شناسهٔ خبر: 66697083 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رویدادایران | لینک خبر

۷ مورد از تکان‌دهنده‌ترین حملات حیوانات به انسان‌ها ۷ مورد از تکان‌دهنده‌ترین حملات حیوانات به انسان‌ها

فرادید| انسان‌ها از ابتدای پیدایش با حیوانات همزیستی داشته‌اند. آن‌ها با اشکال و اندازه‌های مختلفشان برای موفقیت و خوشبختی انسان ضروری بوده‌اند، خواه به شکل همراه، به عنوان غذا و یا به عنوان یک ابزار کار. به گزارش فرادید، با این حال، بدیهی است که برخی از حیوانات را نمی‌توان رام کرد و مردم یاد

صاحب‌خبر -

فرادید| انسان‌ها از ابتدای پیدایش با حیوانات همزیستی داشته‌اند. آن‌ها با اشکال و اندازه‌های مختلفشان برای موفقیت و خوشبختی انسان ضروری بوده‌اند، خواه به شکل همراه، به عنوان غذا و یا به عنوان یک ابزار کار.

به گزارش فرادید، با این حال، بدیهی است که برخی از حیوانات را نمی‌توان رام کرد و مردم یاد گرفته‌اند در مورد این موجودات احتیاط کنند. با وجود مراقبت‌های فراوان، گاهی نمی‌توان جلوی برخی حملات را گرفت؛ چه به دلیل خطای انسانی و چه به دلایل ناشناخته. گذشته از اینها، نتایج این برخوردها می‌تواند پیامدهای دگرگون‌کننده‌ای داشته باشد. در اینجا چند مورد از عجیب‌ترین سوابق حملۀ حیوان به انسان را ملاحظه می‌کنید.

1. افتادن مار از آسمان و پرواز شاهین به زمین

1

پگی جونز بازوی بانداژشده خود را حین بهبودی پس از حمله مار/شاهین نشان می‌دهد. 

پگی جونز در آگوست ۲۰۲۳ حین کار در حیاط خانه خود در تگزاس با شوک بزرگ زندگی خود مواجه شد. او ناگهان دید چیزی از آسمان افتاد و به بازویش برخورد کرد. آن جسمی که دور بازویش پیچیده بود مار بود. جونز با فریاد شوهرش را صدا زد و شروع به تکان دادن دستش کرد تا مار تقریباً چهار و نیم فوتی را از بازویش جدا کند، اما این کار فقط موجب عصبانیت مار شد. مار سخت‌تر از قبل دور دست او پیچید و شروع به ضربه زدن به صورت و عینک او کرد. 

وقتی یک شاهین سفید و قهوه‌ای از بالای سر پگی پایین آمد و به این کشمکش پیوست، ظرف چند ثانیه اوضاع عجیب‌تر شد. داستان از این قرار است که شاهین با ماری که وعده غذایی او در چنگال‌هایش بوده، بالای سر پگی در حال پرواز بوده که ناخواسته مار را رها می‌کند و حالا بازگشته بود تا غذایش را پس بگیرد. وقتی شاهین تلاش می‌کند مار را بگیرد، چنگال‌هایش بازوی جونز را می‌خراشد. در نهایت، پرنده موفق میشود مار را از دور دست پگی باز کند و با آن پرواز کند و جونز را با یک دست مجروح و کبود رها کند. 

شوهر پگی این حمله را ندید اما خیلی زود صدای جیغ همسرش را شنید و به کمک او آمد و دید بازوی او غرق خون است. او پگی را به بیمارستان رساند، اما بخاطر حمله عصبی که به او دست داده بود، چند دقیقه طول کشید تا این داستان باورنکردنی را برای شوهرش شرح دهد. وقتی به بیمارستان رسیدند، مشخص شد بیشتر زخم‌ها از شاهین است و به نظر نمی‌رسد مار او را گزیده باشد. او با موفقیت با آنتی‌بیوتیک و مراقبت از زخم درمان شد، اگرچه از این حمله دچار آسیب‌های روانی شد، به‌ویژه که دو سال پیش یک مار سمی او را گزیده بود. 

2. شب خرس‌ها

2

لئونارد لاندا، تکاور پارک ملی یخچال طبیعی با خرسی که میشل کونز را در دریاچه قزل‌آلا کشت، ۱۹۶۷

یک شب تابستانی در پارک ملی گلِیسیِر (یخچال طبیعی) در سال ۱۹۶۷ سبب شد ایالات متحده و خدمات پارک ملی برای همیشه نحوه مدیریت خرس‌ها و رابطه انسانها و خرسها را تغییر دهند. پارک‌های ملی گذشته با امروز بسیار فرق داشتند. ریختن زباله و غذا دادن به حیوانات رایج بود. این رفتارها به شرطی کردن حیوانات وحشی مختلف، به ویژه خرس‌های گریزلی کمک کرده بود و آنها انسان‌ها را با غذا ربط میدادند و همین موضوع، منجر به فاجعه‌ای در شب ۱۳ آگوست شد. دو زن به نام‌های میشل کونز و جولی هِلگِسون، هر دو نوزده ساله، پس از کشیده شدن از اردوگاهشان توسط دو خرس مختلف در پارک، چندین مایل دورتر از یکدیگر، به طرز مرگباری کشته شدند. 

0

کلبه ییلاقی پارک گرانیت از تی. جِی. هیلمن، ۱۹۲۵

این حادثه زنگ خطری برای مسئولان پارک بود تا دست به تغییرات گسترده برای جلوگیری از حملات آینده بزنند، چون برخی از کارشناسان و محیط‌بانان حیات‌وحش قبل از این حملات، شکایاتی کرده بودند. نزدیک محل‌های حمله در کلبه‌های پارک گرانیت، رستوران محل هر شب به خرس‌ها پسمانده غذاها را میداد تا بازدیدکنندگان را سرگرم کند. در دریاچه قزل‌آلا، یکی از محل‌های حمله، هفده کیسه زباله پس از حمله جمع‌آوری شد. 

همانطور که جک اولسِن روزنامه‌نگار در کتاب شب خرس‌ها می‌نویسد: «در واقع تصادف محض است که دو خرس گریزلی چند ساعت از یک شب را برای گرفتن دو قربانی انتخاب کردند… اما اصلا تصادفی نبود که سال ۱۹۶۷ بود و آن مکان پارک یخچال طبیعی بود.» تغییرات اعمال شد و امروز نتایج آن مشهود است. پارک‌های ملی تمیزتر شدند، بازدیدکنندگان در مورد تعاملات انسان با حیات وحش آموزش می‌بینند و مشاهدات خرس گزارش و به طور موثر مدیریت می‌شود. 

3. جانور گِوادِن

5

حکاکی قرن هجدهم که هیولا را به تصویر می‌کشد

این داستان نه چندان جدید به قرن هجدهم فرانسه برمی‌گردد، زمانی که موجودی ناشناخته، حومه شهر فرانسه را در منطقه گِوادِن به وحشت انداخت. نخستین قربانی، ژان بوله‌ی ۱۴ساله بود که از گوسفندان نگهداری می‌کرد و بعدتر به شکل وحشیانه‌ای کشته شد. این حادثه قربانیان بیشتری داشت که بسیاری از آن‌ها گلویشان دریده یا اجسادشان تکه تکه شده بود. 

بیشتر قربانیان، زنان و کودکان بودند، برخی تنها و برخی با دیگران. در مجموع، در حملاتی که حدود سه سال طول کشید، حدود ۱۰۰ تن کشته و ۳۰۰ تن زخمی شدند. تا به امروز، هیچ کس با اطمینان نمی‌داند جانور گوادن چه بود. امروزه حدس می‌زنند آن جانور احتمالاً گرگ (احتمالاً یک گله، نه فقط یک گرگ)، یک گرگ دورگه، یک قاتل سریالی در لباس مبدل و یک گربه یا کفتار بزرگ بوده که از قفس جانوران نمایشی فرار کرده است. 

4. ببر چمپاوات

6

سر ببر چمپاوات سمت چپ و طرحی از او سمت راست

رکورددار کشتار انسان توسط یک حیوان متعلق به یک ببر ماده بنگالی به نام «آدمخوار شامپاوات» با ۴۳۶ قتل مستندشده به نام اوست. اواخر دهه ۱۸۹۰، این ببر ماده احتمالاً بر اثر شلیک گلوله شکارچی به صورتش مجروح شده بود. این شلیک، دندان نیش او در سمت راست را شکست و توانایی او را برای شکار حتی یک طعمه معمولی محدود کرد و در نتیجه او به یک طعمه آسان روی آورد: انسان‌ها. 

حملات این ببر ماده در نپال آغاز شد و او در نهایت به کشور همسایه یعنی هند رفت. او توانست از تلاش‌های متعدد انسانها برای دستگیری فرار کند و شب‌ها مسافت‌های طولانی را طی کند تا در روستاهای مختلف شکار کند. جیم کوربِت، یک شکارچی غیرحرفه‌ای اما ماهر، سال ۱۹۰۷ برای کشتن این آدمخوار فراخوانده شد. او درست پس از اینکه این ببر ماده ۴۳۶مین قتلش را انجام داده بود، موفق شد او را هدف قرار دهد. کوربت از این واقعیت که شاید صدمات انسانی سبب شده بود این ببر به مردم به چشم طعمه نگاه کند، ناراحت بود و همین موضوع، به علاقه او به حفاظت از حیات وحش در سال‌های بعد کمک کرد. 

5. تمساح در هواپیما

7

تمساح‌های جوان

در سال ۲۰۱۰، یک هواپیمای مسافربری کوچک در آفریقا بخاطر یک تمساح قاچاق سقوط کرد. مسافری یک تمساح را در کیف دستی خود پنهان کرده بود، اما تمساح از کیف دستی بیرون آمد. مسافران وحشت‌زده با دیدن تمساح از صندلی‌های خود بلند شدند و با عجله به طرف دیگر هواپیما رفتند. به دلیل اندازه کوچک هواپیما، این جابجایی مسافران سبب شد هواپیما از تعادل خارج شود و خلبانان نتواند کنترل آن را دوباره به دست گیرد. این حادثه منجر به مرگ دو خلبان و هجده مسافر می‌شود و تنها یک مسافر برای بازگویی داستان زنده می‌ماند. اگرچه این تمساح قصد حمله نداشت، اما حضورش برای ایجاد ترس شدیدی که منجر به مرگ بیست نفر شد، کافی بود. 

6. گرگ‌ها به خواننده نوظهور حمله می‌کنند

8

تیلور میچل

نخستین و تنها مورد تایید شده کشته شدن یک بزرگسال توسط گرگ در نُوا اسکوشیای کانادا در سال ۲۰۰۹ اتفاق افتاد. تیلور میچل خواننده فولک در حال لذت بردن از پیاده‌روی بود که دو گرگ به او حمله کردند. میچل را رهنوردهای دیگری که مجبور شدند گرگ‌ها را از او دور کنند، پیدا کردند. او به سرعت به بیمارستان منتقل شد اما همان روز جانش را از دست داد. 

دلیل این حمله هنوز روشن نشده است، چون انسان‌ها گرگ‌های این منطقه را با غذا شرطی نکرده بودند و تیلور هیچ غذایی با خود حمل نمی‌کرد. گرگ‌ها که بعداً به دام افتادند، از وضعیت جسمی و سلامتی عالی برخوردار بودند. این حمله منجر به تحقیقات مداوم درباره گرگ‌ها توسط پارک‌های کانادا برای درک بهتر رفتار آن‌ها شد. 

7. انتقام تیلیکوم 

9

اجرای تیلیکوم در سال ۲۰۱۱ 

اورکا تیلیکوم که سال ۱۹۸۳ به عنوان یک بچه نهنگ دوساله اسیر شد و بین مردم به نام «شامو» معروف شد، ستاره SeaWorld در اورلاندوی فلوریدا بود. چیزی که مردم نمی‌دانستند این بود که او عامل دو مرگ بود، یکی در سال ۱۹۹۱ زمانی که یک مربی لیز خورد و در استخر او افتاد و تیلیکوم و دو هم‌نوع او زیر آب رفتند و مربی را کشیدند تا اینکه چند ساعت بعد مرد. 

دومین اتفاق هفت سال بعد رخ داد زمانی که یک مرد بیست و هفت‌ ساله بی‌جان در مخزن تیلیکوم پیدا شد. صبح هنگام رسیدن کارکنان مرد جوان روی پشت نهنگ آویخته بود و بدنش پوشیده از زخم و خوردگی بود. SeaWorld هر دو رویداد را مخفی نگه داشت، اما وحشتی که سال ۲۰۱۰ مقابل چشمان بازدیدکنندگان رخ داد، گذشته هولناک تیلیکوم را فاش کرد و مردم را به این پرسش واداشت که آیا نگهداشتن نهنگ‌ها در اسارت کار درستی است یا نه!

00

دان برانچو با یک نهنگ ناشناس

در آن روز، مربی باتجربه، دان برانچو لبه استخر نهنگ ایستاده بود و به عنوان بخشی از نمایش «غذا با شامو» به نهنگ غذا می‌داد. تیلیکوم ناگهان او را قاپید، به گفته برخی شاهدان، از موهای دم اسبی‌اش او را گرفت و به زیر آب کشید و به سرعت او را در استخر حرکت داد. امدادگران به دلیل واکنش تهاجمی نهنگ، نتوانستند برانچو را نجات دهند. 

زمانی که جسد برانچو از استخر خارج شد، پوست سرش کنده شده بود، نخاعش قطع شده بود و استخوان فک و دنده‌هایش شکسته بود. علت مرگ او ضربه‌های شدید و غرق‌شدگی اعلام شد. در حالی که برخی بدون تردید به نهنگ برچسب قاتل زدند، بسیاری SeaWorld و کسب و کارهای مشابه را به خاطر رفتارشان با تیلیکوم و دیگر نهنگ‌ها مقصر دانستند، به ویژه پس از انتشار مستند Blackfish سال ۲۰۱۳ که عواقب نگهداری این پستانداران بسیار باهوش را در اسارت فاش کرد.

مترجم: زهرا ذوالقدر

منبع: faradeed-188860

نظر شما