شناسهٔ خبر: 66351570 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رویدادایران | لینک خبر

نمی‌خواهم از شوهرم طلاق بگیرم اما مجبورم نمی‌خواهم از شوهرم طلاق بگیرم اما مجبورم

مهناز 10 سال قبل ازدواج کرده و حالا درخواست طلاق داده است. زندگی این زن پرفرازونشیب بوده است. او برای اعتمادآنلاین درباره زندگی‌اش می‌گوید: *چند سال است ازدواج کرده‌ای؟ من 10 سال قبل با محسن ازدواج کردم. فکر می‌کردم زندگی خوبی با هم داشته باشیم اما خانواده محسن اجازه ندادند. *چطور با محسن آشنا شدی؟

صاحب‌خبر -

مهناز 10 سال قبل ازدواج کرده و حالا درخواست طلاق داده است. زندگی این زن پرفرازونشیب بوده است.

او برای اعتمادآنلاین درباره زندگی‌اش می‌گوید:

 

*چند سال است ازدواج کرده‌ای؟

من 10 سال قبل با محسن ازدواج کردم. فکر می‌کردم زندگی خوبی با هم داشته باشیم اما خانواده محسن اجازه ندادند.

*چطور با محسن آشنا شدی؟

من در شهرستان زندگی می‌کردم. همسر محسن فوت کرد و بعد از من برای او خواستگاری کردند. من و محسن اختلاف سنی زیادی با هم داشتیم. او 20 سال از من بزرگ‌تر است اما من قبول کردم با او ازدواج کنم.

*جرا قبول کردی؟

یک ازدواج ناموفق داشتم. چند ماه بعد از ازدواج جدا شدم. برای سال‌های زیادی در خانه برادرم زندگی می‌کردم. بعد که محسن به خواستگاری آمد، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم تا آرامش داشته باشم و زیردست زن برادر نباشم که این‌طور شد.

*بچه هم داری؟

بله. یک پسر دارم که 9 ساله است.

*حالا چرا قصد جدایی داری؟

محسن از زندگی قبلی‌اش دو بچه دارد که بزرگ هستند. با من سازگاری نداشتند. مدتی پیش مادربزرگ‌شان آنها را به خانه خودش برد اما نتوانست مراقبت کند همین هم باعث شد محسن با من اختلاف پیدا کند.

*برای همین درخواست طلاق داری؟

نمی‌خواهم طلاق بگیرم اما چاره‌ای نیست. بچه‌های محسن من را قبول نمی‌کنند.

*به هر حال تو هم بچه داری.

من بچه دارم اما خودم می‌توانم بچه‌ام را بزرگ کنم. محسن بین من و فرزندانش باید یکی را انتخاب کند.

 

منبع: etemadonline-658401

نظر شما