الکترال کالج خواهد بود.

لزوم مقابله با ایران و سیاست های منطقه ای تهران

نکته دیگری که در مناظره بایدن و ترامپ به چشم می خورد، نحوه مقابله دو طرف با ایران و گروه های وابسته به تهران یعنی مقاومت اسلامی است که هنوز هیچ یک از دو طرف، ایده شفاف و روشنی برای چگونگی مقابله با تهران ارائه نکرده اند. آنچه مسلم است، ایالات متحده به دلیل درگیر بودن با مشکلات اقتصادی و رکود شکل گرفته در داخل، دستکم در شرایط فعلی توان آغاز جنگی تمام عیار را با ایران نخواهد داشت. اما ادامه روند فعلی و کوتاه آمدن در برابر ایران به ویژه پس از عملیات نظامی وعده صادق، هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات را در داخل این کشور مورد هجمه و فشار داخلی قرار داده است.

به احتمال زیاد، جو بایدن نیز فشار بر ایران را طی ماه های باقیمانده تا انتخابات را افزایش خواهد داد تا مانع از مانورهای پی در پی ترامپ در خصوص مساله ایران علیه خود شود.

به همین دلیل، این سناریو نیز محتمل است که رئیس جمهور آینده آمریکا برای بهبود وجهه واشنگتن در منطقه، بخواهد دست به تشدید فشار علیه ایران و گروه های مقاومت بزند؛ موضوعی که ظاهرا نتانیاهو نیز با اطمینان از عدم ملامت آمریکا، برای حمله به لبنان از آن استفاده کرده و پیش بینی می شود این حملات دستکم تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا ادامه یابد؛ چراکه بایدن در هر صورت نیازمند حمایت لابی های قدرتمند طرفدار اسرائیل همچون آیپک و جلوگیری از روانه شدن آراء آنها به سبد دونالد ترامپ است. با این حساب، بعید به نظر می رسد هر دو حزب آمریکا یعنی جمهوریخواهان و دموکرات ها مخالفت عملی و عمده ای با عملیات نظامی تل آویو به خرج دهند. تحریم های شکل گرفته در روزهای گذشته علیه شخصیت های ایران و تروریستی خواندن سپاه پاسداران نیز در زمره همین موارد خواهند بود. لذا، به احتمال زیاد، جو بایدن نیز فشار بر ایران را طی ماه های باقیمانده تا انتخابات را افزایش خواهد داد تا مانع از مانورهای پی در پی ترامپ در خصوص مساله ایران علیه خود شود.

اهمیت بازنگری در راهبردهای ایران در سیاست خارجی

نکته جالب توجه اینجاست که در فضای انتخاباتی داخل ایران نیز تقابلی مشابه با آنچه در آمریکا شاهد آن هستیم، به چشم می خورد. در حالیکه برخی کاندیداهای ریاست جمهوری بر لزوم تنش زدایی با آمریکا و غرب تاکید می کنند، برخی دیگر خواستار ایستادگی در برابر زیاده خواهی آمریکا هستند. اما حقیقت امر این است که برای فصل جدید سیاست خارجی ایران باید برنامه ای مدون و فارغ از شعارزدگی در تقابل یا خوش خیالی در مذاکره داشت.

رئیس جمهور بعدی ایالات متحده حتی اگر جنگ گریز هم باشد، دیگر بهانه ای برای عدم مقابله با چالش های منطقه ای همچون ایران و مقاومت اسلامی به بهانه تمرکز بر اقتصاد داخلی نخواهد داشت.

جو بایدن در حالی ماه های باقیمانده از ریاست جمهوری خود را طی می کند که عمده دوران وی، معطوف به مقابله با بحران اقتصادی شکل گرفته حاصل از ویرانی های دوران کرونا بوده و کمتر فرصت و توانی برای مقابله با مشکلاتی همچون ایران داشت. اما نگاهی به تاریخ روابط خارجی آمریکا و سایر قدرت های بزرگ نشان می دهد که جنگ، یکی از بهترین راهبردهای غرب برای توجیه ناکارآمدی سیاست های داخلی رهبران بوده و می تواند علاوه بر ایجاد فرصت اجماع داخلی در دوران از هم گسستگی سیاسی (مانند شرایط فعلی آمریکا) میان احزاب، درآمد چشمگیری از طریق فروش تسلیحات و جنگنده های مدرن به هم پیمانان را برای آنها رقم بزند. شاید به همین دلیل است که دونالد ترامپ نیز در مناظره خود بر نزدیک بودن جنگ جهانی سوم بیش از هر زمان دیگری تاکید کرد.

نکته ای که اکنون باید به آن توجه داشت اینکه دوره تورم چشمگیر در آمریکا در حال سپری شدن بوده و احتمالا فدرال رزرو نیز طی دو ماه آینده، روند کاهش نرخ بهره بانکی را کاهش خواهد داد. لذا، رئیس جمهور بعدی ایالات متحده حتی اگر جنگ گریز هم باشد، دیگر بهانه ای برای عدم مقابله با چالش های منطقه ای همچون ایران و مقاومت اسلامی به بهانه تمرکز بر اقتصاد داخلی نخواهد داشت. لذا، حتی اگر جو بایدن نیز بار دیگر در انتخابات پیروز شود، می بایست پیچ فشار بر ایران را محکمتر کرده و خود را از دست ملامت های پی در پی جمهوریخواهان نجات دهد و نباید تصور کرد که در دور دوم ریاست جمهوری وی (به شرط پیروزی) باز هم باید شاهد رفتارهای همان بایدن چهار سال گذشته باشیم.

سیاست خارجی ایران در دولت بعدی نباید به گونه ای تنظیم شود که با دست خود در دام تنش بیشتر با آمریکا و غرب افتاد که چنین تنشی نه به ضرر آمریکا، بلکه به منزله امتیاز دادن به نامزدهای ریاست جحمهوری این کشور است.

در ایران نیز باید به این اجماع برسیم به سیاست خارجی عرصه شعار و رومانتیسم سیاسی نبوده و تدوین راهبردهای اشتباه می تواند بعضا نتایج فلاکت باری برای یک ملت به بار آورد. از سوی دیگر، نظام بین الملل ماهیت و ساختاری پویا داشته و اگرچه استراتژی های یک کشور در این عرصه می توانند تا حدی ثابت باشند، اما تاکتیک ها می بایست با این پویایی همگام شده و در صورت لزوم تغییر کنند. به نظر می رسد رئیس جمهوری بعدی، مجلس شورای اسلامی و وزیر خارجه به عنوان سکاندار اصلی کشتی سیاست خارجی کشور، می بایست نگاهی واقع بینانه به مساله سیاست خارجی و نحوه تعامل با غرب داشته باشند. اگرچه هیچ یک از نامزدها در خصوص حل بحران اقتصادی داخل کشور، در عمل برنامه ای ارائه نداده و تنها به شعارهای تکراری گذشته اکتفا کردند؛ اما وقت آن است که تصمیمی جدی برای نحوه تعامل با غرب به ویژه آمریکا گرفت.

بهترین راهبرد ایران برای مقابله با آمریکا طی ماه های باقیمانده تا انتخابات این کشور، تلاش برای در دام نیفتادن ایران در تنش های منطقه ای همچون جنگ اسرائیل و لبنان خواهد بود که احتمالا ایالات متحده طی ماه های آتی، سعی در تشدید آنها خواهد کرد.

از آنجاکه موضوع ایران به یکی از داغترین محورهای مناظره میان ترامپ و بایدن تبدیل شده، نباید این موضع را ساده انگاشت. همانطور که گفته شد، هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا در صدد توجیه ناکارآمدی داخلی و جلب توجه افکار عمومی برای آمدن پای صندوق های رای هستند. در آمریکا نیز درست مانند ایران، هیچ یک از نامزدها برنامه مشخصی برای آینده سیاسی و اقتصادی این کشور در دوران ریاست جمهوری احتمالی خود ارائه نداده و توان تهییج توده ها برای شرکت در انتخابات در این کشور همچنان پایین است. لذا، سیاست خارجی ایران در دولت بعدی نباید به گونه ای تنظیم شود که با دست خود در دام تنش بیشتر با آمریکا و غرب افتاد که چنین تنشی نه به ضرر آمریکا، بلکه به منزله امتیاز دادن به نامزدهای ریاست جحمهوری این کشور است. علیرغم تمامی مشکلات اقتصاد موجود در آمریکا، استفاده از مساله ایران و نحوه مواجهه نسبتا صریح تر با ایران می تواند آراء سبد انتخاباتی دونالد ترامپ و جو بایدن را به نفع دیگری جا به جا نماید. در حال حاضر، بهترین راهبرد ایران برای مقابله با آمریکا طی ماه های باقیمانده تا انتخابات این کشور، تلاش برای در دام نیفتادن ایران در تنش های منطقه ای همچون جنگ اسرائیل و لبنان خواهد بود که احتمالا ایالات متحده طی ماه های آتی، سعی در تشدید آنها خواهد کرد.

نظر شما