صاحبخبر - گروه جامعه جهان نيوز: بیشتر مردم معتقدند دولت آیتالله رئیسی باید ادامه پیدا میکرد. پیمایشهای میدانی نشان میدهد بالغ بر 70 درصد در انتخابات پیش رو به گزینههایی رأی میدهند، که بیشتر از همه یاد آن شهید از دسترفته را زنده میکنند. «مردمی بودن» اما مهمترین شاخصهای است که در خاطرهها از دوران ریاست جمهوری آن شهید باقی مانده است. اینکه سیدالشهدای خدمت، راه از تودههای مردم کج نمیکرد. اینکه دغدغهای جز رسیدگی به معیشت و مشکلات مردم نداشت.
«آسیبهای اجتماعی» از آن مسألهها است. از کلان موضوعاتی که تقریباً گریبانگیر بیشتر شهرهای بزرگ کشورمان است. اعتیاد، تکدیگری، حاشیهنشینی، فساد و فحشا و معضل کودکان ِکار. حالا نه فقط در تهران، عمده چهارراههای خیابانهای بزرگ کشور قرُق کودکانی است که به زحمت پشت لبهایشان سبز شده است. مسائل و مشکلات اقتصادی که از دهه گذشته یادگار ماند و البته تحولات کشورهای همسایه بویژه افغانستان.
«آسیب» اما در تهران بیشتر از دیگر نقاط کشور است. سربند مشکلات اقتصادی، جمعیت زیادی ناگزیر از حاشیهنشینی کنار پایتخت شدهاند. بهعلاوه برخی خیابانها عملاً برای کارتنخوابها و متجاهرین به اعتیاد قُرق شده بودند. شبها از بعضی از خیابانهای شهر، مثل اطراف رود دره فرحزاد، یا شوش و هرندی نمیشد تنهایی رد شد. خانوادهها نگران عبور و مرور جوانترها بودند. بعلاوه تکدیگری کودکان کار سر ِچهارراهها، قلب همه را آزرده میساخت.
آش آنقدر شور شد که در دوران اعتدال، رهبر معظم انقلاب شخصاً برای حل موضوع «آسیب» در تهران وارد گود شد. شورای اجتماعی که زیر نظر معظمٌ له تشکیل شد، وظیفه داشت تا آسیبهای اجتماعی را بویژه در پایتخت مدیریت کند. از رهبر معظم انقلاب نقل کرده بودند که در جلسات آن روزها فرموده بود که از شدت تأثر برای معضلات اجتماعی تهران، بسیار گریه میکنند. کار اما چندان پیش نرفت. «آسیب» آنگونه که باید، مدیریت نشد.
تعدد دستگاههای ذیمدخل از مهمترین موانع کار بود. یک طرف بهزیستی و کمیته امداد، طرف دیگر وزارت کشور و فرماندهی انتظامی، آن سو دستگاه قضا و وزارت بهداشت و البته شهرداری. هیچکدام هیچگاه دور یک میز برای عمل ِمشترک جمع نمیشدند. کارهای پراکندهای هم که صورت میپذیرفت بدلیل عملکرد جزیرهای، فقط به عنوان یک مُسکن جواب میداد. دغدغه رهبر معظم انقلاب روی زمین بود؛ مردم از جولان معتادان متجاهر در گوشهگوشه شهر خسته بودند.
گذشت؛ دوران اعتدال تمام شد. آیتالله شهید رئیسی، رئیسجمهور ایران بود. سیدالشهدای خدمت اما نمیتوانست چشمان خود را روی دردها و مطالبات مردم بسته نگاه دارد. معضل آسیبهای اجتماعی در پایتخت با عملکردهای جزیرهای، درمانپذیر نبود. شهید جمهور تصمیم گرفت برای هماهنگیهای بیشتر یک دستیار ویژه در حوزه آسیب انتخاب کند. انتخاب ایشان، «علیرضا زاکانی» شهردار تهران بود.
زاکانی حالا بهعنوان نماینده ویژه رئیسجمهور وظیفه داشت تا همه دستگاههای ذیمدخل را برای مدیریت آسیب به خط کند. از دادستانی و ستاد مبارزه با مواد مخدر گرفته، تا نهادهای حمایتی مثل وزارت بهداشت، بهزیستی و کمیته امداد و فرماندهی انتظامی، برای اولین بار در تاریخ دور هم جمع شدند. مسألهی همه حالا حل مشکلات مردم بود. در نخستین گام ساماندهی متجاهرین به اعتیاد از کوچهها و خیابانهای شهر در دستور کار قرار گرفت.
تخمین زده میشد تهران بیش از 20 هزار معتاد متجاهر دارد. اولین گام، احداث مجموعههای درمانی برای بازپروی جماعت گرفتار به اعتیاد بود. در حالی که کمتر از 7000 تخت برای درمان اعتیاد در پایتخت وجود داشت، برنامهریزی برای توسعه مراکز درمانی به سرعت انجام گرفت. علیرضا زاکانی در قامت دستیار ویژه رئیسجمهور با پای کار آوردن ظرفیتهای همه دستگاهها، توانست خیلی زود ظرفیت مراکز بازپروری را به بالغ بر 22000 تخت افزایش دهد.
برای اولین بار در یک دهه گذشته، بیشتر از همیشه به حل دغدغههای رهبر معظم انقلاب نزدیک شده بودیم. کُلونی متمرکزی برای گردهمایی متجاهرین به اعتیاد در هیچکدام از خیابانهای شهر باقی نماند. شهردار تهران با اختیارات ویژهای که از رئیسجمهور مردمی کسب کرده بود، توانست بساط جولاندهی معتادان متجاهر را از کف خیابانها جمع کند. عملکرد قرارگاه اجتماعی تهران میتوانست بهعنوان یک نمونه موفق از اداره مشارکتی شهر، الگوی دیگر نقاط کشور باشد.
مسأله آیتالله شهید رئیسی، «مردم» بود. نمیتوانست از خیال کارتنخوابهای تهرانی به خواب برود. برای همین علیرضا زاکانی را بهعنوان دستیار ویژه در حوزه آسیب معرفی کرد.∎
نظر شما