شفقنا آینده- نشریه اینترنتی بیزینسورد در گزارشی نوشته که یک قرن انتخابهای بد نسل بشر بر روی زمین، تا 100000 سال سیاره زمین را تحتالشعاع قرار خواهد داد. در این نوشته که به قلم اف.دی فلام نویسنده سرشناس حوزه علم به رشته تحریر درآمده؛ آمده که تاثیرات اقلیمی رفتارهای نادرست بشریت را به سختی میتوان انکار کرد، تا جایی که از فرط ماندگاری تاثیرات این رفتارها بعید نیست در آینده این دوران به عنوان یک دوره زمینشناسی مجزا به یاد آورده شود.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از نشریه بیزینسورد: یکی از بیشمار چیزهایی که در مورد سیاره زمین قابل ستایش و قدردانی است، این است که نوعی ماشین زمان در لایههای سنگی آن مدفون شده است. این لایهها در واقع در مورد تاریخ پر فراز و نشیب یخچالها، آتشفشانها و برخورد سیارکها و همچنین گیاهان و جانورانی که در طول اعصار مختلف تکامل یافته و مردهاند، چیزهای زیادی به ما میگویند.
شکی نیست که زمینشناسان یا باستانشناسان آینده در مطالعه لایهای که در حال حاضر در حال ایجاد است، توجهشان به چیزهای زیادی- از مواد عجیب و غریب پلاستیکی و پلوتونیوم گرفته تا تغییرات چشمگیر در طبیعت گیاهان و حیوانات فسیلشده- جلب خواهد شد. و با این حال به تازگی گروهی از دانشمندان پیشنهاد نامگذاری عصر کنونی زمین به نام آنتروپوسن را- که از کلمه یونانی انسان گرفته شده است- رد کردهاند و این خیلی بد است. چون این نامگذاری نه تنها یک نام مناسب است، بلکه از نظر علمی هم یک ایده مناسب است و به نظر میرسد که تنها به دلیل مسائل فنی نادیده گرفته شده است.
رویکرد تقسیم زمان بر اساس لایههای عمق زمین به قبل از اینکه دانشمندان تشخیص دهند سیاره زمین چقدر قدیمی است، بازمیگردد. زمینشناسان در اواخر دهه 1700 و اوایل دهه 1800 لایههایی سنگی با مواد مختلف و گاهی اوقات فسیلهایی بسیار متفاوت مشاهده کردند و متوجه شدند که اینها گاهی اوقات مرزهای ناگهانی مشخص با لایههای دیگر دارند. در این جا آنها به این فکر افتادند که عمر زمین ممکن است نه هزاران سال بلکه میلیونها سال باشد. و البته تازه در دهه 1950 بود که محققان دریافتند سیاره زمین 4.5 میلیارد سال قدمت دارد.
این دانشمندان اوایل دهه 1800 بودند که شروع به مرتب کردن و نظم بخشیدن به اعصار و دورانها و دورههای زمینشناسی در یک سیستم تودرتو کردند- که در این میان خوشبختانه به لطف عشق عدهای به دایناسورها و فیلمهای دایناسوری، برخی با دورههای ژوراسیک و کرتاسه آشنا هستند که هر کدام دهها میلیون سال را در بر میگیرند و میدانند که این دوره دوم با برخورد یک سیارک پایانی فاجعهبار داشته است.
دوره کنونی ما کواترنری نامیده میشود و در آن دو دوره وجود دارد- که یکی پلیستوسن است که از 2.5 میلیون سال پیش شروع شده و به عصر یخبندان معروف است و دیگری هم هولوسن نام دارد که فقط 11700 سال پیش شروع شده و به عنوان یک دوره نسبتاً پایدار شناخته میشود که اجازه داد بشریت در سراسر جهان گسترش یابد. بسیاری از دورههای قبلی به دلیل مکانهای جغرافیایی که در آن صخرهها یا فسیلها شناسایی شدهاند نامگذاری شدهاند. نام آنتروپوسن نیز در این میان در سال 2000 توسط پل کروتزن شیمیدان پیشنهاد شده که همان دانشمندی است که به خاطر نقشی که در کشف این موضوع داشت که فعالیتهای انسانی لایه محافظ اوزون زمین را مورد تهدید قرار میدهند، برنده جایزه نوبل شده است. به هر حال در سال 2009 گروهی از دانشمندان تصمیم گرفتند مبدا آغاز آنتروپوسن را هم از سال 1952 تعیین کنند- که زمانی است که بشریت پلوتونیوم و سایر محصولات جانبی قابل تشخیص آزمایش بمب اتمی را به سطح سیاره زمین اضافه کرد.
این پیشنهاد که البته به دلایل بسیاری از سوی دانشمندان دیگر رد شد (عدهای استدلال کردند که آنتروپوسن فرضی ما یک دوره نیست، بلکه یک رویداد و یک تغییر سریع محیطی است؛ و برخی نیز این موضوع که دوران امروز با یک فاجعه زیستمحیطی ناشی از انسان تعریف شود، خیلی منفی به نظر میرسد و پیام بدبینانهای ارسال میکند)؛ اما نافی این نیست که تأثیرگذاری سالهای اخیر نباید به عنوان یک تخریب خالص تلقی شود. این کاملاً خوشبینانه است که در نظر بگیریم که ممکن است کسی دهها یا صدها هزار سال بعد بخواهد آنچه را که ما پشت سر گذاشتهایم، مطالعه کند. این دانشمند آینده میتواند کسی مانند ریچارد آلی استاد دانشگاه و نویسنده کتابی به نام «ماشین زمان دو مایلی» در مورد حفاری در لایههای یخی زمین برای درک گذشته این سیاره باشد.
آلی میگوید از آنجایی که آنتروپوسن به تازگی آغاز شده و تنها یک مرز نازک در بالای پوسته زمین را نشان میدهد، زمینشناسان برای اهداف نقشهبرداری به آن نیازی ندارند. اما اگر درک کنید که خطوطی که زمینشناسان در دورههای مختلف ترسیم کردهاند، نشاندهنده تحولات است، آنگاه آنچه اکنون در حال وقوع است به راحتی قابل درک خواهد بود و به گفته ریچارد آلی «آنتروپوسن به وضوح خود را نشان خواهد داد».
آلی در این زمینه میگوید: جدا از برخی مداخلات فنآوری خیرهکننده، خود دیاکسیدکربنی که از سوختن سوختهای فسیلی به دست میآید ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار سال طول خواهد کشید تا دوباره توسط زمین جذب شود. در عین حال، از دست رفتن یخچالهای طبیعی و افزایش سطح دریاها برای هزاران سال بر مردم تأثیر میگذارد. بنابراین هر چقدر هم که گونه ما روی زمین دوام آورد، باز هم تأثیر دهههای اخیر را در طول زمان مشاهده خواهیم کرد»…
متن کامل این مطلب را اینجا بخوانید
نظر شما