روند اطلاعرسانی هیات دولت سیزدهم در مورد یکی از مهمترین سوانح هوایی کشور چنان پر آشوب و عجیب بوده که انتقادهای گستردهای را حتی از سوی طرفداران دولت در پی داشته است.
در حوادث مشابه در کشورهای دمکراتیک، مسئولین معمولاً تلاش میکنند تا با اطلاعرسانی شفاف و صادقانه از همان ساعات ابتدایی، اعتماد عمومی را جلب کنند و راه را بر روایتهای متناقض و تئوریهای توطئه ببندند، با این همه روند اطلاع رسانی دولت ترکیبی از تکذیبهای مکرر و سخنان بسیار مبهم و تناقضآمیز بود.
وزیر کشور ساعتها پس از این رویداد از واژه «فرود سخت» استفاده کرد. منصوری معاون اجرایی رئیسجمهور نیز در اظهاراتی گفت: از نقاط امیدوارکننده وقوع سانحه برای بالگرد رئیسجمهوری این است که با یکی از سرنشینان هلیکوپتر و یکی از کادر پرواز ارتباط برقرار شده است که نشان میدهد میزان سختی حادثه بالا نبوده است!
خبرگزاری فارس نیز رسماً اعلام کرد که رئیسجمهور و همراهان پس از سانحه به صورت زمینی به سفر خود ادامه دادهاند!
برخی از مسئولین از جمله صفری معاون وزیر امور خارجه و رئیس دفتر رئیسجمهور به گفتگوی تلفنی با امام جمعه تبریز تا چند ساعت پس از سقوط اشاره کردند. صفری مدعی شد: «یک ابر سنگینی اتفاق افتاد که به هر حال حادثه اینجوری شد و هلیکوپتر خواست اوج بگیرد، دو بار با امام جمعه محترم صحبت شد که گفتند حالم بده و صدای آمبولانسها را میشنوم!»
غلامحسین اسماعیلی رئیس دفتر رئیسجمهور نیز در مصاحبهای تلویزیونی گفت: پس از تماس با موبایل کاپیتان مصطفوی، آیتالله آل هاشم گوشی ایشان را جواب داد و ما تا ۳_۴ ساعت پس از سانحه نیز با ایشان ارتباط تلفنی داشتیم.
این گفتهها، این سوال را در پی داشت که چرا از طریق ردیابی سیگنال موبایل محل سانحه زودتر از اینها پیدا نشد. فناوری که پیش از این بارها ادعا شده بود در کشور وجود دارد. ردیابی محل تلفن همراه از طریق سیگنال یک فناوری قدیمی به شمار میرود.
پرسش بیپاسخ بعدی که هنوز از سوی مسئولان امر جواب داده نشده این است که اگر شرایط جوی به یکباره تغییر کرد چرا سانحه فقط برای بالگرد رئیسجمهور رخ داده است. روزنامه جمهوری اسلامی یکی از رسانههای بود که به این مسئله پرداخت و در تحلیلی نوشت: «سقوط ۱ بالگرد از ۳ بالگرد، آن هم در یک مسیر، ارتباط آن با عوامل جوی را منتفی کرده است»
پرواز در ارتفاع پایین
یکی از خلبانان هلیکوپتر شرکت ملی نفت که نخواست نامش فاش شود، در توضیح مطلبی که پیشتر در گروه خلبانان به اشتراک گذاشته بود، به آفتابنیوز گفت: به هر حال ما به دادههای مهم در خصوص این سانحه تاسفبار دسترسی نداریم، بدیهی است که مسئولین گرانقدر در موقع لزوم حتماً اطلاعرسانی خواهند کرد، اما اگر بخواهیم از دور نظری فنی ارائه نماییم باید گفت که به دلائل فنی در ایران خلبانان بالگرد علاقه زیادی به پراوز در ارتفاع بالا ندارند تا اگر اتفاقی افتاد، فرصت جبران باشد و زمان محدود نشستن زیر ۲۰ ثانیه ازبین نرود و تا دور موتور rpm هنوز روی ملخ هست بتوان فرود آمد. علاوه بر این، اگر بالگرد خیلی ارتفاع بگیرد دمای داخل کابین خیلی سرد میشود و در کشور ما غیر از بالگردهای شینوک و کبری، بقیه هلیکوپترها اغلب فاقد ایرکاندیشن مناسب هستند. خلبانان هم در ایران اغلب بر اساس عوارض طبیعی زمین مسیریابی میکنند، برای همین روی خطوط برق آن توپهای قرمز تعبیه میشود. خلبان همچنین اصلاً تمایلی به پرواز در شرایط مه آلود ندارند، حداکثر سقف پروازی بل ۲۱۲ نیز حدود ۵۰۰۰ متر از سطح دریا است و ارتفاعات ورزقان حدود ۲۷۰۰ متر از سطح دریا هستند.
سابقه خلبانان
حبیب الله سیاری معاون فرمانده ارتش جمهوری اسلامی در پاسخ به برخی تحلیلها که این سانحه هوایی را به اشتباه انسانی خلبان نسبت میدهند، اظهار کرد: خلبان بالگرد رئیسجمهور و مسئول فنی آشیانه آن از بهترین و زبدهترینهای ارتش در زمینه تخصصی خود بودند. هر کسی برای بالگرد رئیس جمهوری انتخاب نمیشود و مهارت این شهدا آنقدر بالا بود که برای ماموریت ویژه انتخاب شده بودند.»
نقص فنی و تحریم
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه سابق، آمریکا را از جمله مقصران این حادثه معرفی کرد، زیرا به گفته وی به دلیل تحریمها مانع از رسیدن قطعات فنی مناسب به ایران شده است. البته برخی کارشناسان چندان با وی موافق نبودند، زیرا به ادعای آنها بازار گستردهای در دنیا برای قطعات یدکی بالگرد وجود دارد و حتی تهیه بالگرد دست دوم نیز کار چندان سختی نیست. علاوه بر این کشورهای چین، روسیه، برزیل و ژاپن نیز بالگرد تولید میکنند که به نظر میرسد از فروش آن به ایران امتناع کردهاند.
همچنین بیش از ۱۵ سال است که هر سال در لایحه بودجه، مبالغ چشمگیری به بحث تحقیق و پژوهش تولید بالگرد اختصاص مییابد، بودجهای که معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا کرده و به جیب چه کسانی رفته، چندین بار نیز در صداوسیما اعلام شد که پروژه ساخت بالگرد ملی در حال اجرا است.
چه کسی اول پیدا کرد؟
علی نیکزاد عضو هیئت رئیسه مجلس در گفتگو با صداوسیما گفت: «وقتی به من گفتند بالگرد از رادار خارج شده، من بلاخره با توجه به سابقهام در وزارت راه فهمیدم چی شده! رفتم ستاد تشکیل شده در شرکت مس، یکی از روستاییان که سانحه را دیده بود را بردم ستاد».
این در حالی است که رئیسدفتر رئیسجمهور گفته بود: وقتی از بالا وضعیت منطقهی حادثه را کنترل میکردیم، صدای انفجار، آتش و دود مشخص نشد و همان زمان دهداری و مجموعهی انتظامی و مردمی را بسیج کردیم که از روستاییان بپرسند که آیا نشانهای از انفجار و دود دیدهاند؟ که گفتند کسی انفجاری و یا سقوط را ندیده است بلکه فقط رفتن بالگردهای ما را دیده بودند، اما اینکه کسی بگوید صدای انفجار و دود را دیده، وجود نداشت. البته آن منطقه تقریباً خالی از سکنه است.
درگیری با مسئولان کشور ترکیه بر سر آنکه محل سانحه را پهپاد آنها پیدا کرده یا عوامل ایرانی هم به یک منازعه بین المللی بدل شد. کشور ترکیه فرایند جستجو را از طریق دوربین پهپاد به صورت زنده از شبکه اجتماعی توییتر پخش میکرد. در نهایت یک گروه موتورسوار محلی مدعی شدند که آنها اولین افرادی بودند که به محل حادثه رسیدند.
یک مداح نیز در پخش زنده شبکه افق در اینباره گفت: «آقای که میخواهی رئیس جمهور شوی، یادت باشه، همه نیروهای نظامی و انتظامی در اختیار رئیس جمهور ما بود، اما خداوند برنامهای چید تا اینها ساعتها بگردند تا اونجای که غریبانه افتاده پیدایش کنند، ببین آینده تو، چون خواهد بود، حواستو جمع کن!»
شایعات درباره محافظ رئیسی
همچنین با انتشار تصویری از جواد مهرابی محافظ رئیس جمهور در حال عزاداری، فرضیه حضور او به عنوان نهمین سرنشین بالگرد نیز باطل شد.
پست عجیب یکی از اقوام جانباختگان اعتراضات
مهرداد بختیاری عموی پویا بختیاری یکی از کشتهشدگان اعتراضات در ایران نیز مدعی شد که یکی از کادر پروز بالگرد رئیس جمهور در واقع پسر عمه وی هستند. این پست با واکنش گسترده و تحلیلهای بسیار عجیب و گاهاً متناقضی رو به رو شد، برخی این مسئله را صرفاً یک تصادف بیاهمیت خواندند.
دو روایت از بذرپاش وزیر راه و شهرسازی نیز انتشار یافت، در روایت اول او در لحظات آخر بالگرد خود را تغییر داد و در روایت دوم وزیر امور خارجه از وی خواست تا جای خود را به وی بدهد، چون کار مهمی با رئیسجمهور دارد.
سخنگوی دولت با تاکید بر اینکه معاون اول رئیس جمهور به بقیه اعضای دولت چیزی نگفت افزود: دکتر مخبر در انتهای جلسه خبر را به اعضای دولت اطلاع دادند و جلسه بحران تشکیل شد.
بهادری جهرمی با بیان اینکه ما هم همزمان با مردم متوجه شدیم افزود: شرایط آب و هوایی موقع پرواز خیلی بد نبوده و مجوز پرواز داده بودند، اما باید بررسی شود که چرا هلیکوپتر بالا نرفته و داخل ابر یا مه رفته است.
رئیسدفتر رئیسجمهور نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه هواشناسی گزارشی مبنی بر باد و یا طوفان و ابر داده بود؟ گفته بود: نه، هیچ گزارشی نبود. ابر تمام شد و در هوایی قرار گرفتیم که ابر نبود و زیر پای ما خطالراس قلههای بعد از ابرها رو دیدیم و مجاورش هم معدن مس سونگون بود. چون پرواز نیامد، خلبان ما دور زد و به سمت عقب برگشت و من از کمک خلبان پرسیدم که گفت یک بالگرد نیامده و احتمال میدهیم که فرود اضطراری داشته و هرچه صدا میزنیم ارتباط رادیوییمان هم قطع است و پاسخ نمیدهد و گفت یک دقیقه و سیثانیهی قبل با ما ارتباط داشت و در ادامه گفت که باید به بالای ابرها برویم که این کار را انجام دادیم. کمتر از یک دقیقه ابرها تمام شد. خلبان چند دور بر روی منطقه زد و بالای ابرها هم آمد، ولی زیرپا دیده نمیشد و امکان اینکه زیر ابر بیایند هم نبود و دید نداشتند و منطقه را دور زدند و هرچه خواستند تماس رادیویی بگیرند نشد و در محوطه معدن سونگون فرود آمدیم و پیگیر ماجرا شدیم. همراهان رئیسجمهور تلفن همراه داشتند؛ در ارتفاع آنتدهی وجود داشت و در دره آنتن نبود و از لحظهای که تیم پروازی به ما گفت ارتباط رادیویی نداریم، با تلفنهمراه سردار موسوی فرمانده حفاظت رئیسجمهور، آقای وزیر خارجه، استاندار و امام جمعه تماس گرفتیم که هیچکدام جواب نمیدادند؛ این تماسها داخل بالگرد و زمانی که در کنار معدن نشستیم انجام میشد. بنده، آقایان محرابیان و بذرپاش و دیگر همراهان ما تماس میگرفتند، ولی پاسخی دریافت نکردیم. کادر پروازی به ما گفتند که تماسی با تلفن همراهِ خلبان شهید مصطفوی داشتیم که شهید آیتالله آلهاشم جواب داده بودند و گفته بوده حالم خوب نیست و در دره افتادهام و چیز خاصی نگفته بود. از او سوال و جواب کرده بودند؛ من تماس گرفتم و از حالشان پرسیدم که گفت حالم خوب نیست و متوجه نشدهام چه شده و نمیدانم کجاییم. گفت لابلای درختها هستم و وقتی پرسیدم کسی را میبینی؟ گفت هیچکس را نمیبینم و تنها هستم و کسی اطراف من نیست؛ گفتم مشخصهای از منطقه میبینید؟ ایشان نشانههای وجود درخت و جنگل را به ما داد. تقریباً برای ما مشخص شد که بالگرد دچار سانحه شده و تصمیم گرفتیم خود را به محل حادثه برسانیم و کار امداد و نجات انجام بگیرد. در محل معدن مس امکانات خوبی وجود داشت و به سمت منطقهای که برآورد میشد این حادثه رخ داده، حرکت کردیم. من سه-چهار بار با آقای آلهاشم تماس گرفتم و تا سه-چهار ساعت بعد از حادثه تماس انجام میشد و جواب میدادند، اما در تماسهای آخر رمقی نداشتند و صدایشان فقط بیانگر حیاتشان بود. بعداً مشخص شد که سایر سرنشینان در دم جانباختهاند. وقتی منطقه را پیدا کردیم، شرایط حکایت میکرد که رئیسجمهور و سایر شهدا بلافاصله در حادثه به شهادت رسیدهاند، اما آقای آلهاشم بعد از چند ساعت به شهادت رسیده بود.
نخستین گزارش رسمی از سانحه
در نهایت دیشب، مرکز ارتباطات ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نخستین گزارش هیئت عالی بررسی ابعاد و علل سانحه بالگرد حامل رئیس جمهور فقید و هیئت همراه را منتشر کرد.
در این گزارش آمده است: بخش قابل توجهی از اطلاعات در زمینههای مختلف تخصصی، فنی و عمومی که میتوانست در وقوع سانحه دخیل باشد جمع آوری گردیده است. برخی از اقدامات برای اظهارنظر قطعی نیاز به زمان بیشتری دارد که در دست بررسی بوده و برخی از موارد را میتوان با قاطعیت اعلام نمود... بالگرد در مسیر پیش بینی شده از قبل ادامه مسیر داده و از مسیر تعیین شده پروازی خارج نگردیده است. حدود یک و نیم دقیقه قبل از سانحه بالگرد، خلبان بالگرد سانحه دیده با دو بالگرد دیگر گروه پروازی ارتباط برقرار نموده است. آثار اصابت گلوله و یا موارد مشابه آن در اجزای باقی مانده بالگرد سانحه دیده مشاهده نگردیده است. بالگرد سانحه دیده پس از برخورد با ارتفاع، دچار آتش سوزی شده است. در مکالمات برج مراقبت با گروه پروازی نیز مورد مشکوکی مشاهده نگردیده است.
نظر شما