این شاعر جوان پشتون در محفلی با حضور یکی از طالبان برای شعرخوانی دعوت میشود، مضمون و ترجمه اولیه شعرش [که به زبان پشتو است]تقریبا این است: "سیاستمداران پاکستانی دیگر آتشبس نمیکنند با زبان خوش دیگر به ما ناسزا نمیگویند و مواد خوراکی را برای ما نمیدهند و دیگر به ما فتوای جهاد نمیدهند... " که در ادامه طالب حاضر در محفل جلو آمده، به او سیلی زده و میگوید: نمیخواهد چنین حرفایی بزنی!...