شناسهٔ خبر: 67187136 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

جمهوری اسلامی نوشت: «حکمرانان در ایران نباید کاری کنند که دشمن آنها را با طالبان مقایسه کند»

صاحب‌خبر -

شفقنا_ جمهوری اسلامی نوشت: «حکمرانان در ایران نباید کاری کنند که دشمن آنها را با طالبان مقایسه کند. عملکرد کارگزاران نظام جمهوری اسلامی باید چهره واقعی اسلام محمدی و علوی که مظهر کرامت و عدالت است را به افکار عمومی جهان معرفی کند. این مهم، با جاری کردن اصل برائت در حکمرانی محقق می‌شود.»

به گزارش شفقنا، روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان”حکمرانی با تکیه بر اصل برائت” نوشت: روح منشور حکومتی امیرالمومنین علیه‌السلام که نامه 53 نهج‌البلاغه و فرمان حکومتی آن حضرت به مالک اشتر نخعی برای ولایت مصر است، مراعات همه‌جانبه مردم و گستردن بال‌های کارگزاران حکومتی زیر پای عامه برای هرچه راحت‌تر زیستن آنان است. سخن و سیره تمام معصومین نیز مبتنی بر رعایت حقوق عامه و تکریم مردم است و این منشور برگرفته از قرآن کریم است که با عبارت عرشی «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَم» کرامت انسان را تا ابد مقرر کرده است.

حکمرانان در فرهنگ اسلامی، خادمان مردمند و رسم خادم بودن را باید با خدمت‌رسانی به آنان بجا آورند. بالانشینی و گنده‌گوئی برخلاف رسم خادم بودن است. فرهنگ اسلامی اقتضا دارد صدای مردم از صدای حکمرانان بلندتر باشد، آزادی‌های مردم بیشتر باشد و مردم هرگز محکوم حکمرانان نباشند. قرار بود نظام جمهوری اسلامی چنین شیوه‌ای را در ایران جاری کند و اینکه امام خمینی می‌گفتند به من بگوئید خادم و جوانان و نوجوانانی که جان خود را برای حفاظت از میهن و دین فدا می‌کنند رهبر ما هستند، به همین معنا بود. بعد از پیروزی انقلاب، پیمودن این راه را شروع کردیم ولی ادامه ندادیم.

سخت‌گیری‌هائی که در زمینه‌های اجتماعی، معاشرت‌های مشروع و حقوق فردی افراد به بهانه‌های مختلف صورت گرفت به جای اینکه باعث نزدیک‌تر شدن مردم به حکمرانان و نظام حکمرانی شود، فاصله میان آنها را بیشتر کرد. اشکال بزرگ‌تر این بود که این محدودیت‌ها به نام دین صورت می‌گرفت و به همین دلیل، علاوه بر نظام حکمرانی، دین هم متهم به سلب آزادی از مردم شد. در این قبیل مسائل، فاصله بتدریج به وجود می‌آید بطوری که برای متصدیان چندان محسوس نیست ولی مردم در باطن وجود خود حتی لحظه به لحظه آن را احساس می‌کنند. این پدیده را مسئولان نظام باید بسیار مهم بدانند و از کنار آن بی‌تفاوت عبور نکنند.
کسانی که به اِعمال محدودیت و فشار و سخت‌گیری نسبت به مردم متوسل می‌شوند، تصورشان اینست که با این کار می‌توانند احکام دین خدا را به اجرا درآورند. در اینکه احکام دین خدا باید اجرا شود تردیدی نیست ولی نکته بسیار مهم اینست که راه به اجرا درآمدن احکام باید درست شناخته شود. دین، از جنس باور قلبی است. باور قلبی را با فشار و سرنیزه و محدود کردن نمی‌توان به وجود آورد. تبلیغ دین خدا، با رساندن محتوای آن به مردم انجام می‌شود. اگر این ابلاغ با منطق انجام شود، بر دل خواهد نشست و مخاطبان با رغبت به انجام آن همت می‌گمارند و اگر از ابزارهای غیرمرتبط با قلب استفاده شود، علاوه بر اینکه بر قلب نمی‌نشیند زمینه را برای گریز مردم فراهم خواهد کرد.

حکمرانان باید در درجه اول امکانات کشور را برای تامین رفاه مردم بکار بگیرند تا کسی برای معیشت در تنگنا نباشد. فقر و ناداری، بالاترین فشار را بر مردم وارد می‌کند و همانطور که در زبان معصوم آمده، زمینه را برای دور شدن از دین و نزدیک شدن به کفر فراهم می‌نماید.
بعد از تامین رفاه، تامین آزادی قرار دارد. جاری کردن اصل برائت در مراودات اجتماعی و زندگی آحاد جامعه، برای جلب اعتماد مردم به حکمرانی و به ویژه حکمرانی دینی بسیار مهم است. اگر رفاه، نیاز مادی انسان‌ها را تامین می‌کند، اصل برائت، عطش روحی و معنوی وجود انسان‌ها را سیراب می‌نماید و می‌دانیم این دو مکمل همدیگر هستند.
روش عملی پیشوایان معصوم که اسلام را در رفتارشان «دین سمحه و سهله» معرفی می‌کردند تجربه موفق حکمرانی است نه روش گروه‌های متحجری مثل طالبان که هم در عرصه سیاسی دچار شکست شد و هم میان مردم و دین فاصله انداخت. حکمرانان در ایران نباید کاری کنند که دشمن آنها را با طالبان مقایسه کند. عملکرد کارگزاران نظام جمهوری اسلامی باید چهره واقعی اسلام محمدی و علوی که مظهر کرامت و عدالت است را به افکار عمومی جهان معرفی کند. این مهم، با جاری کردن اصل برائت در حکمرانی محقق می‌شود.

نظر شما