شناسهٔ خبر: 67340477 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

ماهیت جنگ در حال تغییر است

انقلاب نظامی هوش مصنوعی

دنیای‌اقتصاد - گروه اقتصاد بین‌الملل : رایانه در میانه جنگ و به دنبال وقوع جنگ متولد شد. دستگاه کلوسوس در سال۱۹۴۴ در دوران جنگ جهانی دوم برای شکستن کد رمزهای آلمان نازی ساخته شد. یک دهه بعد، رایانه‌ها سیستم دفاع هوایی آمریکا را سامان می‌دادند. در دهه‌های بعد، هوش ماشینی نقش اندکی در جنگ‌ها ایفا کرد؛ اما امروز این حوزه قرار است نقش کلیدی و محوری داشته باشد. همان‌طور که جهان غیرنظامی، شاهد پیشرفت سریع در حوزه هوش مصنوعی (AI) است، جهان نظامی نیز باید برای جهش نوآوری آماده شود و این پدیده به همان اندازه که ماهیت جنگ را تغییر می‌دهد، می‌تواند منجر به بی‌ثباتی شود.

صاحب‌خبر -

براساس سرمقاله اکونومیست، تغییرات سریع امروزی دلایل مختلفی دارد. یکی از آنها آزمون جنگ به‌ویژه در اوکراین است. تراشه‌های کوچک و ارزان‌قیمت پهپادهای روسی و اوکراینی را به سمت اهدافشان هدایت می‌کنند و فناوری‌ای را که زمانی فقط محدود به موشک‌های ابرقدرت‌ها بود، ارتقا می‌دهند. دومین مورد، پیشرفت تصاعدی اخیر هوش مصنوعی است که شاهکارهای شگفت‌انگیزی را در تشخیص اشیا و حل مساله ممکن می‌سازد. سومین مورد، رقابت بین آمریکا و چین است که در آن، هر دو طرف هوش مصنوعی را کلید برتری نظامی می‌دانند. حاصل در روند پیشرفت و تحول ماشین‌های کشتار هوشمند قابل‌مشاهده است. پهپادهای هوایی و دریایی برای هر دو طرف درگیر در جنگ اوکراین برای شناسایی و حمله به اهداف، حیاتی بوده‌اند.

نقش هوش مصنوعی به‌‌عنوان راه‌حلی برای مقابله با دستگاه‌های جمینگ مهم است؛ زیرا پهپاد را قادر می‌سازد تا حتی در صورت قطع ارتباط با جی‌‌پی‌‌اس یا راهبر، اهداف را دنبال کند. کاهش ارتباط بین راهبر و هواپیما به ‌زودی به ارتش‌ها اجازه می‌دهد تا حجم بسیار بیشتری از مهمات کم‌هزینه را به‌کار گیرند. درنهایت دسته‌های خود هدایت‌شونده برای هجوم جمعی به اهداف دفاعی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این فناوری، انقلابی در حوزه فرماندهی و کنترل افسران نظامی برای سازمان‌دهی و هدایت جنگ‌ها ایجاد کرده است. در خط مقدم، پهپادها آخرین و دراماتیک‌ترین حلقه در زنجیره کشتار را به تصویر می‌کشند، مجموعه‌ای از مراحل که با جست‌وجوی هدف شروع و به حمله ختم می‌شود. اهمیت عمیق‌تر هوش مصنوعی، در واقع در آن چیزی است که AI می‌تواند قبل از اجرای حمله توسط پهپاد انجام دهد. از آنجا که این ابزار، داده‌ها را با سرعت فوق انسانی پردازش و دسته‌بندی می‌کند، در نتیجه قادر است تانک دشمن را از میان هزاران تصویر ماهواره‌ای شناسایی و مشخص کند یا امواج رادیویی، صدا، گرما و نور واقعی را از موارد انحرافی تمییز دهد.

اما وقتی از خط مقدم دور شویم، این فناوری می‌تواند مشکلات بسیار بزرگ‌تری را نسبت به مشکلاتی که یک پهپاد با آن مواجه است، حل کند. امروزه این به معنای انجام کارهای ساده است، مانند تشخیص اینکه کدام سلاح برای مقابله با یک تهدید مناسب‌تر است. در زمان مناسب، «سیستم‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری» ممکن است بتوانند پیچیدگی گیج‌کننده جنگ را به ‌سرعت و در یک منطقه وسیع درک کنند. سیستم‌های هوش مصنوعی، همراه با روبات‌های مستقل در زمین، دریا و هوا، احتمالا بتوانند اهداف را با سرعتی بی‌سابقه و در مقیاس وسیع شناسایی و نابود ‌کنند. سرعت چنین جنگی تعادل بین سرباز و نرم‌افزار را تغییر خواهد داد. امروزه، ارتش‌ها برای تایید هر تصمیم مرگبار به افراد متکی هستند. از آنجا ‌که یافتن و ضربه ‌زدن به اهداف به چند دقیقه یا ثانیه خلاصه خواهد شد، انسان ممکن است به‌عنوان بخشی از یک تیم انسانی-ماشینی، صرفا نقش یک ناظر را داشته باشد و در واقع بدون دخالت انسانی سیستم همه کارها را به‌صورت خودکار انجام دهد.

Untitled12 copy

تناقض اما آنجاست که حتی با وجود اینکه هوش مصنوعی حس واضح‌تری از میدان نبرد می‌دهد، ریسک‌های جنگ برای افرادی که در صحنه حضور دارند، مبهم و غیرشفاف‌تر می‌شود و در نتیجه زمان کمتری برای توقف و اندیشیدن وجود خواهد داشت. نبرد سریع‌تر و وقفه‌های کمتر، مذاکرات آتش‌بس یا توقف درگیری را نیز دشوارتر می‌کند. جنگ مبتنی بر هوش مصنوعی به این معناست که احتمالا توان صنعتی از آنچه امروز هست، اهمیت بیشتری می‌یابد. ممکن است تصور شود فناوری جدید به ارتش امکان دهد تا چابک‌تر و کارآمدتر باشد و از نیروهای خود بکاهد. اما اگر نرم‌افزار امکان انتخاب ده‌ها هزار هدف را داشته باشد، ارتش‌ها برای حمله به آنها به ده‌ها هزار سلاح نیاز خواهند داشت.

کشورهای بزرگ در نبرد مبتنی بر هوش مصنوعی دست برتر را خواهند داشت. پهپادها ممکن است ارزان‌تر شوند؛ اما سیستم‌های دیجیتالی که میدان جنگ را به هم متصل می‌کنند، بسیار گران خواهند بود. ایجاد ارتش‌های متکی بر هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری هنگفت در حوزه سرورهای ابری که قادر به مدیریت داده‌های سری باشند، می‌طلبد. نیروهای مختلف باید یکپارچه شوند. آموزش مدل‌ها، مستلزم دسترسی به حجم وسیعی از داده‌ها است.

اما هوش مصنوعی بیشتر به نفع کدام کشور بزرگ است؟ زمانی تصور می‌شد که چین به‌دلیل دسترسی به مجموعه ‌داده‌های وسیع، کنترل بر صنایع و محدودیت‌های اخلاقی سست‌تر، در این حوزه دارای مزیت است. با این ‌حال، اکنون به نظر می‌رسد که آمریکا در زمینه مدل‌های پیشرفته‌ای که می‌توانند نسل بعدی هوش مصنوعی در حوزه نظامی را شکل دهند، پیشرو باشد.

اگر اولین جنگ مبتنی بر هوش مصنوعی رخ دهد، قوانین بین‌المللی احتمالا به حاشیه رانده می‌شود. این دلیل دیگری است که نشان می‌دهد باید امروز به چگونگی محدودکردن تخریب فکر کنیم. برای ‌مثال، چین باید به فراخوان آمریکا برای منع کنترل هوش مصنوعی بر تسلیحات هسته‌ای توجه کند و همچنین هنگام شروع جنگ، وجود خطوط ارتباطی انسان با انسان مهم‌تر از همیشه خواهد بود. سیستم‌های هوش مصنوعی که گفته می‌شود مزیت نظامی را به حداکثر خواهند رساند، باید با ارزش‌ها و محدودیت‌هایی رمزگذاری شوند که فرماندهان انسانی آن را بدیهی می‌دانند، مانند ارزش‌گذاری ضمنی برای زندگی انسان. ابهامات در این زمینه بسیار عمیق و محسوس است. تنها موردی که می‌توان با قطعیت از آن صحبت کرد آن است که تغییرات و دگرگونی‌های ناشی از هوش مصنوعی نزدیک است. ارتش‌هایی که زودتر و موثرتر پیشرفت‌های تکنولوژیک را پیش‌بینی ‌کنند و به آنها مسلط شوند، احتمالا پیروز خواهند شد.

برچسب‌ها:

نظر شما