فاطمه کریمخان-به نظر میرسد اقلا در میان برخی از گروههای اجتماعی حالا دیگر باید از چیزی به عنوان «انگ بچهدار شدن» حرف زد. نگرانی از اوضاع اقتصادی ناپایدار، به همریختگیهای اجتماعی، بحرانهای جهانی، ناامنی و جنگ و بحران اقلیمی، در کنار ناکامیهای مربوط به اوضاع داخل کشور از ناامنیهای شغلی گرفته تا بحران آلودگی هوا و مسائلی مانند آن نه تنها بر تصمیم بچهدار شدن تاثیر میگذارد، بلکه علاوه بر آن بر قضاوتی که آدمها در مورد خودشان و دیگران دارند هم تاثیر میگذارد. گره خوردن مساله فرزندآوری با سیاستهای رسمی هرچند ممکن است در برخی گروههای اجتماعی به افزایش میل به بچهدار شدن کمک کرده باشد، در برخی دیگر از گروههای اجتماعی نتیجه معکوس به همراه داشته است. اینها در کنار گفتوگو در مورد «صلاحیت بچهدار شدن»، افزایش روز به روز هزینههای بچهدار شدن و دامن زدن به این ایده که مقصر اصلی ناکامی فرزندان، والدین آنها هستند، گروهی از مردم را در معرض فشارهای بیشتر روانی گذاشته و گروههای دیگری را نسبت به بچهدار شدن بدبین کرده است.
به گزارش اعتماد، «نفیسه»، دانشجوی جامعهشناسی که فرزندش حالا دو ساله است، در مورد تجربه بچهدار شدن خودش میگوید: «مساله ما این بود که حتی قبل از اینکه بچهدار شویم، هرکسی که شنید ما قصد داریم بچهدار شویم شروع کرد در مورد اینکه هوا رو به گرم شدن است و زمین در حال نابودی است و جنگ است و اوضاع اقتصادی خراب است، حرف زد. خیلیها از ما میپرسیدند مگر گنج پیدا کردید که میخواهید بچهدار شوید، یکی از دوستانمان شروع کرده بود به فرستادن قیمت شهریه مهدکودکها و مدرسههای ابتدایی که شاید ما منصرف شویم، چون نمیتوانستیم آن قدر پول در بیاوریم که آن چنان هزینههایی برای بچههایمان بکنیم. خیلیها به ما میگفتند که باید از این فرصت استفاده کنیم و زودتر مهاجرت کنیم تا بچهمان در جای دیگری به دنیا بیاید و بتوانیم برای او و خودمان پاسپورت دوم بگیریم. انگار یک فرض اصلی و ثابتشدهای وجود دارد که در ایران، در شرایط امروز نباید بچهدار شد، انگار بچهدار شدن جرم و گناه باشد. بودند کسانی که پشت سر یا حتی جلوی روی خودم میگفتند آدمی که دلسوز باشد و مسوولیتپذیر باشد، در این اوضاع در ایران بچهدار نمیشود.»
متن کامل این گزارش را در روزنامه اعتماد بخوانید: