شناسهٔ خبر: 67036092 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

مهارت داریم، کار نداریم!

ایلنا: مقرری‌بگیران بیمه بی‌کاری می‌گویند: نیازی به دوره‌های مهارت‌آموزی نداریم. آنچه نیاز داریم، «کار شایسته» است. اعمال محدودیت‌های عام بر بیمه بی‌کاری و شرایط مقرری‌بگیری آن، کارگرانی را که در روزهای بی‌کاریِ ناخواسته با هزار مشکل ریز و درشت دست‌وپنجه نرم می‌کنند، درگیر گرفتاری‌های جدید کرده است.

صاحب‌خبر -

ایلنا: مقرری‌بگیران بیمه بی‌کاری می‌گویند: نیازی به دوره‌های مهارت‌آموزی نداریم. آنچه نیاز داریم، «کار شایسته» است. اعمال محدودیت‌های عام بر بیمه بی‌کاری و شرایط مقرری‌بگیری آن، کارگرانی را که در روزهای بی‌کاریِ ناخواسته با هزار مشکل ریز و درشت دست‌وپنجه نرم می‌کنند، درگیر گرفتاری‌های جدید کرده است. در روزهای پایانی اردیبهشت، علی‌حسین رعیتی‌فرد، معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، درباره بخشی از اصلاحات اعمال‌شده در قانون بیمه بی‌کاری که به «آموزش‌های اجباری مقرری‌بگیران بدون توجه به سطح سابقه، تخصص و توانمندی آنها» مربوط است، گفت: «درباره بحث بازگشت به کار، تفاهم‌نامه‌ای سه‌جانبه را با تأمین اجتماعی، وزارت کار و سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای امضا کردیم که طبق آن کسانی که مقرری بیمه بی‌کاری شامل آنها می‌شود، حتما باید بعد از شش ماه با فراخوان‌های انجام‌شده از سوی سازمان تأمین اجتماعی و سازمان فنی‌وحرفه‌ای آموزش ببینند. اگر آنها نتوانند در همان محل قبلی مشغول به کار شوند یا برگشت به کارشان با مهارت قبلی خودشان نسبتی ندارد، آموزش فنی‌وحرفه‌ای برای‌شان لحاظ شود و به بازار کار در رشته کاری دیگری بازگردند».

تغییرات یک‌جانبه: آموزش اجباری‌ است: در اسفندماه سال گذشته، تفاهم‌نامه‌ای میان سازمان تأمین اجتماعی و سازمان فنی و حرفه‌ای کشور منعقد شد که «سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای کشور براساس این تفاهم‌نامه متعهد شده است ضمن اجرای دوره‌های آموزشی متناسب با نیازهای بازار کار هر منطقه و تقاضای کارفرمایان، فهرست مقرری‌بگیرانی را که از ثبت‌نام و شرکت در دوره‌های آموزشی امتناع می‌کنند یا این دوره‌ها را ترک می‌کنند، در پایان هر ماه به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی ارسال کند». استناد مسئولان امر در اعمال این تغییرات به بند «ب» ماده ۸ قانون بیمه بی‌کاری مصوب سال ۱۳۶۹ است که تأکید کرده مقرری بیمه بی‌کاری افرادی که بدون عذر موجه از شرکت در دوره‌های کارآموزی خودداری کنند، قطع خواهد شد. اجرای این بند از قانون بعد از سی‌وچند سال فترت و در شرایطی که زندگی هیچ کارگر بی‌کارشده‌ای با مقرری بی‌کاری نمی‌چرخد و مسلم است که هیچ کارگری علاقه ندارد زمان مقرری‌بگیری‌اش طولانی شود، با انتقاد کارگران و فعالان کارگری مواجه شده است، سؤال این است که آیا کارگرانی که بعد از سال‌ها کار تخصصی بی‌کار شده‌اند، نیاز به مهارت و بازآموزی دارند؟ آیا کارگران تعدیلی به دلیل ناتوانی و کمبود تخصص بی‌کار شده‌اند. چه تضمینی در کار هست که کارگران بعد از مهارت‌آموزی، شغل شایسته با مزد مکفی به دست بیاورند؟!

حرف‌های بی‌کارشدگان: آنچه نیاز نداریم آموزش است: به سراغ دو متقاضی بیمه بی‌کاری رفتیم، اولی خبرنگاری‌ است که ناخواسته در معرض تعدیل قرار گرفته است. او می‌گوید: من سال‌ها سابقه کار دارم و حاصل کارم مشخص است؛ واقعا چه آموزشی می‌خواهند برای من فراهم کنند؟! او ادامه داد: به‌جای اینکه برای عقد تفاهم‌نامه بودجه صرف کنند، از مشاغل موجود حمایت کنند. بازار کار به‌شدت شکننده است و مهارت‌آموزی هیچ مشکلی از این بازار بی‌ثبات حل نمی‌کند! باید مهارت‌آموزی اختیاری باشد تا کارگری که احساس می‌کند نیاز به یادگیری مهارت و تخصص دارد، به دلخواه خود در دوره‌های فنی و حرفه‌ای شرکت کند، نه اینکه برای کارگران باسابقه که معمولا در کار خود استاد هستند، از بالا نسخه بپیچند و تعیین تکلیف کنند. این کارگر معتقد است در دوران بی‌کاری که پرداخت هزینه‌های زندگی و کرایه خانه دشوار است، اجبار به شرکت در دوره‌هایی که در مشاغل تخصصی به کار نمی‌آید، یک دغدغه و رنج مضاعف است که بر مقرری‌بگیران تحمیل می‌شود. «رنج بی‌کاری یک طرف، دغدغه شرکت در دوره‌های فنی و حرفه‌ای، طرف دیگر. به‌راستی ما را در منگنه قرار می‌دهند...». یک کارگر بخش فروش در یکی از برندهای لباس تهران که ماه گذشته ناخواسته بی‌کار شده، با بیان این جمله، دوره‌های مهارت‌آموزی را بار اضافی بر دوش کارگران بی‌کار‌شده می‌داند و می‌گوید: من حدود ۱۰ سال در کار فروش سابقه دارم و زیر‌و‌بم این کار را به‌خوبی بلدم. چه مهارتی می‌خواهند به من بیاموزند که بتواند به دردم بخورد؟! او هم معتقد است که هدف از اجباری‌کردن دوره‌های مهارت‌آموزی فنی‌و‌حرفه‌ای، سنگ‌قلاب‌کردن کارگران و معطل‌کردن آنهاست. می‌خواهند به بهانه اینکه در دوره‌های اجباری شرکت نکرده‌اید یا مثل یک دانش‌آموز دبیرستانی چند جلسه غیبت داشته‌اید، بی‌کارشدگان را از فهرست مقرری‌بگیری خط بزنند تا هزینه‌های‌شان کم شود و بتوانند ادعا کنند همه چیز خوب است. 

در پایان باید پرسید واقعا چند درصد کارگران و تشکل‌های کارگری از این دوره‌های اجباری مهارت‌آموزی رضایت دارند. آیا می‌توان قوانین معطوف به آینده و زندگیِ یک جمعیت چندین میلیون‌نفری را بدون نظرخواهی از آنها تغییر داد. واقعا چرا سازمان تأمین اجتماعی کمربندها را سفت‌تر می‌بندد تا تن کارگرانی که سال‌ها برای روز مبادایشان حق بیمه داده‌اند، این‌چنین در لرزش مدام باشد؟!