شناسهٔ خبر: 67272071 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رویدادایران | لینک خبر

(تصاویر) بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» که هرگز از یاد نمی‌روند (تصاویر) بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» که هرگز از یاد نمی‌روند

مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» به دنبال ویژگی‌های شاخص فراوانی که دارند، بسیار مورد توجه مخاطبان سینمایی هستند. بامزه و کمیک بودن را به سختی می‌توان یکی از شاخصه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» دانست. بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» را نمی‌توان به آسانی پیدا کرد، چرا که جنگ، سایرون و

صاحب‌خبر -

مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» به دنبال ویژگی‌های شاخص فراوانی که دارند، بسیار مورد توجه مخاطبان سینمایی هستند. بامزه و کمیک بودن را به سختی می‌توان یکی از شاخصه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» دانست. بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» را نمی‌توان به آسانی پیدا کرد، چرا که جنگ، سایرون و گولم شوخی بردار نیستند.

از آن جایی که ماجراهای دنیای «ارباب حلقه‌ها» با پایان یافتن دنیا ارتباط دارد و بیش‌تر شخصیت‌های آن خودشان را افرادی جدی می‌دانند، بی‌شک باید بپذیریم که حتی اگر صحنه‌های بامزه و لحظه‌های کمیک در این فیلم‌ها پیدا کنیم، باید انتظار داشته باشیم که آن‌ها نسبت به کمدی‌های معمولی تیره‌تر و تلخ‌تر باشند.

اگرچه تمام شخصیت‌های «ارباب حلقه‌ها» حس شوخ طبعی دارند، اما باید اغلب آن را کنار بگذارند و حواسشان را جمع کنند. شخصیت‌های اصلی مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» شخصیت‌هایی هستند که همواره در معرض خطر قرار دارند و از آن جایی که باید همیشه حواسشان جمع باشد، شوخی کردن برایشان کمی دشوار است. با وجود تمام این نکته‌ها، بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» صحنه‌هایی جذاب هستند و در طول سه فیلم می‌توان با کمی دقت بیش‌تر آن‌ها را پیدا کرد. همان‌طور که انتظار می‌رود بیشتر صحنه‌های بامزه‌ی این مجموعه فیلم‌ها ناشی از رویارویی شخصیت‌های مختلف است.

از آن جایی که زمین میانه در بدو نابودی قرار دارد، نمی‌توان انتظار داشت که اتفاقات احمقانه و خنده‌دار رخ دهند، چرا که هر اتفاق اشتباه می‌تواند تبدیل به آخرین اشتباه شود و زمین را به نابودی بکشاند. از دیوانگی‌های مری و پاپین گرفته تا نقل قول‌های خنده‌دار گیملی، می‌توان در مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» لحظاتی را یافت که می‌تواند مخاطبان را به خنده بیاندازد. پتر جکسون سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» را به شکلی خارق العاده ساخته است. این سه‌گانه هم اکشن است و هم فانتزی و حالا درمی‌یابید که علاوه بر درام، کمدی هم هست. بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» از به یادماندنی‌ترین صحنه‌های آن هستند.

۱۰. مری و پاپین به شکلی تصادفی آتش‌بازی را آغاز می‌کنند

98_11zon (10)

  • فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)

مری و پاپین دو تن از بامزه‌ترین شخصیت‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» هستند و پیتر جکسون بلافاصله بعد از این که مخاطبان با این شخصیت‌ها آشنا می‌شوند،‌ بامزه‌بودن این دو شخصیت را به آن‌ها ثابت می‌کند.

این دو نفر همان‌طور که برنامه‌ریزی کرده بودند، در جشن تولد بیلبو آشوب به پا می‌کنند و وارد انبار ترقه‌های گندالف می‌شوند؛ جادوگر پیر این ترقه‌ها را برای به نمایش در آوردن بعد از اتمام تولد با خودش آورده بود. اگرچه این دو شخصیت دوست‌داشتنی بلافاصله بعد از این که آلات آتش بازی گندالف در مقابلشان به آتش کشیده می‌شوند، خیلی زود در می‌یابند که از آن چه پیش‌بینی می‌کردند بیش‌تر گند زده‌اند .

این اتفاق در نهایت باعث آشنایی این دو هابیت با گندالف شد و آن‌ها را وارد یاران حلقه کرد. از همین اتفاق بود که سفر مری و پاپین به شکلی واقعی آغاز شد. آن‌ها از همین‌جا و با همین کار خنده‌دار که تبدیل به یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه‌ی «ارباب حلقه‌ها» شده است، تبدیل به یاران حلقه شدند.

یکی از اصلی‌ترین دلایل کارایی این صحنه واکنش استادانه، خاص و متفاوت بیلی بوید به نور ناشی از آتش‌بازی است. این بازیگر باور کرده بود که آتش به زودی به صورتش برخورد خواهد کرد. جیغی که پاپین می‌کشد، در واقع بیلی بوید است که از برخورد آتش به صورتش و سوخته شدن توسط آن ترسیده است؛ البته جیغ بوید به خوبی با شخصیت پاپین متناسب شد و توانست به ماندگاری این صحنه کمک کند.

با وجود این که این همه سال از زمان ساخته شدن سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» گذشته است، این صحنه که طی آن مخاطبان برای نخستین بار با مری و پاپین واقعی آشنا می‌شوند، هنوز هم می‌تواند مخاطبان را به خنده بیاندازد.

 به لطف کارگردانی درخشان پتر جکسون و درخشش ستاره‌هایی که در این صحنه حضور دارند، این صحنه تبدیل به یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه‌ی «ارباب حلقه‌ها» شده است. بیلی بوید و دومینیک موناگان در این صحنه به خوبی با یک‌دیگر همکاری می‌کنند و نشان می‌دهند که شیمی خاصی بینشان بر قرار است. این شیمی با پیش رفتن داستان بیش‌تر هم می‌شود، اما همه‌چیز از همین‌ صحنه آغاز می‌گردد.

۹. بیلبو از خانواده‌ی گسترش یافته‌اش متنفر است

99_11zon (11)

  • فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring) – نسخه‌ی طولانی

تالکین در رمان‌های خود به خوبی نشان داده است که بیلبو در حالی که بزرگ می‌شده همواره در تلاش بوده است تا هیچ ارتباطی با اقوام و خویشاوندان خود نداشته باشد. پیتر جکسون می‌خواست مطمئن شود که این جنبه از شخصیت بیلبو هم به خوبی از کتاب‌ها به سینما منتقل می‌شود. او این کار را زمانی انجام داد که بیلبو در حال سلام و احوالپرسی کردن با مهمان‌های تولد خودش است.

در حالی که بیلبو قدم می‌زند و به مهمان‌های تولد خود خوش‌امد می‌گوید، ناگهان یکی از اقوام دور خود را ملاقات می‌کند. این فرد کسی است که بیلبو هیچ علاقه‌ای به ملاقات کردن با او ندارد. بیلبو به جای روبه‌رو شدن با او و حل کردن موقعیت پیش آمده، فرودو را به کناری می‌کشد و تا زمانی که اقوامش دور شوند، مخفی می‌ماند.

این صحنه که یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است، وقتی که نگاهی بیاندازید به وقایع فیلم «هابیت: نبرد پنج ارتش» (The Hobbit: The Battle of the Five Armies) بامزه‌تر هم می‌شود. اگرچه خوانندگان کتاب و طرفداران تالکین از سال‌ها پیش بر این نکته و کینه‌ی بیلبو نسبت به اقوامش آگاه بودند، اما مخاطبان سینمایی تا زمان منتشر شدن «هابیت: نبرد پنج ارتش» نتوانست به این نکته پی ببرند. در «نبرد پنج ارتش» هنگامی که بیلبو از ماموریت خود در اربور به خانه باز می‌گردد، از مقابل خانه‌های اقوامش بدون این که حرفی بزند رد می‌شود و از محله‌ی شایر خارج می‌گردد.

بی‌شک همان فامیلی که بیلبو در مراسم تولدش مشاهده می‌کند، یکی از کسانی است که در همین محله سکونت دارد. به عقیده‌ی بیلبو، اقوام او همواره منتظر بوده‌اند تا اتفاقی برای او پیش بیاید تا آن‌ها بتوانند دارایی‌های او را صاحب شوند. صحنه‌ای که در آن بیلبو از دست اقوام خود مخفی می‌شود، اگر تاریخچه‌ی این شخصیت و جنگ‌هایی را که او در آن‌ها شرکت داشته و ناممکن‌هایی را که او ممکن کرده است بدانید، خنده‌دارتر هم می‌شود. اقوام بیلبو بگینر برای او از آژدهاها و شیطان هم ترسناک‌ترند و او حتی حاضر نیست با آن‌ها رو در رو شود.

۸. آن‌ها یک غول غارنشین دارند

100_11zon (11)

  • فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)

برومیر الزاما بامزه‌ترین شخصیت زمین میانه نیست. معمولا او را می‌توان در سطح زمین دید. تنها زمانی که کسی او را زیر سطح زمین می‌بیند، هنگامی است که او با مری و پاپین است؛ کسانی که در آن هنگام برومیر آن‌ها را زیر بال و پر خودش گرفته بود تا از آن‌ها محافظت کند. هر چه داستان پیش‌تر می‌رود، رابطه‌ی برادرانه‌ای که بین برومیر و دو هابیت شکل گرفته است، قدرتمندتر می‌شود.

اگر این رابطه و رفاقت شکل نمی‌گرفت، احتمالا مخاطبان هرگز اطلاعات زیادی درباره‌ی برومیر به دست نمی‌آوردند، چرا که او برای به انجام رساندن ماموریت آن جا بود، نه برای دوست پیدا کردن و رفاقت کردن با هابیت‌ها.

​با وجود تمام آن چه گفته شد، برومیر ادا کننده‌ی یکی از بامزه‌ترین نقل قول‌های قسمت اول مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است. طی یکی از تلخ‌ترین لحظاتی که این تیم با آن مواجه می‌شود، یعنی ماجراهای آن‌ها در معادن موریا، آن‌ها در می‌یابند که در مقابل گروهی خطرناک از اورک‌ها قرار گرفته‌اند و البته که آن اورک‌ها تنها نیستند.

برومیر جرأت می‌کند و از لای در نگاهی به ارتش مخوف دشمن می‌اندازد و در بین آن‌ها یکی از خطرناک‌ترین دشمنان زمین میانه را می‌بیند؛ یک غول غارنشین. او به جای این که وحشت کند، خبر حضور یک غول غارنشین را به بی‌حس‌ترین شکل ممکن و با بی‌تفاوتی محض بیان می‌کند.

برومیر با این دیالوگ خنثی و بی حس خود تناقصی عجیب خلق می‌کند. همه وحشت‌زده هستند و همه می‌دانند که غول غارنشین چه موجود خطرناکی است؛ حتی خود برومیر هم بر این نکته واقف است. لحن خشک او باعث می‌شود مخاطب ابتدا دچار سردرگمی شود و سپس وقتی که معما را در ذهن خود حل کرد به آن بخندد.

این صحنه یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است و یکی از اصلی‌ترین دلایل قدرت زیاد آن توانایی بالای شان بین در ادای جملات است. بین بازیگری است که می‌تواند به شدت دراماتیک باشد و وقتی که از او بخواهید می‌تواند بی‌حس‌ترین دیالوگ ممکن را به زبان بیاورد.

۷. انت‌ها تصمیم می‌گیرند مری و پاپین را اورک ندانند

101_11zon (11)

  • فیلم: دو برج (The Two Towers)

تری‌بیرد هم یکی دیگر از شخصیت‌های متفاوت و عجیب زمین میانه است. او به جز هم‌نوعان خودش یعنی انت‌های دیگر، هیچ موجود دیگری را به درستی درک نمی‌کند. او برای مدت زمانی طولانی از اجتماع دور بوده است و دنیا بدون او به حرکت خود ادامه داده و حالا دیگر مدت‌ها از آخرین‌باری که تری‌بیرد چیزی به نام جامعه را دیده است می‌گذرد.

علاوه بر این نکته، یک تکته‌ی دیگر هم وجود دارد. تری‌بیرد فکر می‌کند بجز هم نوعان خودش، هر کس دیگری که به او نزدیک می‌شود قصد دارد او را نابود کند. تعداد انت‌ها هر روزه به دست سارامون کم‌تر می‌شوند و از دست تری‌بیرد هیچ کاری ساخته نیست.

بنابر آن چه گفته شد، وقتی که تری بیرد برای نخستین بار مری و پاپین را می‌بیند، بر اساس غریزه فکر می‌کند آن‌ها هم دشمن خودش و هم‌نوعانش هستند. هر چه نباشد این درخت پیش از این هرگز یک هابیت ندیده بود.

تا جایی که به تری‌بیرد مربوط می‌شود مری و پاپین می‌توانند ارک‌های تغییر شکل داده‌ای باشند که فرستاده شده‌اند تا جنگل را نابود کنند. به همین دلیل است که وقتی تری‌بیرد به دوستان خود می‌رسد، پیش از این که درباره‌ی رفتن به جنگ با آن‌ها مشورت کند، درباره‌ی ماهیت مری و پاپین با آن‌ها حرف می‌زند. البته نه مری و پاپین و نه مخاطبان از این حقیقت آگاه نیستند.

درست هنگامی که همه منتظرند تا نظر نهایی درختان یا همان انت‌ها درباره‌ی رفتن با نرفتن به جنگ را بشنوند، در می‌یابند که آن‌ها تا حالا در حال بحث کردن درباره‌ی چیستی مری و پایپنز بوده‌اند و در واقع تازه توافق کرده‌اند که آن‌ها راستگو هستند.

این انتظار و بعد رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت که بدیهی بوده است، می‌تواند باعث خنده شود. حتی اگر چندمین‌بار است که این مجموعه فیلم‌ها را تماشا می‌کنید باز هم با این صحنه خواهید خندید. این صحنه یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است و می‌تواند مخاطبان را به واسطه‌ی غافلگیری به خنده بیاندازد.

۶. لگولاس و گیملی مسابقه‌ی نوشیدن می‌گذارند

102_11zon (11)

  • فیلم: بازگشت پادشاه (Return of the King) – نسخه‌ی طولانی

رابطه‌ی دوستانه‌ی بین لگولاس و گیملی را شاید بتوان یکی از زیباترین روابط دوستانه‌ی زمین میانه نامید، اما علاوه بر این، این رابطه منبع بعضی از بامزه‌ترین لحظات کمیکی است که در این مجموعه فیلم‌ها رخ می‌دهند. دعواهای لفظی بین این دو شخصیت در اوایل قسمت نخست این مجموعه فیلم‌ها باعث می‌شود لحظاتی کمیک در تاریک‌ترین لحظات ممکن برای شخصیت‌ها خلق شود. هنگامی که لگولاس و گیملی از مرز نفرت بین کوتوله‌ها و الف‌ها عبور می‌کنند با شوخی‌های لفظی و دست انداختن یک دیگر در نبردهای خونین و مرگباری مانند نبرد هلمز دیپ به مخاطبان ثابت می‌کنند که دوستی آن‌ها از خشونت و خون‌ریزی‌ای که در اطرافشان جریان دارد قدرتمندتر است.

یکی از به یادماندنی‌ترین صحنه‌های این دو دوست با یک‌دیگر فقط در نسخه‌ی طولانی سومین قسمت از مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» وجود دارد. هنوز کسی نمی‌داند چرا این صحنه فقط در نسخه‌ی طولانی وجود دارد، چون این صحنه به خوبی رابطه‌ی دوستانه‌ای که بین گیملی و لگولاس وجود دارد را به تصویر می کشاند و مخاطبان به کمک آن می‌توانستند بهتر با درونیات این دو شخصیت آشنا شوند. همان‌طور که در طول فیلم‌ها به خوبی واضح و مشخص است، گیملی و لگولاس تقریبا در همه‌چیز با یک‌دیگر رقابت دارند و این رقابت همیشگی آن‌ها در نهایت آن‌ها را وارد یک مسابقه‌ی نوشیدن می‌کند.

بعد از پیروزی در هلمز دیپ، در جشنی که بعد از آن گرفته می‌شود، لگولاس و گیملی بر سر نوشیدن با یک‌دیگر مسابقه می‌دهند. هر چه بازی پیش‌تر می‌رود، گیملی بیش‌تر و بیش‌تر تحت تاثیر نوشیدنی قرار می‌گیرد، در حالی که به نظر می‌رسد نوشیدنی‌ها هیچ تاثیری بر روی لگولاس ندارد.

درست وقتی لگولاس می‌خواهد اعتراف کند که چیزی حس می‌کند، گیملی بیهوش می‌شود. این صحنه که در آن دو دوست در شادی بعد از پیروزی کنار یک‌دیگر قرار می‌گیرند و با یک بازی دوستانه شادی خود را با یک‌دیگر قسمت می‌کنند، با توانایی بالای جکسون و بازیگران این دو شخصیت یعنی جان ریس-دیویس در نقش گیملی و اورلاندو بلوم در نقش لگولاس تبدیل به یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» شده است.

۵. سم و گالوم درباره‌ی سیب‌‌زمینی‌ها بحث می‌کنند

103_11zon (10)

  • فیلم: دو برج (The Two Towers)

در بیش‌تر مواقع رابطه‌ی بین سم و گالوم منبعی است از مخالفت‌ها و درگیری‌های لفظی بی‌پایان. هر کسی که رابطه‌ی این دو شخصیت طی مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» را دیده باشد به خوبی می‌داند که این دو نفر مانند شب و روز هستند و در هیچ زمینه‌ای با یک‌دیگر تفاهم ندارند.

کشمشکش مداومی که در طول طی کردن مسیر به موردور بین این دو شخصیت جریان دارد،‌ استرس بیشتری را به فرودو وارد می‌کند و او را بیش از پیش به فروپاشی روانی نزدیک می‌گرداند. هیچ چیز نمی‌تواند بین سم و گالوم صلح ایجاد کند. بی‌اعتمادی ذاتی سم نسبت به گالوم باعث می‌شود او به شدت این موجود را تهدید کند.

گالوم در پاسخ این تهدیدهای سم انواع و اقسام جرم‌ها را به او نسبت می‌دهد و فرودو را نسبت به او بی‌اعتماد می‌کند. گالوم سعی می‌کند به فرودو بقبولاند که فرد محبوب او قرار است به او خیانت کند. گالوم با تمام توان در تلاش است تا رابطه‌ی بین سم و فرودو را خراب کند.

غذا یکی از بزرگ‌ترین چیزهایی است که گالوم و سم همیشه بر سر آن به مجادله می‌پردازند. وقتی که آن‌ها برای مصرف کردن یک وعده‌ی غذایی در دو برج توقف می‌کنند، به نظر می‌رسد این دو نفر نمی‌توانند بر سر نحوه‌ی طبخ خرگوشی که شکار کرده‌اند به توافق برسند. وقتی که در نهایت غذا آماده می‌شود، بحث اصلی سر می‌گیرد.

بعد از آماده شدن غذا، سم می‌گوید که آرزو دارد کمی سیب‌زمینی هم داشت تا تجربه‌ی خوردن این وعده‌ی غذایی دل‌انگیزتر می‌شد، گالوم با تعجب به سم خیره می‌ماند. گویا به کلی وارد خلسه شده است.

سم مجبور می‌شود به طور کامل به گالوم که زمانی یک هابیت بوده است و باید سبزیجات را بشناسد توضیح دهد که سیب زمینی چیست. گذر سال‌های زیاد با گالوم مهربان نبوده‌اند و او خاطرات سال‌های هابیت بودن خود را به کلی فراموش کرده است. این صحنه که در آن سم تلاش می‌کند به گالوم توضیح دهد که سیب زمینی چیست، یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است.

۴. گیملی از آراگورن می‌خواهد که او را پرتاب کند

104_11zon (10)

  • فیلم: دو برج (The Two Towers)

یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های فردی گیملی که باعث می‌شود مخاطبان او و شخصیتش را بشناسند، غرورش است. هر وقت که کسی به خاطر کوتوله بودنش به دیده‌ی تحقیر به او می‌نگرد، او به هر طریقی که ممکن باشد به آن‌ها می‌فهماند که اشتباه فکر می‌کرده‌اند. او تمام سوتفاهم‌هایی را که اطرافیانش ممکن است دچار آن‌ها شوند برطرف می‌کند.

سوتفاهماتی مانند عقاید اشتباهی که اطرافیانش دارند؛ آن‌ها عقیده دارند هیچ کوتوله‌ی زنی وجود ندارد و فرزندان کوتوله‌ها از زمین متولد می‌شوند. او هرگز از هیچ‌کسی کمک قبول نمی‌کند و بهترین نمونه‌ی چنین رفتاری از گیملی زمانی است که او و یاران حلقه در معادن موریا قرار دارند و معادن سقوط می‌کنند.

وقتی که برای نجات یافتن از فروپاشی معادن موریا، آراگورن برای نجات دادن هابیت‌ها شروع به پرتاب کردن آن‌ها می‌کند، گیملی اشاره می‌کند که هیچکس حق ندارد کوتوله‌ها را پرتاب کند. او هر جور که می‌تواند بدون دریافت کمک خودش را نجات می‌دهد. این ویژگی اما وقتی که جلوتر می‌رویم تغییر می‌کند.

در نبرد هلمز دیپ، بین جایی که گیملی و آراگورن قرار گرفته‌اند و جایی که نبرد در آن جریان دارد، شکافی ایجاد می‌شود. این‌بار گیملی از آراگورن می‌خواهد که او را پرتاب کند. او احتمالا برای حضور داشتن در دل خطر و شکست دادن لگولاس در نبرد چه کسی می‌تواند بیش‌تر ارک بکشد به قدری هیجان‌زده است که فراموش کرده است کسی حق ندارد یک کوتوله را پرتاب کند.

در یکی از سخت‌ترین و تاریک‌ترین لحظات مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها»، گیملی به آراگورن نگاه می‌کند و از او می‌خواهد که پرتابش کند، چرا که او نمی‌تواند به تنهایی تا این اندازه بپرد. آراگورن به صحبت‌های قبلی گیملی اشاره می‌کند و می‌گوید که هرگز یک کوتوله را پرتاب نخواهد کرد.

در پاسخ به این جواب آراگورن، گیملی از او می‌خواهد که هرگز به این مسئله در مقابل لگولاس اشاره‌ای نکند. این صحنه که یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است، یک بار دیگر ذات رقابت‌طلب گیملی رابه تصویر می کشاند و نشان می‌دهد که دوستی بین او و لگولاس اگرچه خیلی نزدیک است، اما هم‌چنان می‌تواند باعث خنده شود.

۳. سم، مری و پاپین مزاحم نشست سران می‌شوند

105_11zon (10)

  • فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)

به نظر می‌آید هابیت‌ها هرگز نمی‌توانند تشخیص دهند که اجازه‌ی شنیدن چه حرف‌هایی را دارند و چه چیزهایی را نباید بشنوند. هر چه نباشد یکی از جالب‌ترین صحنه‌های ابتدایی فیلم که در آن اخلاقیات هابیت‌ها معرفی می‌شوند، زمانی است که سم به حرف‌های خصوصی گندالف و فرودو درباره‌ی رفتن او از شایر گوش می‌دهد.

مری و پاپین به دنبال فرار از دست صاحب مزرعه‌ای که به شکل ممنوعه در آن بودند، وارد سفر یاران حلقه می‌شوند. هابیت‌ها شخصیت‌هایی بی‌قید و بند هستند که زندگی را خیلی سخت نمی‌گیرند و هر چه را که بخواهند می‌شنوند و هر چه را که بخواهند می‌گویند.

بنا بر آن چه گفته شد وقتی که هابیت‌ها هنگام برگزاری نشست سران از پشت بوشه‌ها بیرون پریدند، هیچ‌کس نباید تعجب می‌کرد. اگر قرار باشد دوست آن ها فرودو جایی برود، آن‌ها هم باید درباره‌ی رفتن او صحبت کنند و چانه بزنند و در کنار او باشند؛ بدون توجه به این که این سفر می‌تواند تا چه اندازه خطرناک باشد.

پاپین تا جایی پیش می‌رود که ادعا می‌کند می‌تواند هوشمندی‌ای که این گروه به آن نیاز دارد را به آن اضافه کند. اگرچه او خیلی زود نشان می‌دهد که حرفش خیلی مهم نیست؛ چرا که نمی‌تواند واژه‌ی مناسب را برای توصیف کردن ماجراجویی پیش روی این گروه پیدا کند.

این صحنه یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است. در این صحنه نه تنها ویژگی‌های ذاتی هابیت‌ها به تصویر کشانده می‌شود، بلکه مقدار حماقت آن‌ها هم به مخاطبان نشان داده می‌شود.

هیچ کدام آن‌ها نمی‌دانند همراهی با فرودو تا چه اندازه می‌تواند خطرناک باشد و هیچ کدام ان‌ها نمی‌دانند که ممکن است در این مسیر جان خود را از دست بدهند، اما بدون توجه به این چیزها وارد بحث می‌شوند و بدون این که به نتایج بیاندیشند حرف می‌زنند. بزرگان جمع در این صحنه ترجیح می‌دهند به حماقت هابیت‌ها گوش دهند به جای این که وارد بحث‌های بی‌انتها با آن‌ها شوند.

۲. پاپین درخواست صبحانه‌ی دوم می‌کند

106_11zon (12)

  • فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)

در اوایل آغاز ماموریت خطرناک و حیاتی گروه یاران حلقه، به نظر می‌رسد پاپین هنوز عظمت این ماموریت را درک نکرده است. او با لذت و شادی موجود در یک پسر بچه که به سادگی می‌خواهد بقیه‌ی دنیا را ببیند اطراف را جست و جو می‌کند و به همه‌چیز دست می‌زند و به گوشه و کناره‌ها سرک می‌کشد، بدون توجه به موجودات خطرناکی که ممکن است در این گوشه و کناره‌ها منتظر او باشند.

او در تمام طول سه قسمت حماسه‌ی «ارباب حلقه‌ها» این حس کنجکاوی خود را حفظ می‌کند؛ مثل زمانی که پالانتیر را بر می‌دارد چرا که می‌خواهد بداند کارایی‌اش چیست. او هیچ توجهی به خطرات موجود در اعمالش نمی‌کند و صرفا با معصومیت آن‌ها را انجام می‌دهد.

احتمالا نخستین نشانه‌های بی‌اطلاعی پاپین از سفر خطرناک و مهمی که بخشی از آن است، پیش از رسیدن هابیت‌ها و آراگورن به ریوندل برای نخستین‌بار، خودش را نشان می‌دهد. چهار هابیت می‌ایستند تا کمی استراحت کنند. آن‌ها هنوز از جایی که شب قبل را در آن گذرانده‌اند خیلی دور نشده‌اند.

آراگورن به آن‌ها هشدار می‌دهد که باید به حرکت ادامه دهند و جز تا زمانی که هوا برای دیدن خیلی تاریک است، نایستند. پاپین اما مانند همیشه با او مخالف است. گویا شکم او غرغر می‌کند و او حالا هیچ چیز را بیش‌تر از ان نمی‌خواهد که توقفی کند و چیزی بخورد.

او می‌ایستد و اهمیت صبحانه‌ی دوم را توضیح می‌دهد و وقتی که می‌فهمد آراگورن هیچ اطلاعی از وعده‌های غذایی هابیت‌ها ندارد، بیش‌تر علاقه‌مند به توضیح دادن می‌شود. این دیالوگ‌های پاپین هم مخاطبان را به خوبی با فرهنگ‌های مختلف هابیت‌ها آشنا می‌کند و هم اولویت‌های مختلف او را به نمایش می‌گذارد.

پاپین به گونه‌ای طلب صبحانه‌ی دوم می‌کند و به قدری بیخیال است که گویا دنیا در حال نابود شدن نیست. پاپین یکی از یاران حلقه است، اما گویا هیچ توجهی به مناسبات جهان اطراف خود ندارد. او مردی است که گویا قوانین برایش تعریف شده نیستند. همین ویژگی‌های پاپین است که این صحنه را به یکی از بهترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» تبدیل می‌کند.

۱. لگولاس و گیملی تعداد افرادی که می‌کشند را می‌شمارند

107_11zon (11)

  • فیلم: دو برج (The Two Towers) و بازگشت پادشاه (Return of the King)

همان‌طور که پیش از این به آن اشاره کردیم، دوستی بین لگولاس و گیملی یکی از سرگرم‌کننده‌ترین روابطی است که در این سه‌گانه شاهد آن هستیم. رقابت شدید بین کوتوله‌ها و الف‌ها که در ابتدا بوی دشمنی می‌دهد، به تدریج این دو دوست را تبدیل به دو بازیکن می‌کند که در بازی‌های مختلف با یک‌دیگر رقابتی دوستانه می‌کنند.

 این رقابت بین این دو دوست بیش از همیشه وقتی نمایان می‌شود که آن‌ها در نبردهای مهم، تعداد کسانی که می‌کشند را می‌شمرند و هر کدام آن‌ها سعی دارد بیش از دیگری دشمن بکشد. نخستین نمونه‌ی چنین رقابتی در نبرد هلمز دیپ رخ می‌دهد.

لگولاس و گیملی در این نبرد تعداد کسانی که کشته‌اند را با هر کشته فریاد می‌زنند، به گونه‌ای که دیگری در سوی دیگر زمین نبرد صدای آن‌هارا بشنود. همان‌طور که در نسخه‌ی طولانی مشخص می‌شود، گیملی با کشتن ۴۳ نفر از یاران دشمن، موفق می‌شود لگولاس را که ۴۲ نفر را کشته است در این بازی شکست دهد.

اگرچه، لگولاس به اورکی تیر انداخته بود و او را کشته بود، اما گیملی ادعا می‌کرد که پیش از برخورد تیر لگولاس به او، خودش او را کشته است. اگر گیملی دروغ بگوید نتیجه برابر می‌شود. این نبرد دوستانه تا «بازگشت پادشاه» هم ادامه می‌یابد و این دو دوست در هر نبرد تعدا کشته شدگان را به گونه‌ای فریاد می زنند که دیگری بشنود.

یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های این نبرد دوستانه وقتی است که لگولاس فرستاده می‌شود تا یکی از موماکیل‌ها یا همان موجودات غول‌پیکر شبیه به فیل‌ها را بکشد. لگولاس از این موجود عظیم بالا می‌رود و بعد از این که تمام اورک‌ها را می‌کشد، خود جانور را هم نابود می‌کند و برای این که پیروزی‌اش را دراماتیک‌تر جلوه دهد با پریدن از روی تنه‌ی این موجود در حال سقوط کردن، روی زمین فرود می‌آید.

گیملی بلافاصله به او یادآور می‌شود که بدون توجه به حجم و میزان تاثیرگذاری کشتن، این هیولا هم فقط یکی محسوب می‌شود. این صحنه در یکی از خونین‌ترین نبردهای این مجموعه رخ می‌دهد و با توجه به محیط اطراف، حرف‌های این دو دوست بسیار خنده‌دار به نظر می‌رسد.

منبع: خبرآنلاین

منبع: faradeed-193892

نظر شما