روایت آنچه را از ظهر یکشنبه تا دوشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ گذشت، شاید بعدها در روایات تاریخی سرزمین پرتب و تاب ایران بنویسند؛ روایت ۱۷ ساعت جستوجو برای پیدا کردن بالگردی که قرار بود رئیسجمهوری، وزیر امور خارجه، استاندار آذربایجان شرقی، امام جمعه تبریز و ۵ نفر دیگر را به مقصد برساند، اما در اوایل راه ناکام شد و به زمین افتاد. مردم محلی اول از همه صدای انفجار را شنیدند، اما فکر کردند یکی از صداهای همیشگی معدن مس «سونگون»، در همان نزدیکی است؛ معدنی که قرار بود ساختمانهایش ساعتها بعد، محل استقرار نیروهای امدادی شوند.
به گزارش هم میهن، خبر هنوز به همه ایران نرسیده بود که تیمهای امدادی و جستوجو و واکنش سریع به سمت منطقه سقوط به راه افتادند؛ چیزی حدود ۲۴۰ تیم. تا بیاید صبح و لاشه بالگرد و پیکر شهدا پیدا شوند، تعداد زیادی از ایرانیها چشم بر هم نگذاشتند و بعد، تیمهای جستوجو آنقدر گشتند تا توانستند با کمک پهپادها به محل حادثه برسند. کوههای پیرداوود بعد از ساعتها چشمانتظاری، پیکر شهدا را پس داد.
امدادگران هلالاحمر، تکاوران ارتش، نیروهای سپاه و مردم محلی، در مسیر بازگشت مجبور شدند دستبهدست هم دهند تا بتوانند پیکرها را از شیب تند کوهستان بالا بیاورند؛ در اوج خستگی و امیدی که ناامید شده بود. مهدی خدایی، مسئول تیم امداد و نجات کوهستان جمعیت هلالاحمر آذربایجان شرقی یکی از آنها بود؛ نجاتگر داوطلب و مسئول تیم امداد و نجات کوهستان جمعیت هلالاحمر آذربایجان غربی.
او از ساعت ۲ ظهر روز یکشنبه تا ساعت ۷ صبح روز دوشنبه، یعنی حدود ۱۷ ساعت در محل حضور داشته و جزو اولین تیم امدادی بود که به محل سقوط هلیکوپتر حادثهدیده رسید: «پس از نزدیک به ۵۶ دقیقه، در قالب چند تیم امدادی حدود ساعت دوونیم ظهر روز یکشنبه به محل حادثه رسیدیم، شرایط آب و هوایی بسیار نامناسب بود، مه شدیدی در منطقه دیده میشد و زمین گلآلود بود که مجموعه این اتفاقات، روند عملیات را کُند کرده بود. در کنار همه اینها هم بهدلیل ابعاد سیاسی ماجرا و حساسیتهای زیاد، امدادرسانی بسیار سخت شده بود. درنهایت هم پس از اینکه برای دو، سه ساعت مه کم شد، تیمهای امدادی توانستند به محل سقوط هلیکوپتر برسند و پیکرها را ببینند.»
به گفته خدایی، حدود ۱۸ ساعت پس از وقوع حادثه تیمهای امدادی توانستند به منطقه برسند که درمجموع با در نظر گرفتن زمان انتقال پیکرها، کل عملیات از ابتدا تا انتها، حدود ۲۰ ساعت زمان برد.
این نجاتگر که ۲۸ سال سابقه امدادرسانی در حوادث دارد و تاکنون در حوادث بسیاری ازجمله دو سقوط هلیکوپتر و یک سقوط هواپیمای تهران – یاسوج حضور داشته، میگوید که این حادثه، بهدلیل حضور چهرههای سیاسی، وضعیت ویژهای داشت و شرایط را برای کار سخت کرده بود: «بیش از ۵۰ تیم عملیاتی از استان آذربایجان شرقی و استانهای همجوار بهصورت تیمهای ۵ نفره از تمام ارگانهای امدادی و نظامی در منطقه حضور داشتند، اما منطقه از نظر پوشش گیاهی و جانوری بسیار وضعیت پیچیدهای دارد، جنگلهای ارسباران، محل زندگی حیوانات وحشی مثل خرس، گراز، گرگ، شغال و... است و در کنار همه اینها همیشه در وضعیت مهآلودگی و بارندگی قرار دارد. چندسال پیش هم، یک هلیکوپتر نظامی در این منطقه سقوط کرده بود که دلیل اصلی آن هم وجود مه شدید در این منطقه بود.»
این نجاتگر بدون اینکه ماجرای مفقود شدن چند امدادگر حین عملیات پیدا کردن هلیکوپتر را تایید یا رد کند، میگوید که شرایط منطقه برای خود امدادگران هم خطرناک بود: «من هم خبر مفقود شدن چند امدادگر را شنیدم، اما نمیتوانم صحتش را تایید کنم، به هر حال منطقه مه آلود و جنگلی است و هر چقدر به سمت غروب و تاریکی هوا میرفت، این احتمال وجود داشت که افراد مسیر را گم کنند، البته تمام امدادگران به تجهیزات ناوبری مجهز بودند، چه با دستگاههای مخصوص و چه با گوشیهایشان. به هر حال بهدلیل پوشش گیاهی، وجود حیوانات وحشی و گلآلود بودن منطقه، وضعیت برای حضور امدادگران هم خطرناک بود و ممکن بود در پرتگاهها سقوط کنند.»
او درباره اینکه گفته شد کارگران معدن مس سونگون برای امدادرسانی وارد عمل شده بودند، با تایید این ماجرا توضیح میدهد: «کارگران این معدن حمایت و پشتیبانی زیادی کردند، یک ایستگاه پمپ بنزین دارند که برای خودروهای امدادی مورد استفاده قرار گرفت، آنها همچنین مواد غذایی به امدادگران رساندند و نیروی انسانی و خودرو در اختیارمان قرار دادند.»
خدایی، جزو امدادگرانی است که در لحظات اولیه در کنار لاشه هلیکوپتر حاضر شد: «حدود ساعت ۷ و ۵ دقیقه صبح دوشنبه، به لاشه هواپیما رسیدیم، پیکرها هم در کنار هلیکوپتر بودند، یعنی به فاصله دورتری نیفتاده بودند. اغلب هم دچار سوختگی شده بودند. پیکرها بعد از پیدا شدن، در کیسه جسد قرار گرفتند و با بسکت بهصورت زمینی به معدن منتقل شدند. حتی زمانی که پیکرها در حال انتقال بودند هم منطقه مهآلود بود.»
به گفته او، محل قرارگیری هلیکوپتر حادثهدیده، از طریق نیروهای موتوری محلی و پهپادهایی که فرستاده شده بود، شناسایی شد: «از ابتدا مشخص نبود که هلیکوپتر کجا سقوط کرده، حتی اگر دود ناشی از آتشسوزی هم بلند شده باشد، باز هم بهدلیل مهآلودگی منطقه، نمیشد آن را تشخیص داد. اصلاً امکان دید وجود نداشت، نزدیکترین روستا به محل حادثه، خوینهرود بود. اهالی صدای کوبیدهشدن در منطقه را شنیده بودند، اما نمیدانستند چه اتفاقی افتاده است.»
براساس اعلام این نجاتگر، منطقه از نیروهای امدادی خالی شده و تنها نیروهای نظامی برای بررسی حادثه در محل حضور دارند.
جستوجو نزدیک محل سقوط
اولین گزارش حادثه ساعت ۱۴ به هلالاحمر ورزقان اعلام شد و چهار تیم امدادی از این شهرستان به مناطق نزدیک روستای اوزی اعزام شدند. غیر از آنها تیمهایی از ارتش، سپاه و نیروهای امدادی معدن مس سونگون هم در منطقه حضور داشتند و کمکم نیروهای استانی و غیراستانی هم به آنها اضافه شدند.
جستوجوی تیمهای امدادی با پای پیاده در محدوده اعلامشده به نتیجه نرسید و مدتی بعد گزارشی دیگر مربوط به روستای خوینهرود دریافت کردند، همزمان با آنها پهپادها هم به منطقه رسیدند.
هوای منطقه بارانی و بهشدت مهآلود بود؛ سرتیمها، اعضای تیم را تقسیمبندی کردند و همراه با یکی از اهالی یکی از روستاها که به منطقه آشنا بود، کار جستوجو با پای پیاده آغاز شد؛ یک عملیات طولانی ادامهدار. محدودهای که آنها با تجهیزات انفرادی و در قالب یک تیم شامل اعضایی از سپاه، مردم محلی و هلالاحمر جستوجو کردند به محدوده سقوط بالگرد نزدیک بود.
عملیات جستوجوی این تیمها نیمههای شب و تا روشنی آفتاب ادامه داشت. یکی از اعضای هلالاحمر ورزقان تعریف میکند که ساعت ۶:۳۰ دقیقه روز ۳۱ اردیبهشتماه، گزارشی از مختصات محل سقوط هلیکوپتر دریافت کردند و حدود ساعت هفت به محل حادثه رسیدند: «زمانی که این گزارش اعلام شد، ما تقریباً در پنج کیلومتری منطقه سقوط بالگرد بودیم و تازه به این منطقه رسیده بودیم. ابتدا بالهای بالگرد را دیدیم و بعد کمکم پایینتر رفتیم و سر صحنه رسیدیم.»
تیمهایی از سپاه ارومیه و هلالاحمر اولین گروهی بودند که به منطقه سقوط رسیدند و بعد باقی نیروها همراه با تجهیزات انتقال. کار انتقال پیکرها با پای پیاده حدود دو ساعت زمان برد تا امدادگران به محل حضور آمبولانسهای هلالاحمر و اورژانس رسیدند و پیکرها درنهایت به تبریز اعزام شدند.
روایت امدادگران مس سونگون
امدادگران معدن مس سونگون میگویند، حضور افراد ناشناس به منطقه و کمک نگرفتن از اهالی محلی موجب شد روند امداد و نجات کندتر شود. آنها بهدلیل آشنا بودن به منطقه بعد از اعلام سقوط هلیکوپتر کار جستوجو را آغاز و به سمت جنگلهای ارسباران حرکت میکنند؛ جایی که از نظر آبوهوایی خشن است و در این روزها مهآلودتر و بارانیتر است.
نوروز جباری، یکی از این امدادگران تعریف میکند کسانی که از شهرستانهای دیگر مامور شده بودند، اطلاع دادند که چندباری از داخل کابین هلیکوپتر تماس گرفته شده و مختصات دیگری دادند، اما این موضوع باعث شد که کار عملیات طول بکشد: «وضعیت آبوهوا باعث میشد عملیات امدادی به سختی پیش رود. ما بهصورت خودجوش ساعت چهار بعدازظهر همراه تیمی از مس سونگون برای جستوجو به منطقه رفتیم و محدوده جستوجوی ما هم نزدیک به محل سقوط هلیکوپتر بود؛ یعنی جایی بین روستای اوزی و خوینهرود، بعد از مدتی مختصات دیگری اعلام و گفته شد که ظاهراً از داخل کابین تماس گرفته شده است و به منطقه دیگری اعزام شدیم، اما چیزی پیدا نکردیم و به محل معدن مس سونگون برگشتیم. صبح فردا که دوباره به منطقه اعزام شدیم، لاشه هلیکوپتر به کمک پهپادها پیدا شده بود.»
معدن مس سونگون در آن ۱۷ ساعت ملتهب به پایگاه اصلی امدادرسانی تبدیل شده بود و مقامات و نیروهای امدادی در آن مستقر بودند. در این مدت همه پرسنل معدن برای کمک به روند امدادرسانی حضور داشتند و کسانی که دوره امدادونجات دیده بودند، همراه گروههای دیگر به منطقه اعزام شدند.
نیروهای امدادی این معدن میگویند اهالی روستاها صدای انفجار شنیده بودند و چند نفر از نیروها هم مسیر حرکت هلیکوپتر سوم را دیده بودند. آنها همین موضوع را در اختیار نیروهای امدادی قرار دادند و درنهایت هلیکوپتر در محدودهای پیدا شد که آنها تخمین زده بودند.
محمد عبداللهیان، مشاور مدیرعامل در ایمنی معدن مس سونگون، همراه با اعضای دیگری از تیم ایمنی این معدن هم برای جستوجو به مناطق صعبالعبور ارسباران رفته بودند.
او میگوید: «چند نفر از نیروهای مس سونگون میگفتند، دیدیم که سه هلیکوپتر رفت، اما دو تا برگشت. یکی از آنها صدای هلیکوپتر معمولی نمیداد. از آخرین لحظههای آن هم عکس گرفتیم و مسیری را که رفته بود، دیدیم.»
مسیری که بهدلیل مه شدید و بارش باران و برف، کاملاً گلآلود بود و خودروها به سختی امکان حرکت داشتند. جباری میگوید: «من در دو حادثه مشابه دیگر یعنی سقوط هواپیما در کوه دنا و سقوط جنگنده اف. پنج در سبلان هم حضور داشتم، اما این اتفاق اصلاً با آنها قابل مقایسه نیست؛ چون منطقه واقعاً خشن است. هواپیمایی که در دنا سقوط کرده بود، با وجود صعبالعبور بودن منطقه، از دور قابل مشاهده بود، اما در این مورد کسی نمیدانست هلیکوپتر کجا سقوط کرده است.»
وضعیت آبوهوایی منطقه شرایط جستوجو را در جنگلهای انبوه و بهشدت متراکم ارسباران دشوارتر کرده بود و مسیرهای گلآلود، ماشینهای امدادی را بهسمت دره میکشاند. مه آنقدر غلیظ بود که امدادگران نمیتوانستند بیش از یکمتر جلوتر را ببینند و محدوده دید بهشدت کم شده بود. جستوجوی تیمهای امدادی مس سونگون تا ساعت یک نیمهشب ادامه داشت، اما بینتیجه بود. او میگوید: «نزدیک به غروب آفتاب به باقی تیمهای امدادی گفتم باتوجه به وضعیت دره، تا زمانی که هوا تاریک نشده فرصت جستجو داریم، اما بعد از آن دیگر امکان پیدا کردن بالگرد و ورود به منطقه وجود ندارد. آنجا منطقه بکر ارسباران است، پای کمتر انسانی به آن رسیده و حیوانات خاص خودش را دارد.»
در ساعات نزدیک صبح خبر کمک ترکیه به ایران با استفاده از یک پهپاد شنیده میشود. امدادگران مس سونگون تعریف میکنند که پهپاد بعد از اذان صبح بلند میشود و ابتدا مختصاتی را نشان میدهد و نیروهای امدادی برای شناسایی بهسمت این محدوده حرکت میکنند، اما به نتیجهای نمیرسند.
تشکیل ستاد بحران در معدن
امیر شایانمهر، خبرنگار صداوسیماست که برای پوشش برنامه افتتاح سد، همراه با تیم ریاستجمهوری عازم منطقه شده بود. او میگوید که از ساعت سهونیم ظهر روز یکشنبه تا ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه، در منطقه حضور داشته است: «بعد از اینکه مراسم افتتاح سد قیز قلعه سی، بهسمت تبریز حرکت کردیم. قرار بود ما هم با بالگرد تیم ریاستجمهوری برگردیم، اما بهدلیل اینکه میخواستیم خبر را مخابره کنیم، همچنین به این دلیل که ظرفیت بالگرد تکمیل شده بود همراه با نیروهای حفاظتی رئیسجمهوری و تیم روابط عمومی ریاستجمهوری بهصورت زمینی به سمت تبریز حرکت کردیم. در میانه راه بودیم که خبر دادند، یکی از سه بالگرد در منطقه ورزقان، فرود اضطراری کرده است. بعد از این خبر، ما هم به سمت محل رفتیم، ساعت سهونیم به آنجا رسیدیم.»
به گفته او، تیمهای امدادی در معدن سونگون مستقر شده بودند و حتی ستاد بحران هم در همانجا تشکیل شد: «بعد از اینکه دو بالگرد متوجه نبود بالگرد سوم شده بودند، در محدوده معدن مس که حدود ۱۵ کیلومتر از محل سقوط فاصله داشت، فرود میکنند و وزرا و فرماندهها در ساختمان اداری معدن مستقر میشوند بههمیندلیل هم در همان معدن ستاد بحران تشکیل شد.»
او ادامه میدهد: «تا نزدیکی روستا، جاده خاکی بود و هر خودرویی نمیتوانست در مسیر جرکت کند، یک جاده محلی هم داشت که بعد از حدود یکونیم کیلومتر به درهای میرسید. هلیکوپتر در دامنه دره سقوط کرده بود. حدود یکساعتونیم هم زمان برد تا تیمهای امدادی از دره گذر کنند.»
تیمهای امدادی شب را در همان معدن سپری کردند، هوا بهشدت سرد بود و امدادگران پس از هر بار گشتزنی در منطقه دوباره به معدن باز میگشتند: «وضعیت جوی بسیار خطرناک بود، طوری که همکار تصویربردارم وقتی ۵ متر از من دور میشد دیگر نمیتوانستم او را ببینم.»
او با اهالی روستاهای اطراف صحبت کرده بود: «اهالی صداها را شنیده بودند، اما تصورشان این بود که صداها مربوط به معدن مس است، به همین دلیل تعجب زیادی نکرده بودند. چون هوا مهآلود بود اگر هم آتشسوزی اتفاق افتاده بود، متوجه آن نمیشدند.»
او میگوید که ساعت سه بامداد دوشنبه خبر رسید که پهپادها توانستهاند مختصاتی از محل وقوع حادثه را پیدا کنند، البته در ابتدا مختصات اشتباه داده شد، نیروها به محل رفتند و اثری از هلیکوپتر پیدا نکردند، ساعت حدود ۵ یا پنجونیم صبح بود که نیروهای امدادی درنهایت توانسته بودند با دیدن لاشههای هلیکوپتر، محل حادثه را شناسایی کنند.
همان موقع بود که متوجه شدند احتمالاً هیچکدام از سرنشینان زنده نیستند: «پهپادها دارای سنسورهای حرارتیاند که توانایی تشخیص بدنهای گرم را دارد، اما از طریق این پهپادها، هیچ علائمی مبنی بر پیدا کردن بدن گرم دیده نشد. همین موضوع نشان میداد که سرنشینان جانباختهاند.»
تیم صداوسیما در تبریز بهسر میبرند. عملیات انتقال پیکرها تمام شده. آنها را به تبریز منتقل کردهاند. تیمهای کارشناسی بررسی سانحه، اما همچنان در محل مستقر هستند. تیمهای امدادی، اما آنجا را ترک کردهاند.
۱۲ آمبولانس به منطقه رفتند
جعفر میعادفر، رئیس سازمان اورژانس کشور یکی از کسانی است که در دو روز گذشته مسئولیت رهبری تیم اورژانس برای امدادرسانی به حادثه سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی و دیگر همراهانش را داشته است.
او میگوید، نیروهای سازمان اورژانس کشور در همان دقایق اولیه که اتفاق گزارش شده، کارشان را فوری شروع کردهاند: «چون در تیم همراه رئیسجمهور تیم پزشکی همیشه حضور دارد، در همان دقایق اولیه حادثه به ما اعلام شد و به محض درخواست کمک آنها، ما وارد ماجرا شدیم.»
به گفته او ۱۰ ماشین آمبولانس و ۲ اتوبوس آمبولانس به محل حادثه سقوط هواپیمای حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش از سوی سازمان اورژانس کشور ارسال شده است: «برای ارسال یک بالگرد هم تقاضا داده بودیم که بهدلیل شرایط بد آب و هوایی در نزدیکی محل حادثه لندینگ کردند که اگر هوا بهتر شود، بتواند خدماترسانی کند. با توجه به اینکه حادثه را جدی میدیدیم، تیمهای جراحی، بیهوشی و طب اورژانس هم اعزام کردیم که به محض پیدا شدن مصدومان بتوانیم سریعترین خدمت را ارائه دهیم. دانشگاه علوم پزشکی تبریز، ارومیه و بیمارستانهای آن بهصورت صددرصدی آماده بودند و دانشگاه علوم پزشکی اردبیل را هم بهعنوان پشتیبان در نظر گرفتیم که اگر احیاناً لازم باشد که خدماتی داده شود، همه چیز آماده باشد.»
میعادفر میگوید از تهران یک هواپیما به سمت تبریز ارسال شد که اگر نیاز به امدادرسانی باشد آمبولانس هوایی ما برای این کار آماده باشد: «این آمبولانس هوایی هم تا دیروز بعد از پیدا کردن پیکرها آنجا بود و بعد هم که پایان عملیات اعلام شد. بهدلیل اینکه مسیر طولانی است، در فرودگاه مهرآباد هم تیمی از اورژانس متشکل از پزشکان مستقر بود که اگر احیاناً لازم بود آنها هم به سمت افراد زخمی حرکت کنند. چون ممکن بود مصدومان نیاز پیدا کنند که به تهران اعزام شوند. چون هواپیماهای ما کوچکند و یک یا دو مصدوم را میتوانند منتقل کنند؛ بنابراین یکی از این هواپیماها را اعزام کردیم و یکی از آنها را بهصورت استندبای در تهران گذاشتیم که اگر لازم بود کمکرسانی صورت بگیرد.» به گفته میعادفر، در عملیات جستوجو از همان ابتدا، در کنار نیروهای امدادی هلالاحمر، نیروهای اورژانس هم حضور داشتهاند: «چون ممکن بود علاوه بر مصدومان حادثه، افراد امدادگر هم بهدلیل اینکه در طول شب درحال امدادرسانی بودند، نیاز به مراقبت داشته باشند، همکاران ما در کنارشان بودند. همچنین رئیس اورژانس تهران همراه وزیر بهداشت در محل حادثه حضور داشت و البته کار به معاینه افراد حادثهدیده نرسید، چون آنها فوت کرده بودند.»
میعادفر میگوید که اقدامات فوریتهای پزشکی و درمانی از وظایف اورژانس اجتماعی است و متخصصان جراحی، بیهوشی، عروق و... هم تحت نظر معاونت درمانیاند: «معمولاً این تیمهای ما آمادهاند و براساس شدت حوادث این تیمها به محل اعزام میشوند. در حادثه سقوط هواپیمای رئیسجمهور و حوادث سیستان و بلوچستان هم که بهتازگی بود، این آمادگی در سطح بالایی بود و اقدامات لازم هم صورت گرفت. دانشگاههای علوم پزشکی ما همیشه آمادهاند و بهمحض اطلاع ما به محلهای اعلامشده اعزام میشوند.»
سازمان هواشناسی مجاز به اظهارنظر نیست
همان اوایل انتشار اخبار درباره سقوط بالگرد در جنگلهای ارسباران بود که تسنیم در گزارشی مدعی شد، منطقه بهشدت بارانی و مهآلود و دو روز پیش هشدار نارنجی هواشناسی برای این مناطق صادر شده بوده است. این خبرگزاری نوشت که خبرنگاران محلی، محل سانحه رخداده برای بالگرد ابراهیم رئیسی را بهشدت هوای مهآلود و بد توصیف کردهاند و گفتهاند که شعاع دید به یکمتر هم نمیرسد.
حالا، اما صادق ضیاییان، رئیس مرکز پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا سوال در این باره را بیپاسخ گذاشت و گفت که مجاز به حرف زدن در این باره نیست و اگر مجاز شد بعداً صحبت خواهد کرد.
این درحالیاست که فتحالله امی، عضو گروه هوافضا دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سابق پژوهشگاه هوافضا، درباره علت احتمالی و اصلی سقوط هلیکوپتر رئیسجمهور به «انتخاب» گفته، سوانحی که در کشور رخ میدهد سازمان هواپیمایی یک هیئت فنی را تعیین میکند که منطقه سقوط و شرایط را بررسی میکنند: «تا قبل از اعلام نظر آنها هیچ اظهارنظری نمیتوان کرد. مسئله بسیار پیچیده و فنی است. در کل میتوان گفت که در بررسی شرایط جوی، کوتاهی شده است. تمام هواگردها و هواپیماها، قبل از پرواز چک فنی میشوند و اجازه پرواز میگیرند. برای خود من در یکی از ماموریتها حادثه مشابهی پیش آمد. ما بالگردی را سوار شدیم و کمی که از زمین فاصله گرفتیم، تمام تجهیزات از کار افتاد. بالگرد اگر موتورش هم از کار بیفتد، میتواند بهصورت آزاد زمین بنشیند و حادثهای رخ ندهد. ما، چون در فاصله کمی بودیم و منطقه هموار بود، حادثه رخ نداد.»
او درباره اتفاقات مشابه در حوادث هوایی هم گفته است که شرایط جوی در بازگشت سفر رئیسجمهور مورد توجه قرار نگرفته که بالگرد دچار حادثه شده است: «آن شرایط اصلاً مناسب پرواز نبوده و همان اتفاقی که برای هواپیمای آسمان در یاسوج و هواپیمای آقای دادمان اتفاق افتاد، تکرار شد. البته به آقای دادمان گفته بودند که پرواز نکنید و خلبان ایران هم قبول نکرد و یک خلبان روس نشسته بود.»
امی درباره توجه به اصول فنی پرواز مسئولان گفته که مسئله پرواز برای مقامات باید حساب شده باشد، استاندارد پرواز مقامات از استاندارد افراد معمولی بیشتر است: «این هلیکوپتر که رئیسجمهور سوار بوده است، جزء هلیکوپترهای آمریکایی است و سابقه طولانی در پرواز دارد. عموماً هلیکوپترهایی که در اختیار ماست، آمریکاییاند.»
نزدیک طلوع آفتاب برای لحظهای مه کنار رفت و لاشه هواپیما از دور پیدا شد. امدادگران برگشتند. پیکرها منتقل شدند. جنگل تنها ماند. روز تمام شد.
نظر شما