شناسهٔ خبر: 66541811 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

المیادین در یادداشتی از راهبرد ایران در تقابل با رژیم صهیونیستی نوشت

«صبر» با چاشنی توازن راهبردی قدرت

حدود 20روز از واکنش موشکی و پهپادی ایران به اقدام تروریستی رژیم‌صهیونیستی می‌گذرد و هنوز بحث درباره آن در محافل سیاسی و رسانه‌ای ادامه دارد؛ همان‌طور که منابع خبری اسرائیلی با گذشت زمان، اطلاعات جدید و البته واقعی‌تری از آنچه شب 14آوریل رخ داد را منتشر می‌کنند.

صاحب‌خبر -

مانند «جروزالم پست» که از رادیو ارتش اسرائیل نقل می‌کند: در شب عملیات ایران، از میان هشت موشک، سامانه‌های پدافندی آمریکا تنها در دومورد توانستند موفق عمل کرده و به موشک‌های ایرانی اصابت کنند؛ یعنی موفقیت 25درصدی سامانه‌های آمریکایی در رهگیری و انهدام موشک‌های بالستیک ایرانی.
در همین حال، ابراهیم علوش، استاد دانشگاه و نویسنده فلسطینی در یادداشتی تحلیلی برای «المیادین» ضمن مروری بر مفهوم «صبر راهبردی» و تجربه‌های تاریخی آن، در پی پاسخ به این پرسش برآمده که «آیا ایران از مرحله صبر راهبردی به مرحله رویارویی مستقیم رسیده است؟». او با بیان اینکه «در نظم بین‌المللی و منطقه‌ای حاکم بر دنیای امروز، پایبندی به اصل صبر راهبردی از سوی دولت‌های مستقل، راه را برای هژمونی خارجی باز می‌کند تا در صورت اطمینان از دریافت نکردن پاسخ، حاکميت دولت‌های مستقل را نقض کند، می‌نویسد: «اتخاذ رویکرد صبر راهبردی، حاکمیت را به خطر می‌اندازد و ضعف توانایی بازدارندگی در برابر ناقضان حاکمیت - که بر وجهه سیاسی و امنیتی هم تأثیر می‌گذارد- را آشکار می‌کند؛ از این رو نیاز به تعادل میان مفاهیم «بازدارندگی» و «صبر راهبردی» وجود دارد».
با این نگاه، علوش پرونده فرماندهان شهید ایرانی، از قاسم سلیمانی تا محمدرضا زاهدی، محمدهادی حاجی‌رحیمی و دیگران را همچنان باز می‌داند و واکنش ایران را در راستای تثبیت بازدارندگی و نمایش قدرت دفاع از حاکمیت خود - بدون خروج از مرحله صبر راهبردی - ارزیابی می‌کند و ادامه می‌دهد: «بنابراین صحبت از خروج ایران از مرحله صبر راهبردی به مرحله رویارویی آشکار و قاطعانه بسیار زود است؛ و صحبت‌هایی از این دست سبب می‌شود اجزای محور مقاومت احساس کنند در صورت رویارویی آشکار با طرف آمریکایی - صهیونیستی، تحت پوشش ایران هستند و اگر ایران با هر آنچه که دارد برای حمایت میدانی از آن‌ها نشتابد، این امر موجب سردرگمی زیادی در محور مقاومت خواهد شد». به عقیده علوش «آنچه رخ داد این بود که ایران پیام داد اگر مجبور به جنگ مستقیم شود، توانایی دور زدن سامانه‌های پدافند هوایی و موشکی رژیم‌صهیونیستی را دارد؛ حتی اگر فقط برخی از موشک‌ها و پهپادهای قدیمی خود را پرتاب کند؛ و ثابت کرد رژیم‌صهیونیستی برای دفاع در برابر این حجم از موشک و پهپاد نیازمند مداخله آمریکا، انگلیس، فرانسه و کشورهای عرب است».
او اضافه می‌کند: «آنچه اتفاق افتاد نشان‌دهنده تغییر در قواعد درگیری و به نوبه خود بیانگر تغییراتی در توازن قدرت است که برای دستیابی به آن دهه‌ها فداکاری، جانفشانی و تلاش سخت صورت گرفته؛ اما این بدان معنا نیست که زمان یک ضدحمله عمومی فرا رسیده - آن‌طور که برخی علاقه‌مندان به اشتباه تصور می‌کنند - بلکه به این معناست که ایران گامی برای ایجاد نوعی توازن راهبردی برداشته است که رژیم‌صهیونیستی و سایران را از حمله به حاکمیت خود بازدارد، بدون اینکه وارد حالت حمله فراگیر شود». و البته که این نویسنده فلسطینی معتقد است طرف آمریکایی - صهیونیستی این تغییر توازن قدرت را به راحتی نمی‌پذیرد و به دنبال خدشه وارد کردن به چهره ایران است.
ابراهیم علوش در پایان می‌نویسد: «ایران حمله خود را به‌گونه‌ای انجام داد که به او اجازه دهد دوره‌ای طولانی‌تر و امن‌تر برای انباشتن عناصر قدرت، دستاوردها و پیروزی‌ها داشته باشد؛ زیرا تمام شرایط برای مقابله با ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی-عربی هنوز فراهم نشده و همچنان به‌طور کلی، در مرحله دفاع راهبردی است که سعی دارد با اقدام اخیر آن را به مرحله توازن راهبردی منتقل کند».

نظر شما