شناسهٔ خبر: 65796016 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

روح زمانه

«دانسته نیست این راه کی پایان خواهد یافت. نه، دانسته نیست. همه این جنبه‌های این نقش کهنه، این نقش‌کَند یا این تصویر گنگ و ناشناخته باقی‌اند». محمود دولت‌آبادی این نقش کهنه را به شیوه‌ای جدید در رمان اخیرش «دودمان» روایت می‌کند.

صاحب‌خبر -

«دانسته نیست این راه کی پایان خواهد یافت. نه، دانسته نیست. همه این جنبه‌های این نقش کهنه، این نقش‌کَند یا این تصویر گنگ و ناشناخته باقی‌اند». محمود دولت‌آبادی این نقش کهنه را به شیوه‌ای جدید در رمان اخیرش «دودمان» روایت می‌کند. آخرین رمان دولت‌آبادی، نویسندۀ کهنه‌کار قَدَر معاصر، در فرم روایی و فضای ادبی متفاوت است و از ‌تنیدگی موقعیت‌های آشوبناک سیاسی و اقتصادی و تحولات اجتماعی ساخته شده. در «دودمان» از قهرمانان کلیشه‌ای خبری نیست و شخصیت‌های رمان بیش از آنکه فاعلیت سیاسی و اجتماعی داشته باشند، می‌خواهند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به تعبیر نویسنده به «کلافگی» دچارند که «حد میان خستگی و اضطراب» است. شخصیت‌های «دودمان» دیگر آرمانی در سر ندارند و تنها خلاص شدن از وضعیت موجود و رسیدن به آخر کار برای آنان معنا دارد. این شخصیت‌ها از نسل‌های مختلف برخاسته‌اند؛ از جوان‌ترها، ارسلان و شوقی و بقراطی که هریک نماینده‌ای از اقشار مختلف جامعه‌اند، تا یاقو و تاج‌خاتون که از نسل قدیم‌اند. با این وصف، «دودمان» با زبان پرورده و خاصِ دولت‌آبادی با تمام تمایزش با دیگر آثار او، امضای این نویسنده را بر خود دارد. 

دولت‌آبادی معتقد است در کار هر نویسنده‌ای باید سیر تکوینی رخ بدهد و همواره به احضار روح زمانه در آثارش اصرار دارد. او می‌گوید: «اگر تاریخ معاصر نویسنده در اثرش نیاید، یعنی درک زمانه و دوران خود لابد او برای چیزهای دیگر می‌نویسد. به‌گمانم درست‌ترین و شرافتمندانه‌ترین نوع کار این است که تاریخ زمانه در آثار نویسنده بازتاب یابد».

 

نظر شما