بهیاد فرانتس بکنباوئر ،فوقستاره فوتبال آلمان که در مقام بازیکن و مربی با این تیم قهرمان جهان شده بود و یکی از مدیران ورزشی موفق این کشور هم محسوب می شد
خداحافظی فوتبال با قیصر
صاحبخبر - صابر- شروع سال 2024 با 2 شوک برای دنیای فوتبال همراه بود. در تاریخ این ورزش پرطرفدار فقط 3 نام وجود دارد که هم بهعنوان بازیکن، هم بهعنوان سرمربی توانستند فاتح جامجهانی شوند. ماریو زاگالوی برزیلی که 5 ژانویه درگذشت. دیدیه دشان فرانسوی و فرانتس بکنباوئر که دیروز یعنی 8 ژانویه در 78 سالگی درگذشت. در بین این 3 نام قطعاً بکنباوئر از همه خاصتر بود؛ چرا که هم در دوران فوتبال اش فوقستاره محسوب میشد هم در نقش مربی باعث تحول فوتبال آلمانها شد و در نهایت بهعنوان یک مدیر فوتبالی، در جایگاه رئیس فدراسیون و مدیرباشگاه برای فوتبال کشورش و بایرن اقدامات بزرگی انجام داد تا در 3 زمینه مهم و موثر نامش در تاریخ فوتبال ماندگار شود. اثری که کمتر کسی در فوتبال داشته. بهطور مثال پله بهعنوان مربی ظاهر نشد و در جایگاه مدیر ورزشی هم موفقیت نسبی داشت. پلاتینی مربی موفقی نبود اما در جایگاه مدیریتی اتهامات زیادی به او زده شد. اما بکنباوئر کسی بود که در فوتبال منظم آلمانها که کاریزما و محبوبیت عامل موفقیت و تثبیت جایگاه نیست قدمهای بزرگی برداشت. درگذشت او بهانهای شد تا مروری بر کارنامهاش داشته باشیم و موفقیتهایش را بررسی کنیم. سبک فوتبال بکنباوئر در فوتبال امروز جهان که نماد مدافعان بازیکنانی مثل سرخیو راموس هستند که خشن بازی میکنند ما پست دفاع مرکزی را پستی برای تخریب بازی حریف، توام با تکل، بازی درگیرانه و فیزیکی میشناسیم. بازیکنان در این پست لازم نیست جز برای عبور از پرس سنگین حریف بازیسازی کنند و حتی یک پاس عمقی به وینگرها کافی است تا بازی با پای مدافع را خوب قلمداد کنیم. اما بکنباوئر که او را بهترین مدافع تاریخ فوتبال میدانند و از معدود مدافعانی است که نامش را در جمع بهترینها که عموماً مهاجم و هافبک هستند ثبت کرده، بازیکنی بود که طراح و مغز متفکر تیم محسوب میشد. مدافع مرکزی در سیستم آن زمان فوتبال آلمان که بعدها هم با حضور بازیکنان مثل لوتار ماتئوس، ماتیاس سامر و... استمرار داشت بازیکنی محسوب میشد که نظم، بازیسازی و هارمونی تیم را رهبری میکرد. یک کمکمربی در داخل زمین که باید به بازی تیم نظم میداد و آهنگ بازی را در دست میگرفت. شاید این شکل از فوتبال در آن پست فقط و فقط با خود بکنباوئر معنا پیدا میکرد و اگر او در دنیای فوتبال نبود هیچوقت چنین سبکی از وظایف برای مدافعان تعریف نمیشد. بکنباوئر چنان محور تیم بود که حتی با کتف مصدوم و بانداژ شده هم بازی میکرد. به آمار جالب او در بوندسلیگا دقت کنید،424 بازی، 69 پاس گل، 44 گل. آماری که برای یک هافبک طراز اول و یک مهاجم متوسط دستنیافتنی است امابرای او بهعنوان یک مدافع وسط و در نقش لیبرویی که از دفاع به حمله میزد و ساختار حریف را به هم میریخت جذاب است. درباره پاسهای بکنباوئر حقیقت جالبی وجود داشت. به جای چرخش مچ پا هنگام پاس دادن، او ران پایش را حرکت می داد. چیزی که باعث میشد شتاب و قدرت توپ بیشتر و بیشتر تحت کنترل او باشد و 69 پاس گل باشگاهی را بهعنوان یک مدافع آخر ثبت کند. جالب است بدانید بکنباوئر در فوتبالی اسطوره شده و نامش در میان بهترینهاست که همه شیفته آمار گلهای مهاجمان و دریبل هافبکها هستند. افتخارات قیصر بکنباوئر چنان در فوتبال آلمان درخشید که به او لقب قیصر دادند چون در آلمان و اتریش به پادشاه قیصر یا Kaiser میگفتند. البته شباهت او به یک چهره تاریخی هم در این موضوع بیتاثیر نبود. در مقطعی از فوتبال جهان که بازیکنان چندان بازی ملی زیادی نداشتند و این آمارها چندان مهم نبود او تا دهه 90 میلادی بیشترین بازی ملی را برای کشورش انجام داده بود که رکوردش توسط ماتئوس شکسته شد. اما غیر از استمرار او ویژگیهای دیگری داشت که چهرهاش را در دنیای فوتبال ممتاز میکرد. او از 9 سالگی فوتبال را در مونیخ شروع کرد. 4 بار بازیکن سال فوتبال آلمان شد، 2 بار بازیکن سال اروپا، 5 قهرمانی با بایرن در بوندس لیگا کسب کرد و 4 قهرمانی هم در حذفی. با بایرن قهرمان جام باشگاههای جهان شد. بهعنوان بازیکن در جام 1974 قهرمان جهان شد. آنهم در روزگاری که برزیل، ایتالیا و هلند در اوج بودند. پیش از آن در جام 1966 نایب قهرمان جهان شده بود. دو بار هم در دهه 70 حضور در فینال مسابقات یورو را تجربه کرد که یک قهرمانی و یک نایب قهرمانی برای او به همراه داشت. 2 فینال پیدرپی اما رابطه جالب او با فینالها به دوران مربیگریاش هم رسوخ کرد. او که از 32 سالگی فوتبال را در آمریکا دنبال کرده بود تا همبازی پله باشد از 39 سالگی سرمربی تیم ملی آلمان شد. اگر درخشش اعجوبه فوتبال جهان یعنی مارادونا نبود شاید بکن باوئر در همان جام 86 مکزیک بهعنوان سرمربی قهرمان جهان شده بود. اما گلهای رودی فولر هم او را در فینال نجات نداد تا مارادونا که آن روزهاچشمها را بهخود خیره و بهتنهایی انگلیس را تارومار کرده بود بتواند بعد سوت پایان فینال جام را بالای سر ببرد. آلمان در یورو با تیم جوانی حضور داشت و سوم شد. درخشش ماتئوس و برمه در برابر هنرنمایی مثلث توانمند هلند یعنی گولیت، ریکارد و فنباستن کارساز نبود. اما در جام 90 ایتالیا نوبت به تیم قیصر رسید. آلمان تا فینال برابر آرژانتین که تکرار فینال جام قبلی بود تیمهای بزرگی را از دور خارج کرد تا درخشش هسلر ، مولر،کلیزمان، برمه و... باعث شود کاپیتان ماتئوس جام را بالای سر ببرد و بکنباوئر به دومین کسی در دنیای فوتبال تبدیل شود که بهعنوان مربی و بازیکن قهرمان جهان شده است. پس از آن کم کم بکنباوئر با دنیای نیمکت خداحافظی کرد و سراغ جایگاه مدیریتی در فوتبال آلمان و بایرن رفت. جایگاهی که در نگاه اول ناشی از محبوبیت و کاریزمای او بود؛ اما اقدامات بزرگی که در هر دو نقشش ایفا کرد نشان داد با نابغهای طرفیم که محدودیت نمیشناسد. او توانست نه تنها میزبانی جام جهانی ۲۰۰۶ را نصیب آلمان کند، بلکه با برنامهریزی دقیق و پشتکاری درخور توجه، سهم مهمی در برگزاری موفقیتآمیز این مسابقات و همچنین بازگشتن وجهه و اعتبار از دست رفته فوتبال آلمان داشته باشد. بکن باوئر موفقیتهای بزرگی هم بهعنوان مدیر بایرن رقم زد و در طول 15 سالی که درجایگاه مدیریت این باشگاه بوده قهرمانی های زیادی در آلمان و اروپا به دست آورد.∎