به گزارش بازار به نقل از اکونگار، سید حسین میرافضلی، کارشناس اقتصادی نوشت: ستون فقرات حمل و نقل عمومی در همه دنیا عبارتند از اتوبوس و خطوط ریلی، بین ۶۰ تا ۷۵درصد جابجایی مسافرین در شهرهای بزرگ جهان از جمله استامبول، دهلی، کراچی، شانگهای، نیویورک، بمبئی، توکیو و سایر کلانشهرهای جهان توسط خطوط ریلی و اتوبوس انجام میشوند و تهران تنها شهر بزرگ جهان است که حدود ۷۰درصد حمل و نقل درون شهری توسط خودروهای شخصی انجام میگردد این اوج بی تدبیری زمانی بیشتر آشکار میشود و دل هر وطن پرست اندیشمندی را بدرد می آورد که بی توجهی به توسعه حمل و نقل عمومی با وجود توزیع دهها میلیون لیتر بنزین و گازوئیل یارانه ای واقع گردیده است. یعنی دولتها و شهرداران کم تدبیرحاضر به سوزاندن سالانه ده میلیارد دلار بنزین و گازوئیل در شهرهای بزرگ بوده اند اما حاضر نشدند پنج میلیارد دلار صرف تامین اتوبوس ها و واگن های مورد نیاز مترو نمایند. این روند غمبار نشان از اوج از هم گسیختگی در تصمیمات کلان اقتصادی و توسعه شهری است.
در شهرهای بزرگ جهان که بنزین و گازوئیل به قیمت جهانی عرضه می شود و حتی روی آنها مالیات گرفته می شود، دولتها و شهرداری ها تلاش نمودند حمل و نقل عمومی را توسعه دهند اما در ایران که قیمت بنزین و گازوئیل به شدت یارانه ای است در تامین اتوبوس و واگنهای مورد نیاز کلان شهرها اهمال شدید و غیر قابل بخششی واقع شده است.
سالانه حدود ۱۵ میلیارد لیتر بنزین به ارزش بین ۸ تا ده میلیارد دلار در حمل و نقل درون شهری جمعا به قیمت ۵۰۰میلیون دلار مصرف و به عنوان سوخت خودروها در شهرها سوزانده می شود در نتیجه حدود ۷.۵ تا ۹.۵ میلیارد دلار از منابع ملی بدون ثمر و ارزش افزوده و بدون اینکه در زیرساخت ها سرمایه گذاری و به سرمایه بین نسلی تبدیل شود سوزانده شده و دود و ترافیک و تصادفات خرد و کلان آن هزاران کشته و بیماری های سخت را روی تخت بیمارستان ها رهسپار نمود و ده ها هزار نفر در تصادفات شهری زخمی شده و خسارتهای جسمی و روحی سنگینی به سانحه دیدگان وارد گردید در حالی که اگر فقط ۵ میلیارد دلار به خرید اتوبوس های مدرن و به روز برقی یا کم مصرف اختصاص می یافت و واگن های مورد نیاز مترو خریداری می گردید سالانه حداقل نیمی از این هزینه ها و خسارتهای دردناک ذکر شده کاسته می شد.
اگر دولتها و شهرداران و مجالس گذشته کمی تدبیر بخرج می دادند و این از هم گسیختگی در تصمیم گیری وجود نداشت و در نتیجه ده هزار اتوبوس و ۲۵۰۰ واگن مورد نیاز شبکه مترو کشور خریداری می گردید کل هزینه آن حداکثر ۵ میلیارد دلار می شد یعنی حدود نصف یارانه بنزین و گازوئیلی که در شهرها سوزانده می شود با ۵ میلیارد دلاری که صرف خرید اتوبوس های مدرن و واگن های مترو می شد، برای ۲۰هزار نفر اشتغال ایجاد می شد و از سوزانده شده سالانه ۵ میلیارد دلار بنزین و گازوئیل جلوگیری می گردید و ده ها هزار میلیارد تومان درآمد به دنبال داشت و بستر را برای واقعی تر کردن قیمت بنزین فراهم می نمود. حال که بخشی از ابعاد این بی توجهی و عدم انسجام در تصمیم گیری های شهری آشکار گردید انتظار است به این کم خردی و کم توجهی به مصالح ملی خاتمه داده شود و به سرعت بسترهای لازم برای تامین مالی خرید کل اتوبوس های برقی و واگن های مترو و اتوبوس های کم مصرف فراهم گردد وحداکثر در طول دو سال آینده، تعداد ده هزار اتوبوس و ۲۵۰۰ واگن مورد نیاز شبکه مترو کشور از هر طریق ممکن تامین شود و بدین ترتیب سهم حمل و نقل عمومی در شهرهای بزرگ به ۷۰ درصد برسد. سرفاصله اتوبوس ها در ایستگاه ها می بایست به ۶۰ تا ۹۰ ثانیه برسد و سرفاصله واگن های مترو می بایست به سه دقیقه تقلیل یابد.
صرف ۱۵ میلیارد دلار در توسعه خطوط مترو و در مقابل عدم تامین واگن های مورد نیاز این سرمایه گذاری کلان با چه منطقی سازگار است خطوط مترو بدون واگن شبیه بدن بدون روح است. کل هزینه تامین واگن های مورد نیاز حدود یک میلیارد دلار است اما سال هاست که ۱۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری معطل تامین واگن می باشد و بهره وری مترو نسبت به طول خطوط و در مقایسه با خطوط مترو در برخی کشورها، حدود ۱۵تا ۲۰درصد است یعنی حدود ۸۰ درصد از سرمایه گذاری مورد استفاده قرار نمی گیرد، چرا نخبگان و دانشجویان و اساتید و انواع مراکز پژوهشی با آن بودجه های کلان و رسانه ها در اینگونه مسائل ملی عمیق نمی شوند؟!
نظر شما