شناسهٔ خبر: 67346893 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

استاد دانشگاه و حوزه علمیه عنوان کرد؛

مهمترین نشانه پیامبرخاتم در نزد یهود حلال بودن طیبات برای امت است

شهریار- استاد دانشگاه و حوزه علمیه در نشست پژوهشی تأثیرات غدیر در تمدن اسلامی عنوان کرد: مهمترین نشانه های پیامبر خاتم و وصی اش در نزد یهود حلال بودن طیبات برای امت ایشان است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، در مطالب زیر سخنان حجت الاسلام محمد جواد ابوالقاسمی، استاد دانشگاه و سطوح عالی حوزه علمیه در نشست پژوهشی تأثیر غدیر در تمدن اسلامی، اجتماع امت و حیات معقول در فرهنگسرای امام علی (ع) فاز سه شهریار به طور کامل بیان شده است:

اولین امت از امت الهی که اجازه حکومت گرفت یهودیان بودند. جَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ ما به شما ملک دادیم و قبل از شما کسی اجازه ملک نگرفت. این ملک توسط حضرت موسی به صورت تدریجی به دست آمد خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا» ما در بنی اسرائیل ۱۲ نقیب مبعوث کردیم یعنی ۱۲ تیره سیاسی و ۱۲ رهبر نقیب یعنی مدیر و رهبر سیاسی برای بنی اسرائیل انتخاب کرد. و فرمود و قال الله انی معکم خدا فرمود من با شما هستم. اما چند شرط دارد

وَقَالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَعَزَّرْتُمُوهُمْ نماز بخوانید. زکات دهید و به این نقبا ایمان داشته باشید و یاری رسانید. بنی اسرائیل نماز و زکات را رها نکردند حضرت موسی را هم قبول دارند پس چرا لعن و عذاب شدند؟ چون نقبا را قبول نکردند یعنی انبیایی که حکومت داشتند گفتند ما حاضر به حکمی نیستیم که نبوت و حکومت را یکجا به کسی دهد. و این کفران نعمت باعث شد آنها عذاب ببینند. عذاب چه بود؟

فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیرًا

غذاهای پاکیزه برای آن‌ها حرام شد. زندگی روزانه آن‌ها مختل شد. الان سخت‌ترین چیز در زندگی یهود مسئله غذا است.

خداوند بدان‌ها فرمود پیامبری مبعوث خواهم کرد از نسل اسماعیل. ابن کثیر در البدایه و النهایه چنین نقل کرده ترجمه قدیم عهد قدیم را آورده می‌گوید: فرزند تو اسماعیل (یهودی‌ها به فرزندان اسماعیل گویند امی چون کتاب برای برادران اسماعیل نازل شده بود و برای اسماعیل کتابی نبود) من ذریه او را گسترش می‌دهم در نسل او فردی خواهد بود که برای او امت داده و ۱۲ امام در ذریه اش قرار می‌دهد. شما ۱۲ نقیب از ذریه یعقوب را قبول نکردید و به عذاب رسیدید.

آیه دیگر در سوره اعراف: الذین یتبعون الرسول النبی الأمی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة والإنجیل یأمرهم بالمعروف وینهاهم عن المنکر ویحل لهم الطیبات ویحرم علیهم الخبائث امی یعنی چه؟ یعنی از نسل اسماعیل علامت‌هایی دارد که در این آیه به مؤمنین یهود معرفی کرده. اول امر به معروف و نهی از منکر و حلال بودن طیبات در دین ایشان همان چیزی که برای شما حرام بود و حرام بودن خبائث از نشانه‌های ایشان است در ادامه آیه می‌فرماید: ویضع عنهم إصرهم والأغلال التی کانت علیهم فالذین آمنوا به وعزروه ونصروه واتبعوا النور الذی أنزل معه أولئک وظیفه شما این است ایشان را یاری کنید. نکته مهم آیه کلمه اتبعوا النور الذی انزل معه است یعنی تسلیم نوری که همراه ایشان است باشید و هم باید اطاعت آن نور دوم را که همراه ایشان است کنید.

نور فاران

در عهد قدیم آن ده نوری که به جمل فاران خواهد آمد پیامبری که همراه شتر و نوری همراه دارد اگر این پیامبر آمد باید از آن نور دوم تبعیت کنید. روایت با سند معتبر در کتب اهل سنت: من و علی نوری بودیم نزد خدا نوری خدا قبل از خلقت حرت آدم بودیم نوری نزد خدا و نوری نزد علی. یهود می‌داند زمانی که حرف از حلال کردن غذاهای طیب مخصوصاً گوشتی سد زمان تبعیت از نور دوم است به همین خاطر پیامبر در حجه الوداع ده روز به مردم غذاهای گوشتی داد.

نماز را بر پا دارید، به رسولان ایمان داشته باشند و حکومت رسولان را بپذیرند.

بنی اسرائیل نماز را نقض نکردند کفر نعمت آنها سر پیامبرانی بود که حکومت داشتند حکومت و نبوت را یکجا نپذیرفت

حرمنا علیهم طیبات عذاب اینها اینگونه شد که غذاهای طیب برای اینها حرام شد و امروز یهود سخترین احکام درباره غذاها را دارند که خیلی از غذاها برایشان حرام است. سخت‌ترین احکام برای اینها غذاست

خداوند فرمود حال که شما نبوت و حکومت را نپذیرفتید پیامبری از نسل حضرت اسماعیل خواهد آمد که هر دو را خواهد داشت.

ابن کثیر: به آن پیامبر که ذریه اسماعیل است و به او گویند امی، (امی در تورات یعنی پیامبری که نواده اسماعیل است) امت خواهم داد و ۱۲ امام خواهم داد ۱۲ نبی به اسرائیلی دادم قبول نکردی من شما را عذاب دادم پس دوره‌ای خواهد بود که ۱۲ وصی به پیامبر امی خواهم داد.

خدا دستور داد همه را برای حجه الوداع دعوت کن: و اذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق نفرمود اذن فی المسلمین فرمود الناس یعنی همه و یهودیان. فرق حجه الوداع هر کس توانایی راه رفتن دارد بیاید. نفرمود فقط مستتیعین بیایند.

لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم وَیَذکُرُوا اسمَ اللَّهِ فی أَیّامٍ مَعلوماتٍ عَلی ٰ ما رَزَقَهُم مِن بَهیمَةِ الأَنعامِ فَکُلوا مِنها وَأَطعِمُوا البائِسَ الفَقیرَ

ایام معلومات معلوم است از اول ذی الحجه کارناوال غذاهای گوشتی راه انداخت. هدف این است که در حج سمت شما بیایند و زیارت بیت عتیق هدف دوم است هدف اول مهمتر است.

چهار پایان برای شما حلال شد. مگر حرام بود؟ این برای یهودیان است که از قبل کدها را دریافت کرده بودند. یهودیانی که در ظاهر مسلمان بودند این حکم را گرفتند. در یکی از روزها آیه حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالْدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِاللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَ مَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ × الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا

نازل شد سوال این است چرا بین معرفی غذاهای حرام و خبائث مسئله اتمام و اکمال دین مطرح است؟ چه ربطی به خوراکی‌ها دارند این ولایت؟

این پیچیدگی سنت الهی است که یهودیان نقبای موسی را قبول نکردند و در غذاها دچار عذاب شدند اما مجدداً پیامبری آمد و فقط چند خوراکی حرام را معرفی کرد الان وقت تبعیت است از نور دوم. بعضی از یهودیان به ظاهر مسلمان نتوانستند تحمل کنند لذا قرآن می‌فرماید

سْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ چه چیزی بر ماحلال شد؟ می‌فرماید طیبات. مگر طیبات حرام بود؟ بله برای قومی حرام بود.

اول سوره مائده سخترین آیه برای تفسیر است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَةُ الْأَنْعَامِ. وفا کردن به عهد چه ارتباطی به حلال شدن چهار پایان دارد؟ یعنی به عهدی که آن عهد امامت است وفا کنید چون آن نور دوم که بیاید متوجه می‌شوید آن پیامبر امی و نور همراهش تمام نشانه‌ها را دارند. این آیه دلالت روشن و علامت واضح دارد.

عده‌ای از یهودیان دنبال جدا کردن حکومت از امامت هستند. وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَی ٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ. غدیر چند هزار سال پیشینه دارد.

در حجه الوداع چند اتفاق افتاد در روز ۱۲ ذی الحجه با تعدادی اصحاب جمع شدند و فرمودند بعد از من ۱۲ خلیفه.. تا فرمودند ۱۲ خلیفه عده‌ای سر و صدا کردند. لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ مهمترین و اولین دشمن الذین آمنوا که رهبر آنها حضرت علی ﷺ است یهود می‌باشد. این دشمنی قرن‌ها قبل شروع شده. دشمنی اسرائیل با ما دقیقاً همین است تنها گروهی که دین سیاسی را بر اساس ایدئو لوژی حاکم می‌کند شیعه است.

پیغمبر در حجه الوداع در روز دوازدهم رفتند و خواستند که درباره دوازده خلیفه صحبت کنند. در عرفات حدیث ثقلین را خواندند، در منا کنار آن جایی که سنگ می‌زدند؛ حدیث دوازده خلیفه را خواندند.

برگشتند به مکه برای اکمال اعمال و کنار چاه زمزم حدیث ثقلین را خواندند، اما آیه نازل شد: (بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس …) بحث حفظ دین نیست، بحث حفظ شخص پیامبر است. پیغمبر یک عده‌ای برای شخص شما نقشه کشیدند و خدا شخص شما را حفظ خواهد کرد. قصد ترور شخص بود یا شخصیت پیامبر؟ پیامبر هدف است ولی پیامبری که خدا حفظ می‌کند شخص پیامبر است یا شخصیت؟ شیعه و سنی می‌گویند: پیامبر مسموم از دنیا رفته پس وعده حفظ برای حفظ جان پیامبر نیست برای حفظ شخصیت پیامبر است.

کلمه " یعصمک "آورده است نه " یحفظک" یعنی خدا عصمت را برای شما نگه می‌دارد مسیحی‌ها پیغمبرشان را معصوم نمی‌دانند، یهودی‌ها پیغمبرشان را معصوم نمی‌دانند، اما مسلمانان چه شیعه و چه سنی اعتقاد دارند که پیامبر معصوم است. نقشه این بود جایی که پیامبر آمد علی بن ابی طالب را معرفی کرد ما سر و صدا می‌کنیم می‌گوئیم نعوذ بالله پیغمبر دارد هذیان می‌گوید. اینها دور و بر پیامبر و چند سال با حضرت بودند.

در مکه‌ای که همه تازه مسلمان اند ده تا دوازده تا بیست تا دور و های پیامبر، زبانم لال بگویند پیامبر دوباره جنون آنی گرفته است و دارد هذیان می‌گوید چیزی از عصمت باقی نمی‌ماند. پس می‌خواستند جایگاه عصمت را هدف قرار دهند. خداوند با یک نقشه بسیار بسیار ساده طرح آن را بهم ریخت.

والله یعصمک خدا شما را حفظ می‌کند. حضرت دستور دادند فردا همه راه بیفتند به سمت غدیر خم، غدیر خم چه جایی است؟ خیلی‌ها در ترجمه فارسی می‌گویند برکه، ترجمه برکه غلط است. خودم هم زیاد اشتباه می‌گفتم آبگیر است؛ آبگیر یعنی سیلی که می‌آید به یک جا جمع می‌شود چشمه ندارد، جوی آب ندارد یا باران شدید می‌آید یا آب جمع می‌شود اصلاً کلمه غدیر از غدر آمده است به خاطر اینکه به کاروان‌ها خیانت می‌کرد. کاروان‌ها می‌آمدند می‌گفتند خب خوبه اینجا آب هست برگشتنی می‌دیدند آب نیست و از تشنگی می‌مردند. غدیر محل اتراق کاروان نیست چون آب دائمی ندارد آبگیر است. یه سوال می پرسم الان کسی در غدیر زندگی می‌کند؟ نه در طول تاریخ کسی زندگی می کرده نه؟

تو راه مشهد امام رضا یه قدمگاه دارند ما آنجا را شهر کردیم، چرا در غدیر زندگی نمی‌کنند؟ چون غدیر اساساً جای زندگی نبود. آب که جمع می‌شد، آنجا چون سنگ ریزه بود آب در زمین فرو می‌رفت و زیاد باقی نمی‌ماند. اما در زیر زمین سنگ وجود داشت آب در زیر زمین حالت جریان پیدا می‌کرد، بعضی از جاها آب می‌ماند. هوا بسیار گرم، رطوبت بالا می‌رفت بیماری‌های عفونی زیاد می‌شد. آن منطقه پر از بیماری‌های عفونی بود خودشان می‌گفتند اگر بچه‌ای در غدیر به دنیا بیاید جوانی را نمی بیند، می میرد به خاطر بیماری. هیچکس در غدیر زندگی نمی‌کرد یه جایی مثل غدیر شاید بتوان زندگی کرد ولی آنجا بیماری هم بود. پیامبر دستور دادند فردا در غدیر جمع شوید منافقین هم می‌دانند فردا یوم الزینه است، خبر دارند امیرالمومنین می‌خواهد انتخاب شود. پیغمبر ما را می‌خواهد ببرد جوخه، جوخه تا غدیر حداکثر یک ساعت و ربع پیاده راه است. گفتتند پیغمبر می‌خواهد ما را ببرد غدیر از غدیر با سلام و صلوات ببرند جوخه، چه کار کنند؟ آنجا اعلام کنند، بگذار ما زودتر برویم در جوخه کاروان سرا خانه‌ها و جاهایی که ممکن است کاروان جمع شود آنجا زنبیل می‌گذاریم.

که پیغمبر در هر کدام از اینها رفت، بگوییم آقا رفیقم اینجاست برویم همون جا با پیغمبر جمع شویم کار خدا اون روز هوا گرم و خشک به غدیر اومد هوای بسیار گرم به هتک عرب‌های بیابان نشین می‌گویند ما در زندگیم هیچ روزی گرم‌تر از آن روز ندیدیم هوا را خشک کرد هوا که خشک شد بوی بد از بین می‌رود و بیماری‌ها در هوا منتقل نمی‌شود کاروان رسید به غدیر ولی منافقان زودتر رفتن به جوخه اونم توی هوای گرم سه تا درخت بود و یک آبگیر مردم یا نزدیک آب بودند یا زیر درختان می‌رفتند پیامبر همه را از زیر درختان بلند کردند اول نی‌ها را بکنید خارها را بکنید سنگ ریزه ها را جمع کنید حتی جارو می‌کشد. روی این سه تا درخت یک پارچه بیندازید بشود سایبان بزرگ، محمل‌ها را باز کنید اول سنگ گذاشتند بعد محمل‌ها را چیدند به اندازه قد یک انسان آمد بالا همه شنیدند که در غدیر همه روی زمین نشستند. معمولاً پیغمبر بین خودشان و دیگران فرقی نمی‌گذاشتند ولی در غدیر رسول خدا و امیرالمومنین زیر سایه بودند بقیه زیر آفتاب البته به عده‌ای که به آن‌ها برخورد گفتند چرا باید زیر آفتاب بنشینیم رفتند کنار آبگیر. لذا پیغمبر آن خطبه طولانی را که خواند همه حاضر نبودن تعداد نقلش کردن خبر به افراد رسید همه جمع شدند پیغمبر دوباره یک خطبه کوتاه خواند در این خطبه کوتاه همه بودند.

خطبه علت اینکه خطبه کوتاه انقدر نقل شده ولی خطبه بلند کمتر نقل شده همین است اما حضرت قبل از اینکه شروع کند خطبه بخواند فرمودند بفرستید آنهایی که جلو جلو به جوخه رفتند برگردند آنها دوباره برگشتند یک ساعت و نیم در گرما رفتند و یک ساعت و نیم برگشتند. گلوشان خشک شده بود و دور و بر پیامبر همه جاهای مهم گرفته شده بود، این‌ها می‌خواستند سر و صدا کنند ولی نمی‌تواند، "و مکرو و مکر الله والله خیر الماکرین" خیلی ساده؛ با این فکر که پیغمبر که این خبر را که در غدیر اعلام نمی‌کند رفتند به جوخه برگشتند و کار از کار گذشته بود.

لذا وقتی پیامبر صلی الله بالای منبر شروع کردند خطبه خواندن روایت خود اهل سنت است که رنگ دو نفر مثل قیر سیاه شد.

" فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَ ٰ ذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ"

از عصبانیت رنگ چهره‌هایشان سیاه شد یکی از آنها گفت خوب چشمشان بزنیم آیه نازل شد:

(إِن یَکَادُ ٱ لَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُز ۡ لِقُونَکَ بِأَب ۡ صَ ٰ رِهِم ۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱ لذِّک ۡ رَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ ۥ لَمَج ۡ نُون ࣱ)

این چشم زدن‌ها اساسش برای یهودی هاست. یهودی هادخیلی در این زمینه‌ها متخصص اند.

هرکاری خواستند بکنند خدا با ساده‌ترین ابزار قضیه را حل کرد.

امیرالمومنین یک پله جلوتر از پیامبر و آقا رسول خدا بالای منبر، بعد شروع کردند خطبه خواندن: آی مردم من در میان شما دو شیء گرانبها گذاشتم کتاب و عترت. و هو هذا: و این علی بن ابی طالب است.

آی مردم من کنت مولا فهذا علی مولا خودشان مولا را ترجمه کردند مگر می‌شود ترجمه نکرده باشند. منافقین یک نقشه دیگر کشیدند ما یک سابقه از قبل داریم روز اول ذی الحجه دو سال قبل از این پیامبر شخصی را با سوره توبه فرستادند به مکه برای ابلاغ برائت آیه نازل شد پیامبر ابلاغ این آیه یا باید شما باشید یا کسی که عین جان شماست ایشان امیرالمومنین را فرستادند و او را عزل کردند گفتند مگر می‌شود پیغمبر کسی را عزل کند خب پیامبر می‌گوید من عزل نکردم پس پیغمبری نباشد که بگوید عزل نکردم

وسط راه در گردنه پیغمبر را با شترس هل می‌دهیم بعد هم که ما آن دور و بر هستیم میگوییم: بله پیغمبر به علی بن ابیطالب گفتند: علی تو را عزل کردم و علی عصبانی شد و پیامبر را هل داد.

به همین دلیل است که پیامبر اعجاز را به کار می‌برد مرگ که ترس ندارد، اما این مرگی که فتنه شود و راه جواب نداشته باشد، نباید بشود. لذا اعجاز به کار برده است.

جناب عمار اون شب به واسطه نوری که تابید از چهره پیامبر منافقین را دیدند، وقتی گفتند بکشیمشان پیامبر فرمود نه اینها یک فتنه‌ای دارند که باید انجام شود.

حضرت را مسموم کردند پیغمبر بیهوش شدند فکر کردند پیغمبر از دنیا رفته از داخل حجره پیغمبر خبر نداشتند یه عده از خودشان گفتند این برود سریع نماز بخواند و شایعه کند بله دیشب پیغمبر علی را عزل کرد

قوم حضرت موسی گفت ما می‌خواهیم خدا را ببینیم دستور آمد بیایید یک ماه می‌خواد داریم ۷۰۰۰ نفر این درخواست را داشتند حضرت موسی فرمودند از هر ۱۰ نفر یک نفر گزینش شود شدند ۷۰۰ تا این ۷۰۰ تا را بردند پای کوه پای کوه از هر ۱۰ نفر یک نفر گزینش شود بهترین آنها شدند ۷۰ نفر رفتند بالای کوه بالای کوه صاعقه زد و آن ۷۰ نفر مردند ولی حضرت موسی بیهوش شد.

آن ۷۰۰ نفر می‌گویند کوه منفجر شد و همه مردند آمدند پیش سامری آقای سامری موسی مرد و (اخرج لهم…) یه چیزی از قبل آماده کرده بود نمی‌گوید ساخت می‌گوید اخرج قبلاً آماده بود و فقط بیرون آوردش.

«فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُواْ هَاذَا إِلَاهُکُمْ وَ إِلَاهُ مُوسیَ‏ فَنَسی‏»

فقط یک نکته‌ای رخ داد گفت تا روز سی‌ام صبر کنید اگر صبر کردیم و موسی نیامد یعنی مرده است روز سی‌ام شد موسی می‌خواست برگردد خطاب به موسی ۱۰ روز دیگر هم صبر کن

حضرت موسی نیامد این‌ها هم خوشحال که موسی مرده و نقشه را پیاده کردند چیزی که باعث شد نقشه آنها به هم بریزد برگشتن موسی علیه السلام بود فکر کردند حضرت موسی علیه السلام مرده در حالی که بیهوش بودو برگشت

سامری این چه کاری بود کردی حالا توضیحاتی دارد مفصلاً ولی اجمالا گفتند هر کسی در پرستش گوساله دخالت داشته امشب بیاید وسط میدان آمدند یه ابری آمد جلوی ماه خطاب شد شمشیر بزنید و شمشیر زدند و کسی که هر مقدار در پرستش گوساله دخالت داشت دست و پایش قطع شد.

بر اساس این گزارش این نشست به همت مجمع جهانی شیعه شناسی، دفتر تبلیغات اسلامی شهریار، و حوزه علمیه خواهران نرجس خاتون و شهرداری اندیشه برگزار شد.

نظر شما