خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: رژیم صهیونیستی با حمله ناجوانمردانه به خانه سفیر و کنسولگری ایران در سوریه بر خلاف تمام قوانین بینالمللی به زعم خودش یک پیام به جمهوری اسلامی ایران داد که حملات گروههای مقاومت را از چشم ایران میبیند و اوضاع ناگوار رژیم درحال سقوط خود را ناشی از سیاستهای ایران میداند و پاسخ آن را هم به صورت مستقیم به ایران خواهد داد.
هدف رژیم جعلی، بالابردن هزینه حمله به اسرائیل برای جبهه مقاومت و حمله به پشتوانه راهبردی جبهه مقاومت است تا باعث کاهش ضربات و گرفتن فرصت برای جبران خسارتهای وارد شده شود.
یکی از بزرگترین اشتباهات رژیم جعلی در همین نقطه است که باور ندارد جبهه مقاومت یک جریان پویا و زنده است که قدرت تصمیم گیریاش درونی شده و بر اساس مصالح و اهداف و طراحی خودش تصمیمگیری میکند و البته از حمایت و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران هم برخوردار است و این احساس که جبهه مقاومت بدون اجازه ایران کاری نمیکند، غلط است.
انتخاب زمان این حمله پس از صدور قطعنامه آتش بس در سازمان ملل و حمله به ساختمان کنار سفارت به جای ساختمان سفارت و ترور مستشار نظامی به جای سفیر هم بخشی از بازیهای سیاسی و رسانهای رژیم صهیونیستی است.
توصیف موقعیت رژیم صهیونیستی در هنگام انجام این عملیات هم مهم است، رژیمی که از درون فرو پاشیده و به هیچکدام از اهداف خود دست پیدا نکرده و همه چیزش توسط آمریکاییها اداره میشود و دولتمردانشان در جامعه نژادپرست خودشان هم منفور هستند. اقتصادش نابود شده، امنیتش از بین رفته؛ مهاجرت و جمعیت اجارهای که فلسفه وجودی این رژیم است با چالش جدی مواجه شده و اینکه هیچ مهاجری دیگر به اسرائیل نمیآید و حاضرین هم در حال فرار هستند!
سیستم امنیتی رژیم صهیونیستی لطمه جبران ناپذیری خورده، سامانههای گرانقیمت دفاعیاش ناکارآمد از آب در آمده و با همهی حمایتهای انجام شده توسط دولتهای حامی و رسانههای گسترده خود نتوانسته افکار عمومی جهان را همراه خود کند، بلکه بر خلاف سالهای پیشین جواب عکس گرفته است.
اجماع جهانی مردم بر علیه رژیم صهیونیستی شکل گرفته و زندگی نه در فلسطین اشغالی که در تمام دنیا برایشان سخت شده است.
عدهی زیادی مدتهاست در سنگرها، پناهگاهها، زیرزمینها و هتلها اسکان موقت داده شدهاند، نظامیان آنها ترسیدهاند و توان جنگ ندارند. صهیونیستها حتی یک اسیر خود در نوار غزه را هم نتوانستهاند با حمله نظامی و توان یگانهای ویژه آزادی گروگان آمریکایی و انگلیسی آزاد کنند.
تداوم حملات علیه رژیم صهیونیستی از چهار جبهه مختلف
فرماندهان مقاومت پویا و فعال هستند، نیروهای مقاومت پای کار هستند و مردم غزه مستحکم پشت مقاومت ایستادهاند. چهرهای دهشتناک از رژیم خون آشام و جنایتکار صهیونیستی ایجاد شده که فقط یک جنایت آن برای نابود کردن این رژیم کفایت میکرد. از آتش زدن و بمباران بیمارستانها، مساجد، کلیساها و اماکن عمومی گرفته تا کشتن کودکان و زنان باردار و پیرمردان و پیرزنان بیدفاع که همه بیانگر باطن شیطانی این رژیم سفاک است.
با جنایات انجام شده پرده از چهره کریه صهیونیستها برداشته شده و نسلی زخم خورده و آماده انتقام در فلسطین راه شهدا را ادامه خواهند داد و سازشکاران جایگاهی در بین مردم غزه نخواهند داشت لذا برخلاف گذشته؛ رژیمهای دست نشانده و وابسته عربی هم دیگر حاضر به پادرمیانی نیستند هرچند در رفتاری خائنانه همچنان رگ حیات این موجود پلید را حفظ کردهاند.
حامیان اصلی رژیم جعلی در دو میدان اوکراین و فلسطین اشغالی تمام انرژی و حمایت مالی و نظامی خود را گذاشتهاند و نتیجهای نگرفتهاند و سعی دارند از این دو مرداب خود را نجات دهند.
البته رژیم چه ادامه دهد و چه تسلیم شود شکست خورده است و راهی برایش باقی نمانده و فقط در حال دست و پا زدن در باتلاقی خودساخته است تا زمان بخرد و هزینه به دیگران تحمیل کند و عدهای را با خود به پایین بکشد.
پاسخهای وهم آلود و شیطانی صهیونیستها به پیروان منحرف خود هم بینتیجه است، داستان سرایی از سرزمین موعود، ساخت معبد سلیمان و گوساله سرخ و سرزمین بین دو نهر خیالبافی شیطانی انسانهای تهی مغز بود که پوچ از آب درآمد و پیروان کم خرد خود را نابود کرد هرچند هنوز هم مانند فردی در حال غرق شدن به هر علف هرزی چنگ میزند، شاید که از مهلکه رهایی یابد.
در مقابل چنین رژیمی چه باید کرد؟
اسرائیل باید پاسخ این جنایت را محکم دریافت کند و دقیقاً متوجه شود وارد این میدان شدن چه هزینهای خواهد داشت.
در اینجا این طور مطرح میشود که نقشه اسرائیل هم همین است که ایران حمله مستقیم را جواب مستقیم دهد و اجماع شکل گرفته بر علیه حماس بر علیه ایران شود و رژیم صهیونیستی داخل را نابود کند، در پاسخ به این مطلب باید گفت اولاً اجماع جهانی به آن معنایی که اسرائیل تصور میکند وجود ندارد و آمریکا و انگلیس و فرانسه هم عمده انرژی خود را در اوکراین از دست داده اند و اقتصاد و افکار عمومی آنها به آنان اجازه نمیدهد وارد جنگ بزرگتر و مخربتری شوند که نتایج آن قابل پیشبینی است.
دوماً دست برتر مقاومت در منطقه است که اگر وارد فاز جنگ مستقیم شوند دستش باز میشود. تمام منافع آنها در منطقه را که اهدافی کاملاً در دسترس هستند نابود کند و خسارت تاریخی به نظام سلطه وارد کند.
لذا به هر شکل محاسبه کنیم هزینه عدم پاسخ بیشتر از پاسخ دادن است، در غیر این صورت این وسوسه در رژیم صهیونیستی دائماً وجود دارد که دیوانهوار جنایت کند و جبهه مقاومت را از جنگی به سردمداری آمریکا بترساند. اما تنبیه اسرائیل به تنهایی کفایت نمیکند. همه میدانند حامی اصلی آمریکا است و تصمیم گیرنده هم آمریکا است، پس باید هزینه اصلی را هم آمریکا بدهد و اگر چنین شد این سگ وحشی را قلاده خواهد زد!
آمریکا باید بداند هزینه تصمیمات غلط چقدر است و عملیات غیر مستقیم توسط رژیم جعلی چه تاوانی در بر دارد لذا منافع آمریکا در منطقه باید هدف اول برای انتقام باشد.
ذات و فلسفه آمریکا و اسرائیل یکی است، هر دو با روحیه سلطهطلبی و زیادهخواهی سرزمین مادری دیگران را اشغال کردهاند و با نسلکشی و از بین بردن بومیان آن سرزمین به دروغ خود را صاحب حق دانستهاند و تحریف تاریخ و مظلومنمایی و تاریخسازی و بمباران رسانهای هویت جعلی برای خود خلق کردهاند ولی میبینیم افول هر دو آغاز شده وامپراطوری دروغ در حال فروپاشی است.
از طرف دیگر باید توجه داشت زمان وچگونگی انتقام تابع اطلاعات و اشراف امنیتی و نظامی است و نمیتوان و نباید تسلیم فشار روانی شد و مانند گذشته که فرماندهان با تدبیر مقاومت نشان دادهاند، باید عملیاتها با هماهنگی کامل صورت پذیرد.
اما از عواطف مقدس و احساسات ناب و حماسی مردم باید پشتوانه بزرگی برای تصمیمات بزرگ پدید آورد و با پاسخ مناسب مانع سرخوردگی این حس عزت و انتقام شد و بدانیم کوتاهی از این امر باعث از دست رفتن سرمایه عظیم و بی بدیل مردم خواهد شد.
به طور جدی موافق این مطلب هستم که برای حفظ صلح و امنیت باید آماده جنگ با دشمن قداره بند و شرور بود و طعم مقاومت و ایستادگی را باید مرتب به او نوشاند والا طمع استکبار برای ظلم و ستم امری ذاتی و شیطانی است که با نصیحت و حرف وگوش زد قوانین بین المللی و بیانیه سازمان ملل کنترل نمیشود وتنها راه آن گرفتن پاسخ معتبر و پر هزینه است و بدانیم در طول تاریخ هر که در برابر زیادی خواهی و سلطهطلبی و بیقانونی سلاح برزمین گذاشت به او حمله شد و زیر پای دشمن لگد مال گردید.
ملتهای بزرگ؛ ملتهایی بودند که ضمن احترام به دیگر ملتها و پرهیز از ستیزهجویی در کمال صلح طلبی از هویت و سرزمین خود جانانه دفاع کردند ولحظهای اجازه ندادند دشمن طمعی به سرزمین و فرهنگ و تمدن آنها داشته باشد.
نظر شما