شناسهٔ خبر: 67256604 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه صبح‌نو | لینک خبر

توانمندی‌های قالیباف برای خدمت به ملت و پیشرفت کشور

صاحب‌خبر -

 

اجرای بهینه شعار «خدمت و پیشرفت» و دستیابی به توسعه همه‌جانبه مقدماتی دارد که مهم‌ترین آنها توانمندی و ممتاز بودن رئیس قوه مجریه است. شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد که پیشرفت و توسعه کشور در دولت چهاردهم کار ساده‌ای نیست؛ رئیس این دولت میراث‌دار رسوبات ناکارآمدی برخی دولت‌های پیشین به‌ویژه سیاست‌های غلط اقتصادی دهه 1390 خواهد بود. با وجود همه مجاهدت‌های رئیس‌جمهور شهید، همچنان موانع زیادی در مسیر پیشرفت وجود دارد. چنان‌که مقام معظم رهبری اذعان کردند: «دهه نود، دهه خوبی برای اقتصاد کشور نبوده است.» البته ایشان منصفانه در ریشه‌یابی مشکلات دهه 1390، مسائل بین‌المللی را نیز در بروز این ناکامی دخیل دانستند.
 در دهه 1390 شاهد افزایش بیکاری، تشدید مشکل مسکن، افزایش درصد مستأجران، رشد منفی اقتصادی در سال‌های متوالی، افزایش بی‌سابقه فاصله طبقاتی و رسیدن ضریب جینی به بالاتر از 0.40، کاهش چشمگیر درآمد سرانه، استمرار موانع کسب و کار و مشکلات متعدد دیگر بودیم که برخی از عواقب آنها همچنان گریبان‌گیر اقتصاد کشور است.
از سوی دیگر انتظارات مردم فراتر از جبران کاستی‌های گذشته است، مردم ایران به حق انتظار دارند، تمام ظرفیت‌های نظام و توانمندی‌های جامعه به بهترین نحو برای تحقق توسعه همه‌جانبه به کار گرفته شود. علاوه بر این، رئیس دولت چهاردهم باید بتواند از معمای توسعه‌نیافتگی رمزگشایی کرده، ملت بزرگ ایران را به آرزوی 200 ساله‌شان نائل سازد. نگارنده این یادداشت معتقد است قالیباف به دلیل برخورداری از برخی ویژگی‌ها، توانایی اجرای برنامه راهبردی «خدمت و پیشرفت» و عبور دادن کشور از پیچ تاریخی توسعه را دارد. در این نوشتار به منظور رعایت اختصار صرفا به چهار مورد از این ویژگی‌های منحصربه‌فرد اشاره می‌شود:
الف- طبع بلند؛ رئیس‌جمهور دومین مقام رسمی و بالاترین مقام اجرایی کشور است و حیطه اختیارات و مسئولیت‌هایش هم به لحاظ موضوعی و هم از نظر جغرافیایی بسیار گسترده است؛ او مجری قانون اساسی است و برنامه‌ریزی و اجرای امور متنوع سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی را در محدوده مرزهای ملی و فراملی برعهده دارد. قطعا تصدی این مسئولیت سنگین نیازمند یک شخصیت توسعه‌یافته است که طبعی به بلندای شأن و جایگاه نمایندگی 85 میلیون نفر ایرانی فرهیخته داشته باشد. به گواه همکاران قالیباف در دستگاه‌های گوناگون به‌ویژه شهرداری تهران، وی فردی بلندنظر است و تنگ‌نظری در شخصیت و رفتارش جایی ندارد. در اختصاص بودجه برای طرح‌های عمرانی نه سرمایه‌ها را هدر می‌دهد و نه خساست به خرج می‌دهد. دوره مدیریت قالیباف بر شهرداری، نه با شهرداران پیش از او قابل مقایسه است و نه با شهرداران بعدی. از همه مشوق‌های مادی و معنوی مانند سفرهای زیارتی، امکانات رفاهی و... برای ارتقای عملکرد کارکنان استفاده می‌کرد و نکته جالب این است که برای اعزام کارکنان و خانواده‌هایشان به سفرهای زیارتی و تفریحی، هیچ تفاوتی میان کارکنان سطوح مختلف نبود و این امتیازات بدون کم و کاست به رفتگران عزیز و گرانقدر که تاج سر ما هستند، نیز اختصاص می‌یافت.
ب- عملکرد فراجناحی: کشور ما با 85 میلیون نفر جمعیت دارای  حدود 20 میلیون دانش‌آموخته آموزش عالی است که حضور آنها در مناصب مدیریتی، فنی و کارشناسی هم حق آنهاست و هم کشور به آنها نیاز دارد. واضح است که نگاه حزبی و گروهی آن هم در سطح ریاست قوه مجریه، ضمن تضییع حقوق نخبگان علمی و متخصصان، باعث محرومیت کشور از تخصص و توان این عزیزان و ایجاد مانع در مسیر توسعه خواهد شد.  بدون شک محمدباقر قالیباف از نظر تفکر سیاسی- مذهبی در اردوگاه نیروهای انقلابی قرار می‌گیرد که به شدت تابع اصولی مانند: التزام نظری و عملی به تبعیت از ولایت فقیه، پایبندی به مبانی عقیدتی اسلام، تقید به احکام شرعی و ارزش‌های اسلامی و آرمان‌های انقلاب اسلامی است؛ اما این طرز تفکر هیچ‌گاه باعث تنگ شدن محدوده انتخاب مدیران زیر مجموعه او نشده است. در شهرداری تهران مدیرانی را به کار گماشت که به طیف وسیعی از احزاب و جناح‌های سیاسی تعلق داشتند و در مجلس شورای اسلامی نیز به گونه‌ای مدیریت کرد که همه نیروهای سیاسی برای اعتلای قوه مقننه بسیج شدند.
ج- روحیه ایثار و از خودگذشتگی؛  ایثار به این معنی است که فرد برای اهداف و ارزش‌هایی مانند دین، کشور، امنیت مردم و... از جان، مال، قدرت و سایر دارایی‌های بالفعل و بالقوه خود چشم‌پوشی کند. قالیباف درست در سن 18 سالگی که آغاز دوره جوانی است، از جوانی کردن صرف‌نظر کرد و به مدت هشت سال برای امنیت مردم ایران جنگید. جنگ تمام شد؛ اما برای او ایثار و جهاد تمام نشد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا: در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.» 
قالیباف معمولا در ابتدای سخنرانی‌هایش این آیه شریفه را قرائت می‌کند که نشان می‌دهد او از فضای معنوی دوره دفاع مقدس فاصله نگرفته و همواره خود را در حال جهاد فی سبیل‌الله می‌بیند. وی در موارد متعدد برای مصلحت کشور، حفظ ارزش‌های انقلاب و تأمین منافع مردم از منافع فردی خود عبور کرده است؛ در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1396 با اینکه طبق نظرسنجی‌ها رأی بالایی داشت، وقتی بزرگان جریان انقلابی تشخیص دادند که مصلحت انقلاب در انصراف اوست، به آسانی کناره‌گیری کرد. نه‌تنها در میان 6 نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، بلکه در میان مسئولان فعلی نظام هیچ‌کس به اندازه قالیباف مورد تهمت و تخریب قرار نگرفته است. اگر می‌خواست به این تهمت‌ها واکنش نشان دهد و دست به اقدامات تلافی‌جویانه بزند، قطعا فضای سیاسی کشور ملتهب می‌شد و فرصت خدمت به مردم از دست می‌رفت. لذا صبورانه همه این تهمت‌ها را تحمل کرد. (در یادداشت‌های بعدی، موضوع تهمت‌ها را به‌طور جداگانه بررسی خواهم کرد)
د- قابلیت جذب نخبگان و افراد توانمند: رئیس‌جمهور در رأس دستگاه‌های گسترده اجرایی قرار دارد و برای هدایت قوه مجریه باید بزرگان حوزه سیاست، نخبگان علمی، دانشمندان رشته‌های مختلف و صاحبان فکر و اندیشه را جذب کند. رئیس‌جمهور بعد از مقام معظم رهبری تعیین‌کننده سیاست خارجی کشور است، ریاست همه شوراهای عالی در حوزه اقتصاد، بانکداری، کار و... را برعهده دارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی که برای دانشگاه‌ها، اساتید و دانشجویان برنامه‌ریزی می‌کند، مستقیما زیر نظر رئیس‌جمهور اداره می‌شود، او رئیس شورای عالی امنیت ملی است که مجمعی فراقوه‌ای بوده و فرماندهان ارشد نظامی نیز در آن حضور دارند. همه این بزرگان باید از رئیس‌جمهور حرف‌شنوی داشته باشند. اگرچه از نظر قانونی رئیس‌جمهور از اختیار لازم برای صدور دستورات برخوردار است؛ اما تجربه نشان داده است کارها زمانی به خوبی پیش می‌رود که فرمانبری با رغبت و رضایت باشد، برای تحقق این هدف لازم است رئیس‌جمهور از شأن و وزن سیاسی، علمی، اجرایی و... برخوردار باشد. قالیباف از نظر سیاسی سال‌ها در جایگاه رئیس قوه مقننه کار کرده است و در این انتخابات صرفا از یک قوه به قوه دیگر منتقل می‌شود. از نظر علمی به مرتبه استادی رسیده که این جایگاه در جذب دانشمندان، اساتید، نخبگان علمی، مخترعین، اقتصاددانان و فناوران نقش مؤثری دارد. از نظر نظامی در بالاترین رده (سرداری) قرار دارد و این درجه برای ریاست شورای عالی امنیت ملی، قدرت او را دوچندان می‌کند. 
در اینجا مناسب است به یکی از رویدادهای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 که ممکن است در این انتخابات نیز تکرار شود، اشاره کنم؛ در آن سال یکی از نامزدها خطاب به آقای قالیباف گفت: «من حقوقدانم، سرهنگ نیستم.» درحالی‌که نه او حقوقدان بود و نه آقای قالیباف سرهنگ بود.» درجات نظامیان عزیز شامل چند رده می‌شود 1- بخشی از سربازان وظیفه که فاقد درجه هستند 2- درجه‌داران 3- افسران جزء 4- افسران ارشد 5- بالاترین رده که در سپاه و نیروی انتظامی رده سرداری نامیده می‌شود و در ارتش به این عزیزان امیر گفته می‌شود. این رده از سرتیپ دوم آغاز می‌شود و تا ارتشبد ادامه دارد. سرهنگ جزو افسران ارشد است درحالی‌که آقای قالیباف در رده سرداران قرار دارد. اگرچه همه نظامیان جان‌برکف کشور عزیزمان از سربازان وظیفه تا سرلشکرها و سپهبدهای شهیدمان در قلب مردم ایران جای دارند؛ اما هر کسی را باید  بر اساس رده واقعی او خطاب کرد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که ما دیگر فرصت آزمون و خطا نداریم، یک ملت متمدن و ریشه‌دار می‌خواهد ضمن حفظ عزت و استقلال، به قله‌های پیشرفت دست پیدا کند و در این مسیر با مشکلات فراوان داخلی و موانع جدی بین‌المللی مواجه است و تحقق این هدف بزرگ نیازمند مردان بزرگ است.

نظر شما