ظهر چهارشنبه هفته قبل بلافاصله پس از مشخص ‌شدن اسپانسر پرسپولیس، رضا درویش بدون درخواست سرمربی تیمش و صرفا جهت اینکه در نقل ‌و انتقالات عرض اندامی کرده باشد، دست به خرید بازیکنی زد که در سبد خرید جواد نکونام بود و مذاکراتی هم با آبی‌ها داشت.

به گزارش روزنامه اعتماد، پرسپولیس که تیم‌ بدشانسی در بحث گرفتن بازیکن خارجی‌ بوده و اغلب بنجل‌ها در تورش افتاده‌اند، دو، سه فصلی است خریدهای خارجی‌اش به گونه‌ای است که انگار آنها در انتخاب بازیکن از روی دست استقلال کپی‌برداری کرده‌اند. مثلا در پنجره نیم‌فصل ۲ فصل پیش، آبی‌ها با نظر مجیدی هافبکی ازبک به نام آمانوف را گرفتند، کمتر از یک ‌هفته از این اتفاق گذشته بود که سرخ‌ها هم به سیاق رقیب‌شان سراغ تمیروف ازبک رفتند و او را جذب کردند؛ البته سرگذشتش در فوتبال ایران را هم که دیدید، اسکوربوردی در ایران نمانده بود که شوت‌های فنی تمیروف به آن نخورده باشد.

یا مثلا در دوران اوج دیاباته در استقلال، قرمزها خیال کردند دوای دردشان بازیکن سیاه‌پوست است و اوساگونا را خریدند، او هم برای نیم‌فصل آمد، پول مفت را گرفت و در ازایش یک‌ گل برای پرسپولیس زد! اما نقطه عطف و قسمت ملموس این بحث به زمانی برمی‌گردد که پرسپولیس فصل پیش مهاجم سابق آبی‌ها دیاباته را گرفت و گمان کرد چون مثلا او در استقلال موفق بوده و بارها گلزنی کرده، در پرسپولیس هم حسابی گل می‌زند و موتور خط حمله آنها را روشن می‌کند؛ القصه او هم با تنها ۳ گل آن‌هم مقابل ۲ تیم درجه چند لیگ از پرسپولیس رفت و بلافاصله نزد فیفا شکایت کرد تا هزینه هنگفتی از جیب پرسپولیس  بقاپد.

همه اینها اما انگار برای این باشگاه درس نشد تا بازهم برای چشم ‌و هم‌چشمی با رقیبش مثل آن عمل کند و بازیکن جدید جذب شده‌اش بازیکنی باشد که در لیست خرید سرمربی حریف بوده. تیتر خبر پیوستن اوستون اورونوف ازبک به پرسپولیس در رسانه‌های تحت حمایت رضا درویش بر مضمون دزدیدن و هایجک بزرگ از استقلال بود تا هواداران این تیم تهیج شوند و فکر کنند مدیرعامل‌شان چه کارستانی کرده!  آشفته‌بازاری است؛ چهره خلاف ‌میل هواداران را سرمربی می‌کنند ولی از او لیست خریدی نمی‌گیرند، لیست خرید باشگاه رقیب را جلوی‌شان می‌گذارند و مطابق آن سراغ مذاکره می‌روند و بازیکن جذب می‌کنند. 

بدون توجه به نیاز و نقاط ضعف تیم و حتی بدون نظر مربی بازیکن گرفتن، اتفاقی است که بیشتر رنگ ‌و بوی بازی‌های کودکانه را دارد، مثلا چون اورونوف مدنظر استقلال بوده یا چون خطیر ماشاریپوف ازبک را جذب کرده، ما هم برویم هم تیمی او را جذب کنیم تا از رقیب عقب نمانیم!

از خواندن این سطور تعجب نکنید، درباره فوتبال آلمان که نمی‌نویسم، درباره فوتبال لجام‌گسیخته ایران می‌نویسم که سناریوهایش به همین اندازه مضحک است، فوتبالی که تیمش با ۴۰ میلیون هوادار بازیچه دست رفتارهای پوپولیستی درویش می‌شود. البته پوپولیست‌‌ها دیگر تاریخ مصرف‌شان تمام شده و دست آقایان رو گردیده! می‌دانم نمی‌شود اما ‌ای کاش تاریخ انقضای مدیریت خودشان نیز تمام شود.