Bloodborne، یکی از بهترین و عجیبترین بازیهای نقشآفرینی ده سال اخیر است که طرفداران زیادی دارد. این مقاله به مثابهی نامهی عاشقانهای در باب این عنوان است.
حدود ۹ سال پیش بود که تریلرهای Bloodborne را دیده بودم و شدیداً منتظر بودم بازی عرضه شود. به چند نفر از کسانی که همیشه از آنها بازی میخریدم سپرده بودم که به محض اینکه بازی را آوردند به من خبر دهند تا بروم آن را بخرم. تا آن لحظه هیچکدام از بازیهای دیگر استودیوی FromSoftware را بازی نکرده بودم و فقط شنیده بودم میگویند سری Dark Souls خیلی سخت است و کار هر کسی نیست که آن را تمام کند. من هم که عاشق بازیهای خطی بودم و میدانستم قرار نیست از Dark Souls با آن مراحل و باسهای سختش لذت ببرم و پس از هر بار باختن بازی را از نیم ساعت قبلش شروع کنم! اما پیش خودم فکر میکردم Bloodborne قرار نیست آنقدرها هم سخت باشد و نقدهای بازی هم که به شدت مثبت است و فضای آن هم دقیقاً چیزی است که دوست دارم، پس دلیلی ندارد از آن لذت نبرم.
بالاخره یک روز که از دانشگاه بیرون میآمدم، فروشنده زنگ زد و خبر داد که چند تا دیسک بلادبورن آورده و یکی را برای من کنار گذاشته است. به سرعت رفتم و بازی را خریدم. در کل راه فقط منتظر این بودم که سریعتر به خانه برسم تا دیسک را داخل دستگاه بگذارم و چند روزی از اتاقم بیرون نیایم!
پردهی اول
![bloodborne gehrman fight 1024x574 1 پرده اول](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/bloodborne_gehrman-fight-1024x574-1.jpeg)
بالاخره رسیدم و بازی را شروع کردم. کات سین اول بازی پخش شد و طبق انتظارم، فضای بازی دقیقاً چیزی بود که میخواستم. کمی در بازی پیش رفتم و گرگینهای دیدم که جلوی در خروج را گرفته است. با اعتماد به نفس به سمتش رفتم و قبل اینکه بتوانم ضربهی دوم را بزنم، از Hunter’s Dream سردرآوردم! عروسک معروف بازی حس عجیبی به من میداد. تا به حال در هیچ بازی دیگری ندیده بودم سازندگان چنین فضای سنگین و خوفناکی را طراحی کنند و بدون اینکه اطلاعات خاصی از اینکه که هستید، در این شهر طاعونزده چه میکنید، این عروسک کیست، چرا یک پیرمرد روی ویلچر نشسته، با کدام دکمه باید دوید، با کدام دکمه باید جاخالی داد و چیزهایی از این دست، شما را وسط بازی تنها بگذارد. با کمی جستوجو به محل اولیه بازی برگشتم، چند بار دیگر با دستهای خالی رفتم و بالاخره قلق بازی دستم آمد و توانستم گرگ اول بازی را بکشم.
مرحلهی بعد، خروج از در بود. به محض خروج از آن، فضای شهر یارنام (Yharnam) را دیدم و چند لحظهای محو دنیای بینظیر آن بودم. آنجا بود که احساس کردم پولی که برای خرید بازی پرداخت کردم هدر نرفته و مشابه این بازی را قبلاً جای دیگری ندیدهام. داشتم به همین چیزها فکر میکردم که یکی فریاد زد «!It’s all your fault» و مرا با مشعلش به آتش کشید. یک بار دیگر به Hunter’s Dream برگشتم. هر بار با دست خالی پیش میرفتم و هر بار میدیدم دشمنانی که سری قبل کشتهام دوباره جلویم سبز میشوند. کمکم داشتم از بازی ناامید میشدم و احساس میکردم باید اسلحهای چیزی باشد که این لعنتیها را راحتتر بتوان کشت! سری بعدی که به Hunter’s Dream برگشتم، کمی بیشتر در محیط آن پرسه زدم تا نهایتاً فهمیدم بله، تمام این مدت میتوانستم یکی از سه اسلحهی ابتدایی بازی را انتخاب کنم و لازم نبود با دست خالی در بازی پیش بروم!
![f5b6a436566568d7f4dd1c7cf4243f44 shadows of yharnam](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/f5b6a436566568d7f4dd1c7cf4243f44.jpg)
از قیافهی Axe بیشتر خوشم آمد، پس آن را برداشتم و این بار با یکی دو ضربه دشمنان ابتدایی بازی را کشتم و پیش خودم فکر کردم انگار Bloodborne آنقدرها هم سخت نیست! هر بار که این جمله را پیش خودم تکرار میکردم، دشمن جدیدی پیش رویم سبز میشد که از این حرف پشیمانم میکرد! به علاوه، محیط یارنام حسابی گیجم کرده بود. دهها راه وجود داشتند که هر کدام به یک گوشه از بازی ختم میشدند و وسواس فکریام اجازه نمیداد تا هیچکدام از آن راهها را انتخاب کنم و همواره در شک بودم که کدام راه اصلی است و کدامیک فرعی. بعد از چند ساعت ور رفتن با بازی، دیدم دارم در همان منطقهای که چند ساعت پیش بودم پرسه میزنم!
یکی دو روز به همین منوال گذشت و با اینکه نمیتوانستم به بازی ایراد بگیرم، اما حسابی خسته و ناامید شده بودم. حس میکردم Bloodborne با وجود تمام زیباییهایش مناسب من نیست. راستش را بگویم کمی هم به غرورم برخورده بود! تا آن زمان خیلی از بازیها را روی بالاترین درجهی سختی تمام کرده بودم و هیچ مشکلی هم پیش نیامده بود. Bloodborne باعث میشد احساس کنم این اولین بار است که کنترلر پلی استیشن را دستم میگیرم و اولین عنوانی است که در زندگیام بازی میکنم!
بازی را کنار گذاشتم. علاقهام را نسبت به آن از دست داده بودم و حتی تصمیم گرفتم دیسک بازی را بفروشم و با پولش بازی دیگری بخرم. اما چیزی که متعجبم میکرد نمرههای بسیار بالای بازی و ویدیوها و متونی بود که در ستایش بازی در کل اینترنت میدیدم. مگر میشود یک بازی انقدر بیسر و ته باشد ولی این همه طرفدار برای خودش دست و پا کند! Bloodborne که نه داستانی دارد، نه درست و حسابی میگوید باید چه کار کنی، نه حداقل درجهی سختی دارد که آن را روی Easy تنظیم کنم و کمی بتوانم در بازی پیش بروم! حتماً مردم دیوانه شدهاند که تا این حد این بازی را دوست دارند!
پردهی دوم
![bb thumb02 1427421477120 hunters](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/BB_thumb02-1427421477120.jpg)
اشتباه میکردم. این را بار دومی که تصمیم گرفتم به بازی شانس دهم فهمیدم. چند ماه بعد دوباره به سمت بازی رفتم. این بار باحوصلهتر و مصممتر بودم و کمی هم بیشتر به بازیهای نقشآفرینی علاقهمند شده بودم. با سرعت بسیار بیشتری نسبت به سری قبل در بازی پیش رفتم. کاربرد هر آیتم را فهمیدم و استفاده از هر کدام در جای مناسب خودش را هم یاد گرفتم. یکی دو تا از باسهای اولیهی بازی را هم شکست دادم و حسابی اعتمادبهنفسم بالا رفته بود. تا اینکه رسیدم به Blood-Starved Beast! اگر بلادبورن را بازی کرده باشید، میدانید چگونه وقتی به این باس میرسید بازی با روح و روان شما بازی میکند! سری اولی که با این غول بیشاخ و دم روبرو شدم، توانستم حدود سه چهارم از جان او را کم کنم، بدون اینکه بتواند کار خاصی بکند. تا اینکه وارد فاز آخرش شد و با هر ضربهاش کاراکتر بختبرگشتهام تا خرتناق در سم دست و پا میزد و میمرد!
چند بار دیگر این پروسه تکرار شد. حتی یک بار فقط یک ضربه مانده بود که کارش را تمام کنم ولی باز نشد! یک بار دیگر هم بازی را کنار گذاشتم. این بار نه تنها حس کردم Bloodborne بازیِ من نیست، که به تمام سازندگانش هم فحش دادم که بازی به این مضحکی ساختهاند که انگار از عمد دوست دارد گیمر را اذیت کند و روح و روان او را به چالش بکشد! بازی را پاک کردم و تصمیم گرفتم نه دیگر سراغ Bloodborne بروم نه بازی دیگری که میازاکی خالق آن است. پیش خودم فکر کردم شاید بازیهای FromSoftware جزو آن چیزهایی در زندگیست که خیلیها دوستش دارند ولی به درد من نمیخورد.
پردهی سوم
![fwvmfztus3xhkf4gktes3f blood moon](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/FWvmFzTUS3XhKf4GkTes3F.jpg)
دو سه سالی گذشت. نمیدانم چرا، ولی با وجود تنفری که تا آن لحظه از بازی پیدا کرده بودم باز هم چیزی در گوشهی مغزم فریاد میزد که من باید این بازی را تمام کنم. میدانستم Bloodborne برای وقتی نیست که حسابی کار سرت ریخته و میخواهی دو سه ساعتی بازی کنی تا کمی استراحت کرده باشی. میدانستم تمرکز و اراده میخواهد و با کسی تعارف ندارد. حوصله نداری متن مربوط به هر آیتم را با دقت بخوانی؟ حوصله نداری در دنیای بازی پرسه بزنی و بارها و بارها با یک اشتباه مسخره برگردی به نقطهی شروع؟ صبر کافی نداری تا همهی حرکات یک باس سرسخت را تحت نظر بگیری و درست در زمانی که گاردش را پایین آورده حمله کنی؟ پس بازی نکن. به همین راحتی! بلادبورن به کسی باج نمیدهد و تا میآیی به خودت به عنوان یک گیمر حرفهای افتخار کنی، چنان بلایی سرت میآورد که به چندین و چند سال سابقهی گیمریات شک کنی!
سرانجام نتوانستم در مقابل ندای درونی مغزم مقاومت کنم و بازی را دوباره نصب کردم. به خاطر ندارم در زندگیام به هیچ عنوان دیگری سه بار شانس داده و هر بار آن را مصممتر از بار قبل از ابتدا آغاز کرده باشم. ولی ته دلم میدانستم که این بازی ارزشش را دارد. وقتی به هر محیط جدیدی که وارد میشوی حظ میکنی و با هر باسی که میکشی حس غرور سرتاپای وجودت را دربرمیگیرد، یعنی بازی کارش را خوب بلد است!
فینال!
![xdbp0zqyqd881 bloody lady](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/xdbp0zqyqd881.webp)
تصمیم به شروع دوبارهی Bloodborne یکی از بهترین تصمیمهای عمر گیمریام بود؛ یکی از بهترین تجربیاتی که در کل زندگیام داشتهام. این بار فهمیدم Bloodborne داستان دارد، داستانی به عمق بشریت و جاهطلبی و تکبر او. اما مانند عناوین دیگر، آن با قاشق به خورد مخاطب نمیدهد. داستان بازی را نیز باید مانند تمام موجودات دیگر یارنام شکار کنی. یک جمله از آلفرد (Alfred)، یک نوشتهی کوتاه در کلیسا، یک صدا، طراحی یک ساختمان، حالت ماه در آسمان، همهی اینها در هر قدمی که رو به جلو برمیداری برایت قصه میگویند. قصهای که هرچه بیشتر آن را میشنوی، بیشتر شیفتهاش میشوی.
فهمیدم سردرگمی در یارنام چیز بدی نیست، زیرا از هرجای آن که سردربیاوری، چیزی برای تعریف کردن دارد. گذر از خیلی از نقاط بازی اختیاری است، اما در عین حال تمام این نقاط و ساکنینش، تکهای از پازل نهایی بازی هستند. سازندگان با دست و دلبازی محیطهایی خلق کردهاند که شاید در طول بازی برخی از آنها را نبینی و کسی هم مجبورت نمیکند که از آنها عبور کنی. اما در عوض چنان با عشق روی طراحی نقطه به نقطهی بازی زمان گذاشتهاند که حس کنجکاوی خودتان اجازه نمیدهد که آن مرحله را بیخیال شوید. بعد از چندین ساعت غرق شدن در جهان بلادبورن میفهمی مسیری که چندین ساعت برای عبور از آن زحمت کشیدی، یک میانبر داشت که میتوانست دو دقیقهای تو را به همان نقطه برساند!
![bloodbornes yharnam recreated in beautiful minecraft mega bu 945h yharnam](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/bloodbornes-yharnam-recreated-in-beautiful-minecraft-mega-bu_945h.jpg)
در بلادبورن نه کسی با آسان کردن مراحل بازی به شما باج میدهد تا بازی را تمام کنید، نه کسی دستتان را میگیرد و راه را نشانتان میدهد و نه برای کسی مهم است شما از کجا رفتید و به کجا رسیدهاید. در هر جای بازی که عجله را به صبر ترجیح دهید و نسنجیده عمل کنید، باید بهای آن را بپردازید، حتی اگر در دو ساعت اخیر با دقت و صبر کامل بازی کرده باشید. در هر جای بازی هم که خلاقیت به خرج دهید، همهچیز فوقالعاده آسان میشود. همیشه راه آسانتری برای رد کردن یک مرحله، کشتن یک باس و رسیدن به یک نقطهی جدید وجود دارد. همهچیز قلق دارد و بعد اینکه قلق آن را پیدا میکنید میبینید Bloodborne با وجود بیرحم بودنش، کاملاً با منطق پیش میرود و هیچجای بازی حقتان پایمال نمیشود. اگر میبازید تقصیر خودتان است و اگر میبرید، کل افتخارش از آنِ شماست.
ما از خون زاده شدهایم…
![fzmdauud9ifa1 willem](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/06/fzmdauud9ifa1.jpg)
شما در یارنام تنهایید. هیچ کسی هوای شما را ندارد و هیچ کس در خانهاش را به روی شما باز نمیکند. افتادهاید وسط یک کابوس تمامنشدنی و با هر چیزی که ممکن است بترسید روبرو میشوید. از عنکبوتها و مارهای درهمتنیده و غولپیکر، تا کلاغهای فلجی که بیصدا در گوشهای برایتان کمین کردهاند. از روحهای گریان تا خوکها و موشهای فاضلابهای یارنام و از تنهایی و انزوا تا افسردگی و حس بیارزشی.
بلادبورن شما را در مقابل تمام اینها قرار میدهد و کاری میکند برای شکست ترسهایتان عرق بریزید. سازندگان میتوانستند کل بازی را به گونهای طراحی کنند که خیلی سرراستتر و آسانتر باشد، اما این کار را نکردهاند. میدانید چرا؟ چون آنوقت شکست دادنشان ارزش چندانی برایتان نداشت. میتوانستند هر دو دقیقه یکبار در بازی چکپوینت بگذارند که لازم نباشد مسیری که بار قبل با زحمت طی کردید را بار دیگر طی کنید، ولی این کار را نکردهاند. چون اگر قرار نبود ۳۰ هزار بلاد اکو (Blood Echo) را از دست بدهید، دیگر حواستان را جمع نمیکردید تا سری بعد سنجیدهتر عمل کنید. آنها میتوانستند همهی منابع را در دسترستان قرار دهند، ولی آنها را در عجیبترین جاهای بازی پنهان کردهاند که بر ترستان غلبه کنید و به تاریکترین دالانهای بازی سر بروید تا یک آیتم خاص را به دست بیاورید.
Bloodborne دقیقاً نمونهی بارز این جمله است که «چیزهای خوب به دست آوردنی و زمانبرند». بعید میدانم مغزهای متفکر پشت این بازی، دنیایی به این بینقصی خلق کرده باشند که آن را رها کنید. سختی بازی دلیل و منطق دارد. اگر میخواهید ترسهایتان را شکست بدهید باید با آنها روبرو شوید و باید برای از بین بردنشان زحمت بکشید، حتی اگر مجبور باشید دهها بار یک راه تکراری را طی کنید تا روش صحیح شکست دادنشان را یاد بگیرید.
بلادبورن دشوار و بیرحم است؛ نه به خاطر اینکه سازندگان دوست دارند مخاطب خود را عصبانی یا ناراحت کنند، بلکه به خاطر اینکه به او ایمان دارند.
![nobody nobody](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/10958/1677324830-bpthumb.jpg)
![Saeed Saeed](https://gamefa.com/wp-content/plugins/buddypress/bp-core/images/mystery-man-50.jpg)
![Mohsen bakhtiari Mohsen bakhtiari](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/166398/1691926945-bpthumb.jpg)
![Behzad zargary Behzad zargary](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/173553/1718140326-bpthumb.jpg)
![Arthur Morgan Arthur Morgan](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/173375/1707071861-bpthumb.jpg)
![boy gamer boy gamer](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/188123/1706693623-bpthumb.jpg)
![DARKSIREN DARKSIREN](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/5441/1393738332-bpthumb.jpg)
![Moon Moon](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/185878/1707515195-bpthumb.jpg)
![DeadSpace DeadSpace](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/6261/1374219229-bpthumb.jpg)
![PARASITE EVE 2 PARASITE EVE 2](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/39117/1539868403-bpthumb.jpg)
![Joel Morgan Joel Morgan](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/184720/1717860993-bpthumb.jpg)
![BHAAL BHAAL](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/43146/1708805936-bpthumb.png)
![اسپایدرمن گیمفا (آنتی فن بوی) اسپایدرمن گیمفا (آنتی فن بوی)](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/187725/1716703171-bpthumb.jpg)
![سعید پرهیزی سعید پرهیزی](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/178822/1680102976-bpthumb.jpg)
![Meti55 Meti55](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/185836/1707945238-bpthumb.jpg)
![人Acker益man人 人Acker益man人](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/180676/1707937234-bpthumb.jpg)
![Haj kratos Haj kratos](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/186024/1719260989-bpthumb.jpg)
![Fido Fido](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/7986/1710154613-bpthumb.jpg)
![Soul Soul](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/123953/1686751377-bpthumb.jpg)
![DanialRanjbarzadeh DanialRanjbarzadeh](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/171445/1697265715-bpthumb.jpg)
نظر شما