شناسهٔ خبر: 66676644 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

سیدعطا تقوی‌اصل: ما نتوانستیم از ظرفیت‌های موجود در تقابل بین روسیه، چین و آمریکا به نفع منافع ملی استفاده کنیم/ تحریم ما را از همکاری اقتصادی با شرق هم بازداشته است

صاحب‌خبر -

شفقنا آینده- یک استاد دانشگاه جغرافیای سیاسی درباره چشم انداز و پیامدهای مثبت و منفی نگاه به شرق می گوید: تحریم ما را از همکاری اقتصادی با شرق هم بازداشته است. روسیه جدیدا تحریم شده ولی تا پیش از جنگ اوکراین هم به دلیل تحریم ها نمی توانست با ایران کار کند. چینی ها وارد ایران شدند ولی بعد از تحریم ها برگشتند. به دلیل اعمال تحریم های شدید توسط غرب ما را کسب منافع اقتصادی قابل توجه از شرق هم محروم شدیم. ایران امروز نفت اش را به چین می فروشد و مشخص نیست قیمت چقدر کمتر از نرم جهانی است. مشخص نیست نفتی که به عنوان مهمترین منبع درآمدی دولت به چین می دهیم با قیمت جهانی چقدر فاصله دارد این نفت سرمایه آیندگان و ثروت ملی کشور است که به این شکل به تاراج می رود. باید آسیب شناسی کرد، نه از قبل رابطه سیاسی و نه از قبل رابطه اقتصادی با شرق منافع قابل ذکری نداشتیم دلیل عمده هم این بود که نتوانستیم توازن درستی بین شرق و غرب ایجاد کنیم تا بتوانیم از این منافع استفاده کنیم.

دکتر سیدعطا تقوی اصل در گفت وگو با خبرنگار شفقنا آینده در پاسخ به این سوال که نگاه به شرق چه فرصت ها و چه چشم انداز هایی برای ایران داشته است؟ چالش های نگاه به شرق چیست؟ در ادامه کشورمان باید در روابط بین المللی خود به چه سمت و سویی حرکت کند؟ اظهار داشت: شعار سیاست خارجی کشور در ابتدای انقلاب «نه شرقی نه غربی» بود به این معنا که ما باید سیاست های بین المللی و اقتصادی و تمام مجموعه کلان سیست های کشور را باید در جهتی داشته باشیم که وابستگی به هیچ کدام از قطب های قدرت نداشته باشد. بنا این نبود که ما با یکی از این قطب ها قطع ارتباط کنیم. زمانی که جهان مبتنی بر دو نظام جنگ سرد بود شعار آن زمان متناسب با این بود و به مرور در این شعار تغییراتی اساسی ایجاد شد، گروهی مطابق با منافع خود در آن تغییراتی ایجاد کردند.

بالای 80 درصد از مبادلات تجاری دنیا به وسیله دلار انجام می شود

وی افزود: با تجربه ای که ما بعد از فروپاشی شوروی داریم و از زمانی که نظام دو قطبی منحل شد و نظامی چند قطبی با محوریت آمریکا شکل گرفت شاهد سیاست شرق گرایی هستیم. شرق گرایی به این معنا که شما تخم مرغ های قدرت خود را در سبد بخشی از دنیا بگذارید و بخش دیگری از دنیا از این موضوع خارج باشند. این موارد چیزهایی جدی است و اگر بخواهیم آسیب شناسی داشته باشیم بیش از یک دهه گذشته و آسیب هایی جدی داشته است. نظام اقتصاد بین الملل یک نظام لیبرالی است و یکی از مبنا های اصلی این لیبرالیسم پول است. معیار دلار است که در اختیار ایالات متحده آمریکا است. بالای 80 درصد از مبادلات تجاری دنیا به وسیله دلار انجام می شود به همین دلیل چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از ظرفیت های اقتصادی دنیا در اختیار یکی از قطب ها بوده است. در این مورد که چرا ما این دیدگاه را انتخاب کردیم موضوعات مختلفی دخیل بوده است. هم شعار های ابتدای انقلاب بود و هم ورود شاه به آمریکا و مساله بستگان اش و…  باعث شد در ابتدای انقلاب نگاهی منفی نسبت به غرب که نماد اش آمریکا بود در ایران شکل بگیرد. به مرور تاریخ رقم زده شد ولی در مورد شرق که نماد آن چین و روسیه است نیز سابقه درخشانی وجود ندارد.

ما می توانستیم از رابطه با شرق به عنوان یک اهرم فشار برای رابطه قوی تر و مقتدرانه تر با غرب استفاده کنیم

وی تصریح کرد: بخش های گسترده ای از کشور ما در دوره قاجار به وسیله روسیه از ایران جدا شد. روسیه نشان داده که به عنوان یکی از نماد های شرق رفتار دوستانه ای با ایران نداشته است البته امروز می توان هند را نیز جزو نماد های شرق قرار داد اما در افکار عمومی ما چین و روسیه نماد شرق به شمار می روند. شاید تمایل سیاسی ایران به سمت چین و روسیه به آن اندازه ای که افکار عمومی بولد می کنند نباشد ولی در جامعه اینطور درک شده که سیاست خارجی ایران نتوانسته رابطه ای متعارف بین شرق و غرب ایجاد کند. این موضوع باعث شده است اقتصاد ایران و سیاست ایران به مرور دچار آسیب هایی جدی شود. به همین دلیل ما می توانستیم از رابطه با شرق به عنوان یک اهرم فشار برای رابطه قوی تر و مقتدرانه تر با غرب استفاده کنیم ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد چون موضوعات گوناگون و متفاوتی دست به دست هم داده است تا سیاست نه شرقی و نه غربی در افکار عمومی یک برداشت را نمایش بدهد و در حاکمیت برداشت دیگری را نشان بدهد.

وی افزود: هر چه هست جمع بندی این است که ایران نتوانسته در دوران نظام دو قطبی از ظرفیت شرق و غرب به نفع منافع ملی کشور استفاده کند و نه در دوران بعد از جنگ سرد و نه در دوران نظام چند قطبی بعد از جنگ سرد نتوانستیم از این ظرفیت عظیم و اهرم فشار شرق علیه غرب استفاده کنیم و امتیاز بگیریم. متاسفانه این اتفاق نیفتاد و شرایط طوری شد که برعکس شد و در جاهایی وارد چاله هایی شدیم و حتی روسیه و چین برای ما تدارکاتی دیدند که مصادیق آن بسیار واضح است. روس ها بخشی از تسلیحات نظامی مورد نیاز ایران را در زمان جنگ ایران و عراق را تحویل ندادند و کمک های زیادی به عراق داشتند در نقطه مقابل برخی از تجهیزات بومی ایران را در جنگ با اوکراین به کار گرفتند و پای ایران را به این جنگ کشاندند و ایران هزینه داد. امروز چینی ها به اعتراف دولتمردانشان نفت ایران را با تخفیفات ویژه می خرند و با رقبای ایران و کشور های خلیج فارس کار می کنند و بین ایران و کشور های عربی بازی می کنند. اگر چنین شرقی را ببینیم و تخم مرغ های خود را در این سبد شرقی بچینیم همین می شود که امروز وجود دارد.

ما نتوانستیم از ظرفیت های موجود در تقابل بین روسیه و چین و امریکا به نفع منافع ملی استفاده کنیم

وی ادامه داد: ما نتوانستیم از ظرفیت های موجود در تقابل بین روسیه و چین و امریکا به نفع منافع ملی استفاده کنیم. مطمئنا این آسیب بوده و اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم می توان این طور قضاوت کرد که ما به منافع ژئوپولتیکی که از قبل این تضاد برای کشور متصور است دست پیدا نکردیم و به راحتی در بسیاری از مواقع منافع ملی را قربانی روابط با شرق کرده ایم. ما می توانستیم به راحتی هم با شرق و روسیه و چین در ارتباط باشیم و هم با غرب و آمریکا و اروپا روابط متناسبی داشته باشیم که چراغ راهنمای این روابط باید منافع ملی می بود. تعریف ساده منافع ملی دست آورد یا منفعتی است که بیش از 80 درصد جامعه در آن ذی نفع است. منافع ملی تامین نشده و یکی از دلایل اش پیچیدگی قدرت و چند لایه بودن قدرت در ایران است. عدم هم پوشانی بخش دیپلماتیک و بخش میدانی در مورد برداشتشان از موضوعات مربوط به شرق و غرب باعث شده است که در دو دهه اخیر نتوانیم روابط متوازنی مرتبط با منافع ملی را از روابط بین شرق و غرب برداشت کنیم. از این رو رابطه با غرب دچار مشکل شد و نماد اش آمریکا است.

باید رابطه با شرق را آسیب شناسی کنیم

تقوی اصل با بیان اینکه اروپا هم بخشی از غرب است که اگرچه رابطه ایران با اروپا مثل رابطه ایران با آمریکا نیست گفت: ولی چالش هایی وجود دارد و رابطه غیر قابل پیش بینی است و روابط پایدار و مبتنی بر داده های اقتصادی متقابل وجود ندارد. دلیل اصلی و مبنا تحریم هایی است که غرب به ایران تحمیل کرده و شرق هم تبعیت کرده است چون نظام اقتصادی لیبرال دموکراسی که ما داخل آن هستیم از نظر اقتصادی نظامی است که منشا اش به جاهایی می رسد که آن جاها خیلی در اختیار شرق یعنی روسیه و چین نیست. امروز چین هم نمی تواند چندان با روسیه کار کند زیرا تحریم های غرب مانع است از این رو باید درکی دقیق و ظرفی از روابط و نظام بین الملل داشته باشیم. باید بازتعریفی داشته باشیم و رابطه با شرق را آسیب شناسی کنیم، باید توازن رابطه برقرار کنیم. باید شرق را در جهت منافع ملی خودمان بر علیه غرب بگیریم و غرب را بر علیه شرق بگیریم. باید در راستای منافع ملی مان با شرق و غرب بازی کنیم. سیاست مثل بازی شطرنج است.

تحریم ما را از همکاری اقتصادی با شرق هم بازداشته است

وی در مورد اینکه چه نکات مثبتی در روابط ایران با شرق وجود دارد؟ اظهار داشت: دو شاخص شرق، روسیه و چین است. روسیه از نظر اقتصادی کشوری توسعه یافته نیست و از نظر نظامی کشوری پیشرفته است و تسلیحات نظامی پیشرفته ای دارد و یکی از دلایلی که به عنوان قدرت شناخته می شد همین موضوع بود. اگر ما بخواهیم اقتصادمان را با روسیه مقایسه کنیم بهترین معیارمان برای قضاوت میزان مبادلات تجاری با روسیه و چین در مدت دو دهه اخیر است. وقتی این ارقام را بررسی می کنیم و اگر به این داده های واقعی استناد کنیم میزان تجارت ما با روسیه و چین به عنوان نتیجه نگاه به شرق که بیش از دو دهه بر اقتصاد و سیاست خارجی ما حاکم بوده نشان می دهد که متاسفانه در زمینه اقتصادی این نگاه موفق نبود. شاید در حوزه سیاسی موفقیت هایی داشتیم ولی در مورد اقتصاد موفق نشدیم. تحریم ها هم اجازه نداده اگر شرایط اقتصادی کشور عادی بود می توانستیم از قبل بازی با شرق منافع بهتری از غرب کسب کنیم ولی تحریم ما را از همکاری اقتصادی با شرق هم بازداشته است. روسیه جدیدا تحریم شده ولی تا پیش از جنگ اوکراین هم به دلیل تحریم ها نمی توانست با ایران کار کند. چینی ها وارد ایران شدند ولی بعد از تحریم ها برگشتند. به دلیل اعمال تحریم های شدید توسط غرب ما را کسب منافع اقتصادی قابل توجه از شرق هم محروم شدیم. ایران امروز نفت اش را به چین می فروشد و مشخص نیست قیمت چقدر کمتر از نرم جهانی است. مشخص نیست نفتی که به عنوان مهمترین منبع درآمدی دولت به چین می دهیم با قیمت جهانی چقدر فاصله دارد این نفت سرمایه آیندگان و ثروت ملی کشور است که به این شکل به تاراج می رود. باید آسیب شناسی کرد، نه از قبل رابطه سیاسی و نه از قبل رابطه اقتصادی با شرق منافع قابل ذکری نداشتیم دلیل عمده هم این بود که نتوانستیم توازن درستی بین شرق و غرب ایجاد کنیم تا بتوانیم از این منافع استفاده کنیم.

نظر شما