عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امورز دهمین سالگرد بازداشت بابک زنجانی در ۹ دی ۱۳۹۲ است. جوانی گمنام که در وضعیت تحریمی دوران احمدینژاد واسطه فروش نفت ایران با ادعای ارتباط با برخی بانک های خارج از تحریم شد ولی به جای آن که پول شرکت ملی نفت ایران را مسترد کند با آن دست به تجارت های کلان و پول شویی زد.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ و بازگشت بیژن نامدار زنگنه به وزارت نفت، شرکت ملی نفت ایران از او شکایت کرد و بابک زنجانی در ۹ دی ۱۳۹۲ دستگیر شد.
دو سال و دو ماه بعد و در حالی که اقتصاد ایران با ورود به دوران پسا برجام نفس تازه میکرد حجت الاسلام محسنی اژهای در مقام سخنگوی قوه قضاییه در ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ از صدور حکم اعدام برای بابک زنجانی و دو نفر دیگر و نیز رد مال شاکی (شرکت ملی نفت ایران) خبر داد.
این حکم در ۱۳ آذر سال بعد (۱۳۹۵) تایید شد ولی اعدام او 2/7 میلیارد دلار پول را زنده نمی کرد بنابراین ترجیح دادند اعدام نشود تا پول ها را برگردانند. از سوی دیگر احتمالا او هم شنیده بود که دادستان کل وقت گفته است تا زمان استرداد اموال حکم اجرا نمی شود و در این وضعیت شاید هر که جای بابک زنجانی از حیث طمع اقتصادی و نه الزامات اخلاقی بود تردید می کرد که اگر پول ها را برگرداند جان او هم ستانده خواهد شد و چرا باید چنین کند؟
پس از آن بود که حجت الاسلام احمد مرتضوی رییس دیوان عالی کشور حکم اعدام قطعی است اما اطمینان داد اگر همکاری کند در حکم تخفیف داده خواهد شد. به عبارت دیگر پول ها را برگردان و جانت را خلاص کن!
در این میان البته بخشی از دارایی های غیر منقول نقد شد ولی همچنان یک بدهکار کلان است. برای آن که بدانید معمای بابک زنجانی چقدر پیچیده است کافی است سخنان تازه اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری سابق در جشن ۲۱ سالگی روزنامه دنیای اقتصاد در هفته گذشته را نقل کنیم.
در نظر داشته باشید این سخنان را کسی می گوید که ۸ سال مرد شماره دو اجرایی و فرمانده اقتصادی دولت روحانی هم ور وضعیت بهبود برجامی و هم در شرایط تحریمی بوده و طبیعی است که به جد پی گیر بازگرداندن اموال و کشف خط و ربط بابک زنجانی بوده چرا که مربوط به دوران احمدینژاد بود و مشکلی را متوجه خودشان نمیکرد.
جهانگیری سوم دی ۱۴۰۲ و در آستانه دهمین سالگرد بازداشت بابک زنجانی گفت:
«وقتی معاون اول رییس جمهور بودم گفتم داستان بابک زنجانی سمبل فساد است و بزرگترین فساد قرن و حتی تاریخ. برخی از بزرگان از من انتقاد کردند که چرا چنین گفتی؟ پاسخ دادم: با دقت و قاطعیت گفتم چون همین گونه است. 2/7 میلیارد دلار پول نفت را به بابک زنجانی دادند در حالی که بیش از یک میلیارد دلار آن پول نقد بود . البته عدد از این هم بزرگتر است. بابک زنجانی دستگیر و محاکمه و حکم اعدام هم برای او صادر و در دیوان عالی کشور هم تایید شد.
در آن زمان من با همه مذاکره کردم که برای دولت بازگرداندن 2/7 میلیارد دلار مهم است. چون این پول تکتک ملت ایران است. باید مشخص شود کی پشت بابک زنجانی بوده اما هیچ کس نفهمید چه کسی پشت بابک زنجانی بوده. از جمله خود من که رییس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بودم.
من هم متوجه نشدم کی پشت او بوده. آقای مهندس زنگنه وزیر نفت هم متوجه نشد کی پشت او بوده. برای دانستن این موضوع اگر ۱۰۰ جلسه دادگاه هم لازم بود باید برگزار میشد.»
۱۰ سال بعد از زندانی شدن او و با گذشت بیش از ۷ سال از تایید حکم اعدام او پرسش اصلی این نیست که چرا هنوز اعدام نشده است زیرا افکار عمومی در ایران دیگر مانند سال های اول انقلاب از اعدام ها به هیجان و غلیان نمیآید و چاره کار را در دادگاههای خلخالی نمیبیند و تنها در مواردی مانند خفاش شب مشهد مردم دنبال اعدام بودند تا زودتر این لکه ننگ پاک شود.
در فقره بابک زنجانی دو نکته مهمتر است. اول این که 2/7 میلیارد دلار پول کجاست و می تواند برگرداند یا نه؟ دوم همان که معاون اول رییس جمهور سابق گفته است: کی پشت او بوده. چون باور کردنی نیست بی هیچ حمایت و پشتوانه ای بتواند دست به این کار بزند.
داستان بابک زنجانی حتی با ماجرای اخیر فساد چای دبش متفاوت است. چون در اینجا مشخص است ارز دولتی گرفتهاند و سود کلان ناشی از تبدیل به ارز آزاد تحت پوشش واردات چای و ماشین آلات است و گفته شده با فروش اموال مطالبات را برمیگردانند.
در قصه بابک زنجانی اما اولا بحث پول نفت مطرح است. ثانیا این که پولها کجاست و اصلا پولی در کار است یا سر بابک را هم کلاه گذاشتهاند و پرسش سوم از همه بالاتر و مهمتر همان : کی پشت سر بابک زنجانی بود؟