شناسهٔ خبر: 67205343 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

انتشار سه رمان از سوسه‌کی ناتسومه

تجربه مدرنیته در ژاپن

سوسه‌کی ناتسومه، نویسنده و نماد ادبیات کلاسیک معاصر ژاپن، راوی نبرد مردمان عادی با دشواری‌های اقتصادی، صنعتی‌شدن ژاپن و عواقب اجتماعی آن ازجمله تقلید از فرهنگ غربی و مدافع ذهنیت جمعی در برابر فردگرایی است. اخیرا از این نویسنده در نشر فرهنگ معاصر سه رمان منتشر شده است. این نویسنده در سال 1867 در توکیو به دنیا آمد، درست همان سال که نهضت تجدد ژاپن به پایمردی گروهی از رجال روشن‌بین و میهن‌دوست به پیروزی نزدیک می‌شد.

صاحب‌خبر -

توکیو در آستانه تجدد

سوسه‌کی ناتسومه، نویسنده و نماد ادبیات کلاسیک معاصر ژاپن، راوی نبرد مردمان عادی با دشواری‌های اقتصادی، صنعتی‌شدن ژاپن و عواقب اجتماعی آن ازجمله تقلید از فرهنگ غربی و مدافع ذهنیت جمعی در برابر فردگرایی است. اخیرا از این نویسنده در نشر فرهنگ معاصر سه رمان منتشر شده است. این نویسنده در سال 1867 در توکیو به دنیا آمد، درست همان سال که نهضت تجدد ژاپن به پایمردی گروهی از رجال روشن‌بین و میهن‌دوست به پیروزی نزدیک می‌شد. 

«سانشیرو» با ترجمه هاشم رجب‌زاده، شرح حال جوانی است که در نخستین سال‌های بعد از پیروزی ژاپن در جنگ با روسیه (1904-1905)، برای تحصیل در دانشکده ادبیات دانشگاه سلطنتی به توکیو می‌رود و در این شهر با فضای شگفت‌انگیز ژاپنی مواجه می‌شود که در آغاز صنعتی‌شدن است. 

مترجم کتاب در مقدمه‌اش می‌نویسد «سانشیرو» هرچند پیش‌درآمدی می‌نماید برای داستان‌هایی که سوسه‌کی پس از آن به قلم آورد، درواقع چیزی بیش از این است. قهرمان این داستان با اینکه در مسائل جدی منفعل و تأثیرپذیر است، باز ناخودآگاه می‌کوشد تا خود را با محیط سازگار کند و ناملایمات را بپذیرد. هرچند که در ذهن و ضمیر خود هدف و تمایلی دارد، بیش از هر چیز می‌خواهد با این دنیای تازه، توکیو در آغاز عصر مدرنیته آشنایی پیدا کند. منتقدان ادبی آثار سوسه‌کی ناتسومه معتقدند «سانشیرو» بخش یکم از سه کتاب به‌هم‌پیوسته این نویسنده، «سوره‌کار» و «مون» است که از لحاظ مفهوم و محتوا ارتباط بسیاری دارند. 

مترجم از اِدوین مک‌کلن، پژوهشگر انگلیسی‌تبار آثار سوسه‌کی و محقق دانشگاه شیگاکو نقل می‌کند که این کتاب را پاکیزه‌تر از آثار پیشین سوسه‌کی می‌داند و معتقد است «سانشیرو» به «دوره بارآمدگی ادبی او» مربوط است، با این‌همه محیطی آرام دارد و کمتر حادثه‌سازی می‌کند، قهرمان‌های رمان سرنوشت محتوم خود را می‌پذیرند و سختی‌های زندگی را تاب می‌آورند و از کنار بازی‌های روزگار می‌گذرند. و شاید همین رضادادن به قضای روزگار از ممتازترین ویژگی‌های خلق‌وخوی شخصیت‌های داستان‌های سوسه‌کی باشد که در هر شرایطی می‌کوشند خود را با وضعیت موجود تطبیق دهند.

سامورایی مدرن

سوسه‌کی، نویسندگی را با نوشتن «بوچان» آغاز کرد، رمانی که از حیث نثر در میان آثار ادبی معاصر ژاپن جایگاه ویژه‌ای دارد و مترجم کتاب، هاشم رجب‌زاده آن را «خواستنی‌ترین آفریده‌های نثر جدید ژاپن» می‌خواند و می‌نویسد این داستان با بیان باریک احساسات و رفتار قهرمانش حال و هوای بی‌مانند و برگشت‌ناپذیر ژاپن قدیم را با مهارتی شگفت‌انگیز طرح و ترسیم می‌کند؛ نما و نمودی که شاید برای سامورایی روزهای دور گذشته بسی گرامی بود، اما اینک و حتی در ایام خود قهرمان کتاب در حال رنگ‌باختن و از میان رفتن است. اما آنچه سوسه‌کی را بر آن داشته بود تا از سنت‌های قدیم ژاپن و این گذار از سنت به مدرنیته سخن بگوید به قول مترجم بیش از همه، نگرانی از سرنوشت ادبیات این ملت در عصر تجدد خود بود؛ دوره‌ای که ژاپنی‌ها از ادبیات اروپا بسیار مایه و الگو گرفتند اما بیشتر این مایه‌ها به سطح مربوط می‌شد و از خودپرستی و سودجویی مردم متجدد و غرب‌زده  خبر می‌داد. 

«بوچان» روایت انسان آزاده‌ای است که با زمانه ناساز می‌ستیزد و یک‌تنه به پیکار پلیدی و نامردمی برمی‌خیزد. «دست‌مایه او دل روشن و جان پاک است و آتشی که وجودش را در تمنای مهر و صفا و یک‌رنگی گرم می‌کند. شیفته و شیدا، گوهری دارد و صاحب‌نظری می‌جوید؛ اما کمتر می‌یابد. بوچان سرگذشت انسان والا و تنهای روزگار ما است».داستان در سال 1904 می‌گذرد و خلق‌وخو و رفتار قهرمان داستان نشانه «ترکیبی جادویی از پندارگرایی قدیم و استقلال نفس انسان امروز» است.

 بوچان پسر کوچک‌تر خانواده متوسطی در توکیو است که با مرگ زودهنگام مادر به دایه‌اش دل خوش می‌کند و پس از مرگ پدرش با میراث اندکی که نصیبش می‌شود از توکیو و خاطراتش می‌گریزد و برای معلمی به شیکوکو، مقصدی دور از توکیو و آشنایانش می‌رود، غافل از آنکه در محیط تازه نیز چیزی جز دردسر و گرفتاری در انتظارش نیست.

هایکوی داستانی

«دنیای سه‌گوش» که نام اصلی ژاپنی آن «کوسا ماکورا» است، عنوان دیگری از آثار سوسه‌کی ناتسومه است که با ترجمه آزاده سلحشور منتشر شده و هاشم رجب‌زاده نیز مقدمه‌ای بر آن نوشته است که شرح حالی از این نویسنده و نیز تفسیری بر «دنیای سه‌گوش» دارد. او در مورد انتخاب عنوان «دنیای سه‌گوش» که الن تورنی، مترجم انگلیسی کتاب برای ترجمه‌اش انتخاب کرده، به گفته‌ای از راوی داستان در فصل سوم ارجاع می‌دهد که می‌گوید: «خیال می‌کنم که می‌توان گفت هنرمند کسی است که در عرصه و دنیای سه‌گوشه‌ای زندگی می‌کند که یک گوشه آن را، که همان عقل سلیم باشد، از این سطحه چهارگوشه بریده و برداشته‌اند». 

سوسه‌کی این کتابش را نوولی به شیوه هایکو خوانده و هدفش را از نوشتن این داستان تأثیرگذاری از حس زیبایی و زیبایی‌دوستی در ذهن خواننده دانسته است. سوسه‌کی مدت کوتاهی بعد از انتشار این داستان در نامه‌ به دوستی نوشت که به قلم درآوردن داستان‌هایی که فقط حال‌وهوای هایکو دارد هرگز راضی‌اش نمی‌کند، زیرا که این کار مردانه نیست؛ و او می‌خواهد چیزی بنویسد که حکایت مرگ  و زندگی باشد». 

روایت نقاش مسافر در این رمان با عنوان رمان، «کوسا ماکورا» نسبت دارد: «کوسا ماکورا در ادب قدیم ژاپن نمودار و نشانه سفر و سخن از شهر و دیار دیگری جز زادگاه و مسکن قدیم و دیرآشنا است؛ به این سابقه که آن را برای سبکی و راحتی‌اش در سفرهای دور و نزدیک همراه برمی‌داشتند؛ همان‌گونه در ادبیات کلاسیک فارسی هم واژگانی مانند کاروان، ساربان، محمل، بانگ رحیل، اَتلان و دَمَن و مانند اینها سفر و دوری و فراق را تداعی می‌کند. هنوز هم ترکیب کوسا ماکورا در زبان و فرهنگ ژاپنی آوا و آهنگ و معنایی پراحساس و شاعرانه و خاطره‌انگیز را  تداعی می‌کند».

 

نظر شما