شناسهٔ خبر: 67145406 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: سلامت نیوز | لینک خبر

سرقت راز قتل را بر ملا کرد

 قاتل فراری پس از اینکه به اتهام سرقت دستگیر شد برای فریب مأموران خودش را با هویت جعلی معرفی کرد، اما انگشت‌نگاری راز قتل او را برملا کرد. 

صاحب‌خبر -

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، شامگاه یک‌شنبه بیست و ششم فروردین‌ماه امسال رهگذرانی در نزدیکی بیمارستانی در جنوب تهران با پیکر مرد زخمی روبه‌رو شدند که در یک قدمی مرگ قرار داشت که حادثه را به اورژانس خبر دادند. با اعلام این خبر، عوامل اورژانس مرد زخمی را به بیمارستان منتقل کردند، اما مرد جوان ساعتی بعد بر اثر شدت خونریزی به کام مرگ رفت.


بدین ترتیب گزارش مرگ مرد جوان به قاضی امیرحسین علیمردان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد و وی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی بیمارستان شدند. تیم جنایی در بیمارستان با جسد مردی به نام ماهان روبه‌رو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود.

موتورسواران


نخستین بررسی‌ها نشان داد ساعتی قبل پیکر خونین مرد جوان را دو مرد با یک موتورسیکلت به نزدیکی بیمارستان منتقل و رها می‌کنند. دوربین‌های مداربسته نشان داد مقتول بین ترک‌نشین و سرنشین موتورسیکلتی قرار داشته و دو مرد وقتی به نزدیکی بیمارستان می‌رسند او را از روی موتور به پایین پرت و به سرعت از محل فرار می‌کنند. مأموران در قدم بعدی شماره پلاک موتورسیکلت را به دست آوردند. موتورسیکلت متعلق به پسر جوانی به نام تیمور بود که مأموران او را شناسایی و بازداشت کردند.


متهم در بازجویی‌ها مدعی شد در قتل ماهان دخالتی نداشته و فقط به یکی از دوستانش به نام اشکان در انتقال پیکر خونین مقتول کمک کرده است. وی گفت: «اشکان، متهم سابقه‌داری است که مدتی قبل به اتهام سرقت دستگیر و راهی زندان شد. دو روز قبل از حادثه متوجه شدم از زندان آزاد شده است. شب حادثه با من تماس گرفت و گفت به کمکم نیاز دارد.

وقتی با موتور سر قرار رفتم، دیدم او با ماهان درگیر شده و او را زخمی کرده است. اشکان از من خواست ماهان را برای نجات جانش به بیمارستان منتقل کنیم و من هم با موتورم به او کمک کردم و پیکر نیمه‌جان مرد زخمی را به نزدیکی بیمارستانی منتقل کردیم. از آن شب دیگر از اشکان خبری ندارم.»

قاتلی با هویت جعلی


با شناسایی قاتل، کارآگاهان جنایی او را تحت تعقیب قرار دادند، اما دریافتند متهم پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است. تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید قاتل فراری به اتهام سرقت دستگیر شده است. بررسی‌ها نشان داد قاتل فراری در حال سرقت بوده که مأموران او را بازداشت و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی منتقل می‌کنند، اما او در بازجویی‌ها خودش را با هویت جعلی معرفی می‌کند تا راز قتلش برملا نشود.

مأموران وقتی از او انگشت‌نگاری می‌کنند متوجه می‌شوند سارق دستگیر شده همان اشکان است که از مدتی قبل هم به اتهام قتل تحت تعقیب کارآگاهان جنایی است. بدین ترتیب متهم از پایگاه هفتم پلیس آگاهی تحویل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی داده شد. وی در بازجویی‌ها مقابل بازپرس جنایی به قتل مرد جوان اعتراف کرد و مدعی شد در درگیری می‌خواسته او را بترساند، اما چاقو به قسمت حساس مقتول برخورد کرده و باعث مرگ او شده است. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان مبارزه با قتل پلیس آگاهی قرار گرفت. متهم مرد جوانی است که ادعا می‌کند مقتول مدتی قبل او و پدرش را معتاد به موادمخدر کرده و همین موضوع باعث شده وی از او کینه به دل بگیرد.

اشکان مقتول را می‌شناختی؟


بله، او قبلاً در محله ما زندگی می‌کرد و می‌شناختمش. واقعیتش دوست بودیم و چند سالی بود که با هم ارتباط داشتیم.

چه شد که ماهان را به قتل رساندی؟


من نمی‌خواستم او را به قتل برسانم و فقط می‌خواستم بترسانمش و انتقامم را از او بگیرم.

چه انتقامی؟


او دوست خانوادگی ما بود، اما در حق من و پدرم نامردی کرد. چند سال قبل ماهان، من و پدرم را به میهمانی دعوت و ما را تشویق کرد موادمخدر مصرف کنیم. می‌خواستیم مثل او و دوستانش شنگول شویم و از زندگی‌مان لذیت ببریم، اما خبر نداشتیم با دست خودمان زندگی‌مان را تباه می‌کنیم. به‌هرحال در رفت و آمد با او، من و پدرم معتاد به موادمخدر شدیم و زندگی‌مان سیاه شد. به همین خاطر از او کینه به دل گرفتم و دو روز بعد از اینکه از زندان آزاد شدم، تصمیم گرفتم از ماهان زهرچشم بگیرم.

به چه جرمی در زندان بودی؟


سرقت. پس از اینکه من و پدرم معتاد شدیم، هرچه داشتیم هزینه مواد کردیم و بعد هم مجبور شدیم برای تهیه مواد سرقت کنیم. البته ماهان به من و پدرم آموزش سرقت داد و گفت پول خوبی دارد و علاوه بر تأمین هزینه مواد مقداری هم برای خودمان می‌ماند. این بود که من و پدرم پس از آلوده شدن به اعتیاد راهی سرقت شدیم. واقعیتش او هم ما را معتاد به موادمخدر و هم سارق کرد. من جوانی‌ام را و پدرم زندگی و خانواده‌اش را تباه کرد و مقصرش هم ماهان بود، به همین خاطر روز حادثه تصمیم گرفتم او را کتک بزنم.

درباره روز حادثه توضیح بده؟


آن روز به پاتوق موادفروشان رفته بودم و بعد از اینکه مواد کشیدم از پاتوق بیرون آمدم و ماهان هم پشت سرم بیرون آمد. وقتی چشمم به او افتاد با هم درگیر شدیم. می‌خواستم او را بترسانم و با چاقو به ماهان حمله کردم، اما چاقو به قسمت حساس بدنش برخورد کرد. خیلی ترسیدم و تصمیم گرفتم او را به بیمارستان برسانم، به همین خاطر از دوستم کمک گرفتم و با هم او را به نزدیکی یک بیمارستان منتقل کردیم به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کند.

چه شد که دستگیر شدی؟


پس از قتل مدتی فراری بودم و سعی می‌کردم آفتابی نشوم تا پلیس مرا شناسایی نکند. مدتی بعد فکر کردم آب‌ها از آسیاب افتاده، بنابراین تصمیم گرفتم دوباره برای تأمین هزینه موادمخدرم سرقت کنم. در حال سرقت موتورسیکلت بودم که مأموران پلیس به من مشکوک شدند و در یک تعقیب و گریز به دام افتادم. از آنجایی که می‌دانستم مأموران به جرم قتل در تعقیبم هستند خودم را با هویت جعلی معرفی کردم، اما دستم رو شد.

چطور شناسایی شدی؟


مأموران به هویتم مشکوک شده بودند و از من انگشت‌نگاری کردند و سابقه‌ام رو شد و فهمیدند به جرم قتل تحت تعقیب هستم.

حرف آخر؟


اعتیاد زندگی‌ام را تباه کرد. از قتل هم پشیمان هستم و فکر نمی‌کردم ماهان فوت کند.

برچسب‌ها:

نظر شما