شناسهٔ خبر: 66750199 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

مشارکت ۴۱درصدی یعنی چه؟

صاحب‌خبر -

فرهیختگان نوشت:

مشارکت ۴۱درصدی در انتخابات ۱۱ اسفند پایین‌ترین مشارکت انتخاباتی تاریخ جمهوری اسلامی است که پس از ۲مشارکت ۴۲ و ۴۸ درصدی در ۴سال اخیر کسب شده است. اینکه ۳ انتخابات پیاپی مشارکت زیر ۵۰ درصد داشته باشند در هر جای جهان یک معنا می‌دهد اما در ایران نخستین معنایش «بحران مشروعیت» است.

مشارکت ۴۱درصدی در انتخابات ۱۱ اسفند پایین‌ترین مشارکت انتخاباتی تاریخ جمهوری اسلامی است که پس از ۲مشارکت ۴۲ و ۴۸ درصدی در ۴سال اخیر کسب شده است. اینکه ۳ انتخابات پیاپی مشارکت زیر ۵۰ درصد داشته باشند در هر جای جهان یک معنا می‌دهد اما در ایران نخستین معنایش «بحران مشروعیت» است… شخصا با ارتباط درصد مشارکت و میزان مشروعیت هم‌نظر نیستم (خیلی اوقات افزایش مشارکت نتیجه اضطرار و نارضایتی است و کاهش مشارکت ناشی از ثبات شرایط و بهبود نزاع‌ها) اما سیستم سیاسی مستقر، خود با تکرار این گزاره که مشارکت در انتخابات به معنای تایید نظام است باعث تثبیت قراردادی این باور شد و حالا در عصری که دیگر خبری از مشارکت‌های ۶۵ تا۸۰ درصد نیست نمی‌تواند این واقعیت را کتمان کند.

انتخابات ۱۱ اسفند نامطلوب‌ترین انتخابات ممکن در مقابل مشارکت‌کنندگان بالقوه بود… مختصات این انتخابات در ۳ضلع تعریف می‌شد:  جامعه در ناراضی‌ترین شرایط ممکن سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است… پرونده حوادث ۹۸ و ۴۰۱ که در خیابان باز شده بود در میدان سیاست هیچ‌گاه بسته نشد. جناح‌های سیاسی در بلاموضوع‌ترین شرایط ممکن قرار گرفته‌اند و همین بلاموضوعی مانع از آن می‌شود که نارضایتی موجود را نمایندگی کنند… در شاهد مثال این بلاموضوعی می‌شود به فضای تبلیغاتی انتخابات نگاه کرد که در آن نامزدها و جناح‌ها، دیگر وعده هم نمی‌دادند! گویی که همه قبول کرده‌اند که امکان تغییر خاصی وجود ندارد.

به علت رادیکال شدن شرایط سیاسی کشور، گزاره تحریم انتخابات در معنادارترین زمان خود قرار گرفته بود… به بیان دیگر در هیچ دوره‌ای به اندازه این ۳دوره، رای ندادن(بی‌عملی) کنشی فعال و اعتراضی به حساب نمی‌آمد.

وصل کردن این ۳ ضلع به همدیگر یک معنا می‌دهد و آن هم این است که یک ایرانی در هیچ دوره‌ای به اندازه این دوره دلیل موجه برای «رای ندادن» نداشته است… در همین شرایط کسب مشارکت ۴۱ درصدی به معنای شکست ایده تحریم انتخابات است. انتخاباتی که در نامطلوب‌ترین و غیررقابتی‌ترین حالتش توانسته مشارکت نزدیک به ۴۰٪ را تثبیت کند بعید است به این زودی‌ها مشارکتی کمتر را تجربه کند… این تجربه ۴۱ درصدی سوژه «براندازی» یا «سقوط» را تضعیف می‌کند و کنشگران و جریان‌های سیاسی مردد و سرخورده را دچار تجدیدنظرهای جدی خواهد کرد.

تکرار ۳ تجربه مشارکت در بازه بالای ۴۰ و پایین ۵۰ درصد وجه انتزاعی این باور که ایران جامعه‌ای فاقداکثریت است را عینیت بخشیده… بخشی از این فقدان اکثریت عارضه سقوط کلان‌روایت‌های سیاسی است که نمونه‌های آن را در جهان هم می‌توان یافت اما بخش دیگری به شکست الگوهای تحمیلی بازی از بیرون برمی‌گردد… به این معنا که جامعه به کثرت الگوی مواجهه با شرایط رسیده و هرکس در مواجهه با امر نامطلوب، مطلوب‌ترین امکان خود را انتخاب می‌کند و لزوما تن به نسخه تجویزی دولت یا ضددولت نمی‌دهد.

معمای اصلی سیاست ایران در نسبت این ۳ واقعیت با هم است… زمانی که از یکسو بحران مشروعیت و تاییدعمومی عیان شده و از سوی دیگر براندازی و سقوط هم اعتبار خود را از دست داده‌اند، جامعه‌ای که به سمت تصمیم‌گیری‌های مستقل حرکت می‌کند چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا امکان ظهور اکثریت در کوتاه مدت وجود دارد؟ اگر نه، اقلیت‌ها چه نسبتی میان خود تعریف خواهند کرد؟

منبع: کانال صادق فرامرزی