رضا سليمانی، وکیل دادگستری در سایت گلشن مهر (گرگان) نوشت: «مجلس در آخرين روزهاي حيات خويش، باز هم متني را به تصويب رساند که تعطيلي آخر هفته، از يک روز به دو روز (جمعه و شنبه) افزايش پيدا کند. چنانچه رويه برخي دولتها و مجالس در دو دهه اخير در رابطه با افزايش تعطيليها، مورد مطالعه قرار گيرد، برخي جريانهاي سياسي، علاقه زيادي به افزايش تعطيليها، کاهش ساعت کار، افزايش برخي انواع مرخصي و کلاً ترويج فرهنگ کاهش ساعت کار و در نتيجه عدم اصالت کار و تلاش و فعاليت، داشتهاند.
هنگامي که اين علاقه در کنار تبليغات مختلف و متعدد اين جريانات براي اعطاي وامهاي متعدد و موارد مشابه به آن، قرار ميگيرد، گاهی برداشت ميشود که جنبه پوپوليستي اين نوع کارها بر جنبههاي ديگر آن غلبه دارد، در حالي که تمامي دستگاههايي که در جامعه به هر نحو و ميزان داراي قدرت و اختيارات هستند، بايد براي ترويج فرهنگ افزايش کار و تلاش و فعاليت و اصالت آن، تلاش کنند که اين مطلب، دقيقاً برابر با تعاليم قرآن کريم است که حتي در روز جمعه، منعي براي کار و تلاش قائل نشده و صرفاً بر اقامه نماز جمعه و تعطيلي در اين ساعت، تأکيد نموده است. از کليات که بگذريم بر اين مصوبه انتقادات ذيل وارد است:
1- آنچه در اين زمينه، نياز کشور ميباشد، طرح ساماندهي تعطيلات است نه افزايش بيرويه و بيقاعده آن. در اين سالها به خاطر ندارم که يک روز از تعطيلات جاري حذف شده باشد (غير از يک مرتبه که تعطيلي 29 اسفند حذف گرديد و سپس به ترتيبي، از آن مصوبه عدول شد و تعطيلي 29 اسفند، ابقا گرديد) ، از سوي ديگر در ذهن ما ايرانيان، پنجشنبه نيز در واقع نيمه تعطيل محسوب ميشود و چنانچه روز شنبه نيز به تعطيلي آخر هفته اضافه شود، في الواقع از هم اکنون بايد پنجشنبهها را روزي مشکل زا دانست و شهروندان و به ويژه دولتيها، از چهارشنبه غروب، سفر خود را شروع خواهند کرد.
2-آيا تحقيقاتي راجع به ميزان کار مفيد در کشور انجام شده که پيشنهاد اضافه شدن يک روز به تعطيلات، مطرح و تصويب شده است و مهمتر اينکه آيا اساساً تحقيق علمي، پشتوانه اين مصوبه بوده است يا خير؟ چه دلايل علمي، منطقي، اقتصادي و ….. وجود داشته که تصويب اين متن را الزامي کرده است؟ مستحضريد که مقنن کار لغو، بيهوده و غير ضروري انجام نميدهد (به عبارت بهتر، نبايد انجام دهد ) و بر همين مبنا، لازم بود که چنين طرحي، پيوستهاي فوق را داشته باشد و جهت اطلاع و احياناً اظهار نظر، منتشر گردد.
3-گرچه در سالهاي گذشته، همواره تأکيد ميشد که تعطيلات در ايران بيشتر از ساير کشورهاست اما در سالهاي اخير، تعطيلات در ايران کمتر از کشورهاي صنعتي و پيشرفته همانند فرانسه، آلمان، ايتاليا، آمريکا، چين و ژاپن و ….. اعلام شده است و شايد همين نوع اخبار، يکي از دلايل موجهه اين پيشنهاد در نظر و ذهن ارائه کنندگان آن بوده است. آنچه مغفول مانده، آن است که کشورهاي مزبور از لحاظ اقتصادي، وضعيت کاملاً متفاوتي با کشور ما دارند و اگر قرار بر آن بود مقايسهاي صورت گيرد، منطقي آن بود که وضعيت آن کشورها در زماني که از نظر اقتصادي همانند يا حداقل مشابه ايران بوده، با وضعيت امروز کشور، مقايسه گردد.
4- به نظر ميرسد براي بخش خصوصي، طرحي مضر باشد.
ممکن است هزينههاي عمومي همانند آب و برق و گاز، به ميزان کمي کاهش يابد اما قطعاً توليد، فروش و موارد مشابه کاهش خواهد يافت و از سوي ديگر با درآمد کمتر، هزينههاي پرسنلي، هزينههاي اجاره و موارد مشابه، عيناً پابرجا خواهد بود.
5- در اکثر ماههاي سال، در طول ايام هفته، بعضاً روزهايي تعطيل رسمي هستند و چنانچه فقط يک روز، تعطيل باشد و اين روز نزديک به ابتدا يا انتهاي هفته باشد، قطعاً روز کاري که بين تعطيلات قرار گرفته، از جمله ايامي است که اکثر افراد دولتي يا پرسنل در مرخصي به سر خواهند برد و اگر اين تعطيلات، دو روز پي در پي باشد، با اخذ سه روز مرخصي، عملاً اين تعطيلات به هفت روز افزايش مييابد. برعکس اين قاعده نيز در شهرهاي کويري محروم و فاقد امکانات صادق است. در اين شهرها که شرايط جغرافيايي و البته اقتصادي، امکان دسترسي شهروندان به تفريحات سالم را محدود کرده، حضور شهروندان در محل کار يا محل کسب و موارد مشابه، غنيمتي است و وجود تعطيلات زياد و عدم امکان استفاده از آن براي تفريحات معمول، شرايط را به ويژه براي شهروندان متوسط يا کم بضاعت از لحاظ اقتصادي، مشکلتر خواهد نمود.
6- اميدواريم با تحقيقات علمي و در نظر گرفتن شرايط کشور از همه جنبهها،يک طرح مستقل براي ساماندهي تعطيلات و با نگاهي منطقي به تصويب برسد که همه موارد در آن تا حدودي لحاظ گردد.»
انتهای پیام
نظر شما