شناسهٔ خبر: 67142743 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

پزشکیان، روحانی می‌شود یا همتی؟

طبق حکم مقام معظم رهبری آقای مخبر سرپرست قوه مجریه شد و ضمن مدیریت امور جاری کشور باییستی زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را فراهم کند.

صاحب‌خبر -

پزشکیان، روحانی می‌شود یا همتی؟

 با سقوط بالگرد رئیس جمهوری و شهادت ایشان و همراهانشان طبق اصل 131که تصریح می‌کند: «در صورت‌ فوت‌، عزل‌، استعفاء، غیبت‌ یا بیماری‌ بیش‌ ازدو ماه‌ رئیس‌ جمهور و یا در موردی‌ که‌ مدت‌ ریاست‌ جمهوری‌ پایان‌ یافته‌ و رئیس‌ جمهور جدید بر اثر موانعی‌ هنوز انتخاب‌ نشده‌ و یا امور دیگری‌ از این‌ قبیل‌، معاون‌ اول‌ رئیس‌ جمهور یا موافقت‌ رهبری‌ اختیارات‌ و مسئولیت‌های‌ وی‌ رابرعهده‌ می‌ گیرد و شورایی‌ متشکل‌ از رئیس‌ مجلس‌ و رئیس‌ قوه‌ قضائیه‌ و معاون‌اول‌ رئیس‌ جمهور موظف‌ است‌ ترتیبی‌ دهد که‌ حداکثر ظرف‌ مدت‌ پنجاه‌ روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب‌ شود.

 در صورت‌ فوت‌ معاون‌ اول‌ و یا امور دیگری‌ که‌ مانع انجام‌ وظایف‌ وی‌ گردد و نیز در صورتی‌ که‌ رئیس‌ جمهور معاون‌ اول‌ نداشته‌ باشد مقام‌ رهبری‌ فرد دیگری‌ را به‌ جای‌ او منصوب‌ می‌‌کند.» طبق  حکم  مقام معظم رهبری آقای مخبر سرپرست قوه مجریه شد و ضمن  مدیریت امور جاری کشور باییستی زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را فراهم کند. این سقوط شوک آور باعث غافلگیری افراد و جریانات سیاسی که برای سال 1404 ریاست حمهوری در حال برنامه ریزی بودند، شد آنها مجبور به رقابت زودهنگام در انتخابات شدند و حدود 80 نفر در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ثبت‌نام کردند؛ از اعضای کابینه دولت سیزدهم تا بهارستان‌نشین فعلی و قبلی و بازماندگان  بهارستان و چهره های مطرحی چون علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری . شورای نگهبان پس از بررسی ثبت‌نام کنندگان  صلاحیت 6 نفر را برای انتخابات ریاست جمهوری تایید که آقایان پزشکیان ، قالیباف،قاضی زاده هاشمی، پورمحمدی،زاکانی و جلیلی بودند. با توجه به زمان بسیار کم برای تبلیغات و چهره‌سازی یا به اصطلاح برندسازی سیاسی  راهکارهای  از سوی کارشناشان برای تبلیغات نامزدها ارائه  می‌شود و دراین زمینه محمد محمودی (دبیر سابق پایگاه اطلاع‌رسانی آیت ا... هاشمی)  در توصیه مشفقانه به آقای پزشکیان به او پیشنهاد می‌کند که از مگابرند هاشمی در تبلیغات استفاده کند .این نوشتار را در ادامه می‌خوانید:

۱- با اعلام اسامی نامزدهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، یک نام بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفت. «مسعود پزشکیان.» وزیر دولت خاتمی و نفر سوم گزینه‌های اعلام شده جبهه اصلاحات. پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳، سه گزینه بیشتر روبه روی خود ندارد. گزینه‌هایی تجربه شده که دیگر نیازی هم به آزمون و خطا ندارد.

گزینه اول پزشکیان، تکرار دولت اصلاحات است که از اساس منتفی است. چرا که دولت اصلاحات پایه‌گذار خروج از «دولت وحدت ملی» در ۳۵ سال گذشته است که یقینا حتی حرف زدن از تکرارش، تنها به تقویت رادیکالیسم در کشور می‌انجامد، همان‌طور که در پایان دولت اصلاحات اینگونه شد و خروجی تندروی‌های اصلاح طلبان، نهایتا به انتخاباتی ختم شد که تلخ‌ترین دوران سیاسی- اقتصادی را برای کشور با انتخاب احمدی نژاد رقم زد. انتخابی که با بازی اصلاح طلبان در زمین افراطی‌ها، اجرایی شد و زمینه شکست هاشمی با رقیب تراشی پر تعداد اصلاح طلبان، مهیا گردید.

    جناب پزشکیان. یقینا شما از همان لحظه اول اعلام تایید صلاحیت خود با «سونامی مشاوره‌های انتخاباتی» روبه‌رو شده و خواهید شد، پیشنهادهای زیادی درباره شعار و رنگ و کمپین‌های انتخاباتی.... معمولا قبل از هر انتخاباتی، همه القای پیروزی و پدیده شدن می‌کنند و یقینا با تعابیر بزرگی، فضای ذهنی نام و مطلوب خود را مدیریت می‌کنند. بنده چون چنین بنایی ندارم و نه الان و نه بعد از انتخابات- مثل دولت روحانی- از شما انتظاری نداشته و نخواهم داشت، تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که جنابعالی با وجود آنکه در میان چهره‌های سیاسی موجود، برندی شریف، نجیب و شجاع محسوب می‌شوید، یقینا بی‌اتکا به «برند هاشمی» قدرت جذب آرای فرآگیر اقشار مختلف مردم را ندارید

۲- اما پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، دو گزینه محتمل خارج از تکرار دولت اصلاحات هم پیش روی خود دارد.

گزینه اول «روحانی ۱۳۹۲» و گزینه دوم «همتی ۱۴۰۰.» دو گزینه کم شانس ولی تایید صلاحیت شده. روحانی وقتی در زمستان ۹۱ به ملاقات رهبری رفت، برای اخذ نظر ایشان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲. با گرفتن دو پاسخ مثبت و شنیدن یک نکته منفی برگشت. روحانی آن روز درباره آمدنش شنید که «شما هم می‌توانید بیایید مثل دیگران...”، درباره موضوع هسته‌ای هم شنید که «منتقدان حرف خودشان را زدند، شما هم پاسخ داده و حتی کتاب هم چاپ کردید!.» ولی مهم‌ترین نکته‌ای که روحانی آن روز از رهبری شنید این بود. «مردم، شما را خیلی نمی‌شناسند و باید هزینه زیادی در انتخابات برای تبلیغات خود کنید!.» حرف‌های آن روز رهبری به روحانی، بسیار درست بود. چون بعدها روحانی موفق شد هم ثبت نام کند و هم تایید صلاحیت بگیرد و هم از مذاکرات هسته‌ای خود دفاع کند!. اما نکته منفی که رهبری متذکر شدند، کاملا پابرجا بود. «روحانی، رای فراگیر نداشت!.» خاطرم هست یک روز که بر حسب اتفاق به مرکز تحقیقات استراتژیک رفته بودم. جلسه ستاد انتخاباتی روحانی هم برقرار بود. به واسطه دعوت یک دوستی، گفتند بیا و اندازه یک جمله حرف بزن. منم رفتم و گفتم. «تمام مدل‌های تبلیغاتی، الان به کار آقای روحانی نمی‌آید، چون برندینگ سیاسی یک کار چند روزه و حتی چند ماهه نیست.» بعدش هم برای اینکه راهکاری داده باشم، گفتم. «اما یک راه حل فوری وجود دارد، آقای روحانی می‌تواند «عبای خود» را دربیاورد و «عبای آقای هاشمی» را بپوشد!.» اینکه این فرضیه چقدر مورد توجه قرار گرفت و عملیاتی شد را نمی‌دانم. ولی در اینکه روحانی از «این همانی با هاشمی»، بهره زیادی گرفت، تردیدی وجود ندارد. اتفاقا افول روحانی از زمانی آغاز شد که در انتخابات خبرگان ۹۴، «عبای هاشمی» را درآورد با رونمایی از «عبای روحانی»، لیست جداگانه‌ای به سرلیستی خودش داد و بعدها نتایجش را هم دید.

۳- در مورد «همتی ۱۴۰۰» اما وضعیت «دوری از هاشمی» بسیار بدتر شد و با وجود آنکه به توصیه بزرگی، در حمایت از وی نوشتم ولی تمام پیام‌های من به ایشان درباره مخاطرات نگفتن از هاشمی، با یک پاسخ روبه‌رو شد که. «آقای همتی، محذوریت دارد در نام بردن از هاشمی!.» این شد که نهایتا برندسازی «دو ماهه از همتی» در فقدان بهره گیری از «مگا برند هاشمی»، نتیجه بسیار ناامید کننده‌ای را رقم زد و ثابت کرد «برندینگ‌های شخصی و منتقدانه سیاسی»، هرگز توان ایجاد سونامی‌های انتخاباتی را در سطح مگا برند هاشمی ندارد.

۴- جناب پزشکیان. یقینا شما از همان لحظه اول اعلام تایید صلاحیت خود با «سونامی مشاوره‌های انتخاباتی» روبه‌رو شده و خواهید شد، پیشنهادات زیادی درباره شعار و رنگ و کمپین‌های انتخاباتی.... معمولا قبل از هر انتخاباتی، همه القای پیروزی و پدیده شدن می‌کنند و یقینا با تعابیر بزرگی، فضای ذهنی نام و مطلوب خود را مدیریت می‌کنند. بنده چون چنین بنایی ندارم و نه الان و نه بعد از انتخابات- مثل دولت روحانی- از شما انتظاری نداشته و نخواهم داشت، تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که جنابعالی با وجود آنکه در میان چهره‌های سیاسی موجود، برندی شریف، نجیب و شجاع محسوب می‌شوید، یقینا بی‌اتکا به “برند هاشمی» قدرت جذب آرای فرآگیر اقشار مختلف مردم را ندارید. تاکید من بر «مگابرند هاشمی» به خاطر آن است که اگر برند اصولگرایان و اصلاح طلبان همیشه یک سبد جمعی رای در کشور داشته و دارند، هاشمی همواره به تنهایی، یک سبد رای اختصاصی داشته و دارد که حتی به وقت شکست و افول هم، ۱۰ میلیون رای بود!. هاشمی تنها شخصیت سیاسی در کشور است که میزان رای اولی که از مردم گرفت، با رای آخرش برابر بود. آنهم به فاصله سی و پنج سال!. بگذریم از اینکه این سبد رای در سال ۹۲ به رقم خیره کننده ۳۰ میلیون رای هم رسید.

جناب پزشکیان! من در مناقب هاشمی سخن نمی‌گویم، حرف من لزوم بهره بندی از مواهب برند هاشمی است. گوش خود را به تئوری پردازان انتخاباتی ببندید. در این مدت کوتاه، هیچ آبی از کمپین‌ها و شعارها و رنگ‌ها برای شما گرم نخواهد شد. گوش مردم از اینها پر است. منطقی‌ترین راه این است که بروید دنبال پروژه «این همانی با هاشمی» که قاطبه مردم، همیشه او را گره گشا دانسته و می‌دانند. کار سختی هم ندارید. چون اخلاص و صداقت شما برای مردم، باور پذیر ش می‌کند. فقط کافی است چند اقدام علنی بکنید. شما می‌توانید به ملاقات محمد هاشمی با کوله باری از تجربه بروید و مشاورتش را طلب کنید و علنی بگویید بنا دارید از محسن هاشمی تجربه عمرانی وی برای امور اجرایی دولت خود بهره بگیرید. در مناظره‌ها از راه «سازندگی»، به عنوان موفق‌ترین مدل عبور از بحران‌های اقتصادی یاد کنید و خاطره دولت وحدت ملی هاشمی را برای مردم زنده کنید. البته این نافی همکاری جنابعالی با جبهه اصلاحات هم نیست ولی مطمئن باشید که تنها «این همانی» شما و هاشمی برای مردم، امید موثقی می‌سازد تا راهی صندوق‌های رای شوند. اتفاقی که تنها در سال‌های ۹۲ و ۹۴ به نام هاشمی رقم خورد و در سال ۹۶ و در زمان فقدانش هم، به واسطه احترام ملت به او، تکرار شد.

در نهایت جناب پزشکیان، آرزوم می‌کنم به دعای خیر آیت ا... فقید، سخنران امسال مراسم سالگرد ارتحالش، شما باشید به عنوان «رئیس‌جمهور دولت وحدت ملی برای سازندگی دوباره ایران.» انشاا....

نظر شما