هم میهن نوشت: تنگی و مضیقه معیشت در این نوروز، به حد بیسابقهای رسیده. طبقات متوسط به لایههای پایینی فروغلتیدهاند و آسیبپذیرها و تهیدستان، اوضاعشان بدتر از قبل شده. جان بهدر بردن از این مشقات بهراستی که آسان نیست. خوراک، سرپناه، درمان و بهداشت، نیازهای اولیهای هستند که نه مصالح سیاسی میشناسند و نه صبر میکنند تا قلههای رفیع رفاه، ثروت و اقتدار فتح بشوند و بعد روی بنمایانند. این احتیاجات و لوازم زیستن با ما هستند، آدمی است دیگر، به حداقلی از اینها نیاز دارد. هرچند بالانشینان در امر تشخیص منافع و مصالح اجتماعی و سیاسی حقی و جایگاهی برای مردم قائل نباشند و آنها را «عوام کالانعام» به حساب آورند؛ حق خوردن، آشامیدن، درمان و مسکن را نمیتوانند نادیده بگیرند. البته که میتوانند ما را به مقایسه خود با مردم ستمدیده یمن، سومالی و صحرا رهنمون کنند تا مبادا ناشکری کرده باشیم. بگذریم، این عرایض من را بهتر و دقیقترش را شما بلد هستید و صبح تا شام در کوچه، خیابان و محله آنها را میشنوید و میگویید. عرض من چیز دیگری است:
نوروز» تجلی امید، مهربانی، خویشی و نزدیکی ما ملت ایران با یکدیگر است. از عوامل استمرار تاریخی و فرهنگی و یکپارچگی ملی ماست. نوروز در کنار چند عامل انگشتشمار دیگر توانسته ایرانیان را در کنار هم حفظ کند. اهل نوروز هر جای دنیا و تابع هر کشوری هم که باشند، نسبت به سرزمین نوروز و ایرانشهر، مهربانی و همدلی دارند. در این ایام سخت، روزهایی که فشارهای اقتصادی بسیاری از هممیهنان را آزرده و مستأصل کرده، مهمترین عنصری که ما را در کنار هم نگاه خواهد داشت، همین دستگیری است. سنت ماست که در نوروز به دور و برمان توجه داشته باشیم، ببینیم که چه باری میتوانیم از دوش بازنشستهها، گرفتارها و آسیبدیدهها برداریم؟ کدام کودک و نوجوان محروم را لباس نو به بر و شیرینی، آجیل و خوراک شبعید کدام خانواده را برقرار کنیم؟ نوروز است. نوروز به همین مهربانیها نوروز میشود، وگرنه روزی است مانند همه روزهای دیگر.
انتهای پیام
نظر شما