شناسهٔ خبر: 64483937 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

دلیل سانسور شدن خنده‌ها چه بود؟

الیکا عبدالرزاقی: برای «قهوه تلخ» هفت‌ماه دستمزد نگرفتم

الیکا عبدالرزاقی درمورد دستمزدش برای «قهوه تلخ» گفت:«از فروشنده سوپر مارکت محله‌مان شنیدم این بود که با فروش همان سی دی ها توانسته ماشین بخرد اما به ما حقوق نمی‌دادند و می‌گفتند فعلا در مرحله آزمون وخطاست و ممکن است فروش نداشته باشد، گفت بابا به تو دروغ می‌گویند من با پول فروش سی‌دی‌های «قهوه تلخ» ماشین خریدم.»

صاحب‌خبر -
الیکا عبدالرزاقی: برای «قهوه تلخ» هفت‌ماه دستمزد نگرفتم

الیکا عبدالرزاقی درمورد سرنوشت «قهوه تلخ» گفت:«کاش یکی این را به ما هم بگوید. من اولین بار تعطیل شدن کارمان را از زبان راننده تاکسی شنیدم که من را نشناخته بود. سوار آژانس بودم و داشتم برمی‌گشتم به خانه که از راننده تاکسی شنیدم که کارمان تعطیل شده است بعد به سحر عفری جوزانی گفتم و کلی خندیدیم که مردم چه شایعاتی می‌گویند وشاید باورتان نشود از پس فردایش کارمان تعطیل شد. کسی به ما توضیحی نداد و مدت‌ها بود که حقوق نگرفته بودیم، اما همان زمان طبق شایعات به ما گفتند که چون پول به دستشان نرسیده نمی‌توانند ادامه‌اش را بسازند با این‌که فیلم‌نامه و بخش پایانی هم آماده بود. عده‌ای گفتند آقای مدیری کار را تعطیل کرده تا تهیه کننده پول بدهد و تهیه کننده هم گفت امکانش را نداشتیم. همه این حرف‌ها را جسته و گریخته می‌شنیدم و هیچ‌وقت جلسه‌ رسمی برای ما برگزار نشد اما هنوزهم به مردم برای این که چرا آن کار تعطیل شد جواب می‌دهیم. چیزی که من همان سال‌ها از فروشنده سوپر مارکت محله‌مان شنیدم این بود که با فروش همان سی دی ها توانسته ماشین بخرد اما به ما حقوق نمی‌دادند و می‌گفتند فعلا در مرحله آزمون وخطاست و ممکن است فروش نداشته باشد، گفت بابا به تو دروغ می‌گویند من با پول فروش سی‌دی‌های «قهوه تلخ» ماشین خریدم.»

وی افزود:«متاسفانه در هفت ماه آخر من هیچ وقت پولی دریافت نکردم چون چک نداشتم. بعد از سال‌ها داشتم کاری انجام می‌دادم که خیلی دوستش داشتم وجزء بازیگران گران قیمت هم نبودم. در پارت دوم با من قرار داد خوبی بستند که کار متوقف شد و دیگر هیچ وقت از بخش دوم پولی دریافت نکردم اما چون آن سریال خیلی خوب دیده شده بود پیشنهادات زیادی در طول کار داشتم.»

عبدالرزاقی درمورد سانسور شدن خنده‌هایش گفت:«سال ۸۵ که «باغ مظفر» را کار می‌کردیم پشت صحنه‌هایش پخش می‌شد اما من هیچ وقت نبودم وقتی جویا شدم گفتند که خنده‌های من قابل پخش نیست خیلی ناراحت شدم که سبک خندیدن من می‌تواند قابل پخش باشد یا نباشد یکی از همان عزیزان که به نظر من از افراد معتبر تلویزیون بود گفت که نگران مخاطب هستند و می ترسند مخاطب واکنش نشان بدهد چون مخاطب عادت ندارد ببیند یک زن جلوی دوربین قهقه می‌زند اما من انقدر خندیدم که عادت مخاطب تغیر کند وقتی در برنامه زنده خندیدم دیگر نتوانستند مانع پخشش شوند. من به اندازه خودم رسالت و وظایفی دارم و سعی می‌کنم انجامش دهم. هنرمندی که از تلویزویون حذف شده قابل حذف کردن نیست چون در خاطرات مردم مانده است. هنرمند در خاطرات مردم حضور دارد و ۴ ساله و ۸ ساله و کارمند نیست ولی مدیران یک رسانه بالاخره دوره کاری‌اشان تمام می‌شود.»

 

منبع: خبر آنلاین