روز معلم که می شد، معلمان از سختی های کارشان می گفتند. از حقوق کمی که دریافت می کردند، از چند شغله بودنشان ، از نبود عدالت آموزشی و دانش آموزانی که به خاطر کار، ترک تحصیل می کنند. دغدغه اصلی شان کلاس درس بود و دانش آموزانشان، اما محدودیت های نانوشته، کار معلمان را سخت تر کرده است. سختی های کار معلمی در این سالها کم نبوده و معلمان هم به شیوه های مختلف سعی کردند، صدایشان را به گوش مسئولان برسانند، البته این واکنش ها هم بی پاسخ نبوده و برخی با پروندههای قضایی روبرو شدند.
عده ای از معلمان در گفت و گو با «شبکه شرق» تشریح کرده اند که چطور در یک سال گذشته فضای کلاس درس و مدرسه دچار دچار نگاه امنیتی شده و معلمان از ترس همین احکام سنگین دیگر پاسخی به پرسشگری دانش آموزانشان ندارند. این گزارش روایت چند معلم است که در نتیجه فعالیت های صنفی، حکم قضایی دریافت کرده اند.
حکم گرفتم
فرزانه ناظران پور، 27 سالی می شود که معلم ریاضی یک دبیرستان دخترانه است. او در سال 99 به خاطر مطالبی که درباره مسائل معلمان در صفحه اینستاگرامش نوشته بود، به حراست آموزش و پرورش احضار می شود، در آن جلسه با گفت و گویی که انجام میدهد، مسئول حراست را قانع می کند که حرفها و نوشته هایش با جهت گیری خاصی همراه نبوده. با این همه چند وقت بعد از همان جلسه او دادگاهی می شود. ناظران پور این چنین توضیح می دهد:" حکمم در آن دادگاه 10 ماه زندان بود. اعتراض کردم و منتظر دادگاه تجدید نظر بودم که اعتراضات سال 1401 اتفاق افتاد، حراست خبر داد، که به ما گفتند شما سرکلاس صحبت می کنید. زمستان ۱۴۰۱ مرا صدا زدند و من توضیح دادم که دانش آموزان در سنی هستند که سئوال می پرسند و باید پاسخی داشته باشیم. فروردین ۱۴۰۲ حقوقم را قطع کردند، وقتی مراجعه کردم، گفتند که باید به زندان بروم. 12 اردیبهشت به زندان رفتم دوماه زندان بودم تا اینکه با درخواست پابندم موافقت شد، تا 14 اسفند هم پابند داشتم. "
محروم از رتبه بندی
مژگان باقری ، فوق دیپلم ریاضی و کارشناسی ارشد جامعه شناسی دارد. او 30 سال است که معلم یک دبیرستان دخترانه است. باقری سالهای سال فعالیت صنفی انجام می داده و دنبال حق و حقوق معلمان بوده است. او به خاطر همین اعتراضات دادگاهی شد و از نظام رتبه بندی معلمان هم محروم. باقری در این باره می گوید:" هیچ پاسخی به من ندادند. به اداره آموزش و پرورش مراجعه کردم، می گویند به اداره کل بروید، به اداره کل می روم، می گویند به وزارتخانه مربوط است و هنوز وزارت خانه مجوز رتبه بندی شما را تایید نکرده است. جالب اینکه نمی توانم به دیوان عدالت اداری شکایت کنم، میگویند بر اساس قانون اول باید در اداره خودمان شکایت کنیم و پاسخ کتبی این شکایت را به دیوان ببرم. هر چقدر به اداره می گویم یک پاسخ کتبی به من بدهید آنها هیچ نامه ای نمی دهند."
بازنشستگی اجباری گرفتم
برخی از معلمان اما مجبور به بازنشستگی اجباری شدند. صفیه بسیم یکی از همین معلمان است:" چند سالی معاون مدرسه بودم که به خاطر حضور در تجمع رتبه بندی معلمان از این سمت عزل شدم. بعدش هم که بازنشسته ام کردند.به این حکم اعتراض داشتم و مدیران آموزش و پرورش گفتند تا جواب اعتراض نیایید بازنشسته نمی شوید، اما چند وقت بعد حقوقم را قطع کردند تا اینکه در 25 بهمن ماه سال گذشته بازنشستگیم را با 4 ماه غیبت برایم صادر کردند. در استان البرز چند معلم دیگر هم بازنشسته کردند. البته همکاری هم داشتیم که اخراج شد."
احکام شفاهی
در این سالها احکام کتبی سنگین برای معلمان صادر شده، دراین میان حکم های هم بوده که شفاهی برای معلمان صادر شده است. موردی که نرگس ملک زاده کارشناس تعلیم و تربیت به آن اشاره می کند:" برخی از احکام مکتوب نبوده اند، بیشتر دستوری شفاهی برای ساکت کردن معلمان است. مثلا درباره خودم این اتفاق افتاده که فقط باید سرکلاس درس بروم و هیچ کاری نکنم. اجازه هیچ فعالیتی در مدرسه برای دانش آموز ندارم حتی نمی توانم به مدیر مدرسه کمکی کنم."
نگاه سلیقه ای به معلمان
ملک زاده درباره افزایش فشارها روی معلمان منتقد می گوید:" در این سالها معلمان تحت فشار نهادهای داخل و خارج از وزاتخانه بودند، اما در یک سال گذشته این احضارها بیشتر شده است و البته احکام سنگینی هم برای معلمان صادر شده است.
معلمان بازنشته شدند، زندانی و تبعید شدند این نشان می دهد که می خواهند معلم را نسبت به مطالبه گری بیتفاوت کنند و معلم از حرفهایش عقب نشینی کند. برخی از همکارانم از حق قانونی شان که رتبه بندی است محروم شدند و با یک نگاه سلیقه ای هیچ رتبه ای به آنها داده نشد."