شناسهٔ خبر: 67221515 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

در شرق و غرب جهان، ملت ابراهیم کیست؟/ مقاله استاد هادی سروش

صاحب‌خبر -

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در مقاله ای به مناسبت عید سعید قربان اینگونه آورده است:

دو رخداد مهمِ زندگی ابراهیم در بابِل و فلسطین

دو رخداد مهمِ زندگی ابراهیم در بابِل و فلسطین ابراهیم (ع) ابوالانبیاء است در بابل (نزدیک بغداد) زندگی می کرد بعد جریان شکستن بت در سن ۱۶ سالگی تبعید به شام ، منطقه فلسطین شد. دو جریان؛ احیاء چهارپرنده و نیز جریان میهمانان لوط در آن مناطق بوده.

اقامت در مکه و ذبح اسماعیل و پیدایش مناسک حج

ابراهیم بعد از آن عازم حجاز شد و در آنجا جریان ذبح اسماعیل بدستور الهی پیش آمد و بعد هم به ساختن کعبه پرداخت. در روایات معتبره ؛ جریان پیدایش مناسک حج به زندگیِ سخت ابراهیم (ع) در خطه برمی گردد.

بازگشت به فلسطین

بعد از چند سال اقامت در مکه، بازگشت به فلسطین داشته و در آنجا در سن ۱۷۵ سالگی رحلت کرد و در شهر الخلیل دفن شد. وی تنها کسی است که از خدا دوبار عمر گرفت و خدا به مللک الموت فرمود: «او می خواهد زنده بماند تا عبادت کند..» ابراهیم (ع) زنده بود تا اینکه پیرمرد کهن سالی دید که قدرت هضم غذا نداشت و غذا از دهانش بیرون می آمد … از خدا خواست که فرشته موت را بفرست.

زیربنای ادیان ابراهیمی

امروزه شرق و غرب عالَم را نام ابراهیم گرفته و همه ادیان الهی، با واسطه پیرو آن بزرگوار هستند چرا که سه دین رسمی در جهان است -اسلام و مسیحیت و یهود- در اصل پیرو انبیائی هستند که از اولاد ابراهیم هستند.

افتخار پیامبر رحمت بر ابراهیمی بودن است

پیامبر رحمت رسول الله(ص) افتخارات غیر قابل شمارشی دارد و بزرگترین افتخار او «قرآن» و تربیت «عترت» است که عارفان از آن به «کشف تام محمدی» نام می برنند. اما در این میان، خود آن حضرت (ص) انگشت افتخار روی چیز دیگری گذارده و آن این است که افتخارش درباره اش ابراهیم (ع) است و ادعای بحقش این است که من مصداقِ دعای مستجاب پدرم حضرت ابراهیم هستم : «انا دَعوة ابی ابرهیم». (بحار ج۱۲ص۹۲)

شرقی ها ابراهیمی هستند یا غربی ها؟

سوال این است؛ آیا ما که در شرق هستیم و یا کسانیکه در غرب زیست می کنند؛ ملت ابراهیم هستیم؟! صدالبته که از نظر اعتقادی؛ ملت ابراهیمِ راستین فقط ما ملت ابراهیم هستیم. چرا که طبق اعتقاد جازم ما دین آنان منسوخ شده است و محلی از اعراب ندارند.

ملت ابراهیم

مهم؛ تحقق عنوان «ملت ابراهیم» است. ملت ابراهیم؛ یک واژه بی روح نیست بلکه دنیای از مفاهیم در او نهفته است. در ادعایِ ملتِ ابراهیم بودن، رفتار و اخلاق و سلوک دینی و اجتماعی است. خلاصه؛ باید آیه شریفه «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ» (حج /۷۸) با ما و در مورد ما منطبق باشد.

ملت ابراهیم و دوری از سفاهت نفس

مبادا! ما از سفاهتِ نفس که رذایل اخلاقی را شامل است و در رآس آن «بی عقلی و جهالت» است، دوریم؟ چون سفاهت نفس اجازه ورود در ملت ابراهیم را نمی دهد؛ «ومَن يَرغب عَن مِلة ابراهيم الّا مَن سَفه نفسه» (بقره/۱۳۰) علامه طباطبایی تصریح می کند؛ اعراض از ملت و كيش ابراهيم از حماقت نفس است، و ناشى از تشخيص ندادن امورى است كه نافع بحال نفس است، از امورى كه مضر بحال آنست! (المیزان ج ۱ ص ۴۵۲)

میزان ابراهیمی بودن

با بررسی کامل شش عنصر حیاتی در مورد حضرت ابراهیم (ع) می توان میزان انطباق خویش و یا دیگران را به عنوان «ملت ابراهیم» مشخص نمود.

ابراهیم و مسیر زندگیِ آگاهانه

۱) ابراهیم مسیر زندگی اش آگاهانه بود و نه دنباله رو بزرگترهای قبیله یا بزرگترهای جامعه و لذا با هر تقلید کورکورانه سرناسازگاری داشت؛ «قال اراغب انت عن الهتى یا ابراهیم لئن لم تنته لارجمنّک و اهجرنی ملیّاً» گفت: (اى ابراهیم) آیا تو از معبودهاى من روى گردانى؟ اگر (ازاین کار) دست برندارى، تو را سنگسارمى کنموبراى مدتى طولانى از من دور شو.(مریم/۴۶)

ابراهیم  و نگاه واقع بینانه

٢) ابراهیم نگاهی واقع بینانه داشت و هر آنچه زودگذر و زوال پذیرد بود، دل نمی داد. آیات قرآن درباره خورشیدپرستی: «فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ پس چون شب بر او پرده افكند، ستاره‌اى ديد؛ گفت: اين پروردگار من است. و آنگاه چون غروب كرد، گفت: غروب‌كنندگان را دوست ندارم.» (انعام/۷۶)

ابراهیم (ع) و حساسیتِ به رنج ها و ظلم ظالمان

۳) ابراهیم (ع) هیچ گاه بی اعتنا به رنج همگانی و ظلم ظالمان نبود و خود را در برابر جامعه و مردمانش مسول می دانست و در جامعه ی فاسد، از زجر انسانها درد می کشید و خاموش نبود. به همین منظور به خودکامگان زمانه خود می تازد و بت دروغین آنان را می شکند.

حضرت ابراهیم(ع) پس از آن که ایمان به توحید را امرى روشن و فطرى قلمداد نمود، به یک مهم همگان را متوجه ساخت و آن اینکه مبادا “ظلم” کنید و فرمود: «الّذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون; – (آرى) آن ها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى تنها از آنِ آن هاست، و آن ها هدایت یافتگانند. » (انعام/۸۲)

ابراهیم و محبت

۴) سلوک شخصیتی و دینی حضرت ابراهیم (ع) ؛ «سلوک مهربانانه» بود. او توحید را بر اساس مهر و محبت تعریف میکرد و از خدایی حرف می زد که دوستش داشت و از هر غیرِ محبوبی فاصله می گرفت. عارفان از این شکل سلوک ابراهیم به «سلوک حبی» تعبیر می کنند. استاد ما آیت الله انصاری شیرازی (ره) از علامه طباطبایی نقل میکرد که ایشان فرموده بودند؛ ابراهیم معیار نپذیرفتنش در عبادت خورشید و ماه و ستارگان ؛ «دوست نداشتن» بود، او می گفت: «انی لا احب الآفلین» (انعام/۷۶) کس و یا کسانی میتوانند ادعای “ملت ابراهیم” داشته باشند که سراسر هویت و شخصیت آنان بر مدار “محبت” باشد.

ابراهیم و مهرورزی رایگان

۵) ابراهیم نمونه و الگوی همه انسانهایی است که؛ دیگر انسانها را حتی اگر خطا کار و گمراه باشند همچون جان خویش دوست می دارد و به رایگان به انسانها عشق می ورزد. حضرت ابراهیم(ع) با بزرگوارى، در مقابل سخنان درشت و سرد عمویش آزر، به او سلام کرد. قرآن کریم سخن او را چنین بیان مى فرماید: «قال سلامٌ علیک ساستغفر لک ربّى انّه کان بی حفیّاً; (ابراهیم) گفت: سلام بر تو. من به زودى از پروردگارم برایت تقاضاى عفو مى کنم; چرا که همواره نسبت به من مهربان بوده است.» (مریم/۴۷) قوم لوط گرچه مستوجب عذاب و قهر الهی شناخته می شوند ولی ابراهیم به دست و پای فرشتگان عذاب می پیچد و می افتد تا بلکه خداوند حتی از تنبیه قوم لوط نیز بگذرد و به آنها فرصت زندگی و برخاستن دیگر ببخشد ۰ قلبی مملو از عشق و دلسوزی که خداوند او را حلیم و اهل مدارا خطاب می کند.(سوره هود/۴۷)

ابراهیم و عدم مماشات با باطل

۶) از خصوصیات مهم حضرت ابراهیم عدم مماشات با باطل است. او به هیچ عنوان با سر آشتی با سران ظلم و یا ظالم آگاه و نصحیت شده ای که حجت را بر او تمام کرده بود را نداشت. حضرت ابراهیم(ع)وقتى پافشارى آزر را بر آیین باطل دید و این که بت ها را ترک نمى گوید و بر کفرش باقى مانده است و با خداوند متعال دشمنى مى کنداز او تبرّى جست; چنانچه قرآن مى فرماید: «… فلمّا تبیّن له انّه عدوّ للّه تبرّأ منه انّ ابراهیم لاوّاه حلیم» (توبه/۱۱)

شرمنده حضرت ابراهیم نشویم!

این اوصاف شخصیتی و دینی حضرت ابراهیم (ع) است. هرکس به خصوصیات نزدیکتر است ، قطعا به ملت ابراهیم نزدیکتر است. معیار در ادعایِ «ملت ابراهیم» بودن، به این امور است. امیدوارم ما به عنوان یک مسلمانِ ابراهیمی، شرمنده «ابراهیم» نباشیم!

نظر شما