موسی موحد: «شما همه مخالفان را در کشور را خفه کردهاید به اسم شهدا؛ ما سرکوبگر اقلیت نیستیم، ما مثل اقلیت نیستیم که با اکثریت مردم با چماق برخورد میکند. یادتان نیست نانماینده کاشان که روزگار را بر من در مجلس سیاه کرده بود، گند چای دبش را درآورد. همه اختلاسها در تاریخ به اندازه چای دبش نمیشود. هرچه داشتم فروختم و خوردهام تا یک ریال از پول مملکت برندارم. آقایان در مناظرهها بهگونهای صحبت میکنند که انگار اینجا سوئیس است. به شما دروغ گفتند که دولت روحانی واکسن نیاورد؛ آقایان مانع میشدند و میگفتند ما واکسن داخلی تولید میکنیم. وقتی ما دولت را ترک کردیم، ۱۲۰ میلیون دُز واکس آورده بودیم. مگر واکسن خمره رنگرزی است که یک هفته بعد از خروج ما از وزارت خارجه، میلیونها دُز وارد شود؟ 10 دقیقه در صداوسیما صحبت کردم انگار آب در لانه مورچه ریختند. آقایان دعا میکردند ترامپ انتخاب شود. تحریمهای دوره آقایان، تحریم همه نفت، بانک، پتروشیمی و... بود. گفتم اگر میخواهید مغلطه کنید، پاسخ دهید چرا در سه سال رئیسی، سالی ۳۵۰ تحریم اضافه شد؟ بگویید من تحریم آمریکا هستم یا جلیلی یا قالیباف؟ چرا وقتی تحریم آمریکا شدم، به جای فحش به آمریکا به من فحش دادید؟ از توفان آگاهی مردم میترسید!». جملات یادشده پاسخ ظریف به کسانی بود که دیروز (شنبه) به دنبال برهمزدن گردهمایی انتخاباتی در کاشان بودند. آنچه در سایه درگیریهای کاشان رخ داد، در مقام عمل مؤیدی بر آن است که سیاست آشوبسازی در دستور کار تمامیتخواهان قرار گرفته است. با توجه به سوابق چنین اغتشاشآفرینیهایی، بدون شک این سیاست از سوی گروههای فشار همواره در دو مقطع عملیاتی میشود. نخست، زمانی که خود را در انتخابات شکستخورده میبینند و به دنبال آن سعی دارند با تشدید تنش، فضای کار از دست دولتهای پیروز خارج شود؛ کمااینکه پس از به قدرت رسیدن روحانی، حمله به سفارتخانه عربستان و کنسولگری این کشور در مشهد و پیادهرویهای قم و سایر شهرها برای تجمعات جلوی وزارت امور خارجه و پاستور و نظایر ایندست اقدامات به تکرار به وقوع پیوست. مقطع دیگر هم ناظر بر زمانی است که تمامیتخواهان بیم و نگرانی جدی برای سنگینترشدن کفه آرای رقیب در انتخابات حس کنند. نظر به اینکه نظرسنجیها، عموما از رشد و پیشتازی سبد آرای پزشکیان خبر میدهد، ایندست اغتشاشآفرینیها یگانه راهکار برای برهمزدن یا در اصل زدن زیر میز است.