شناسهٔ خبر: 63865903 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

کنایه روزنامه اطلاعات به رئیسی بعد از افشای فساد بزرگ چای

روزنامه اطلاعات نوشت: اخیراً در هر افتتاحی که صورت می‌گیرد، گفته می‌شود که سال های سال معطل مانده بود و به دست ما افتتاح شد. هر فسادی هم که افشا می‌شود مربوط به گذشته است و به این دولت ربطی ندارد.

صاحب‌خبر -
روزنامه اطلاعات نوشت: ایران با چند ابربحران روبروست. آب، خاک، محیط‌زیست، شتاب مصرف انرژی، ناترازی صندوق‌های بازنشستگی، کسری بودجه و تورم مزمن، آلودگی هوا، عدم تعادل‌های وحشتناک در حوزه اقتصاد، تحریم، سقوط سرمایه اجتماعی و... که برای سامان‌ دادن به هر یک از این بحران‌ها به تمام ظرفیت نخبگانی و مشارکت گسترده مردمی برای انجام جراحی‌های سخت و دشوار نیازمندیم.
 
در مطلب روزنامه اطلاعات آمده است؛
 
اخیراً در هر افتتاحی که صورت می‌گیرد، گفته می‌شود که سالهای سال معطل مانده بود و به دست ما افتتاح شد. هر فسادی هم که افشا می‌شود مربوط به گذشته است و به این دولت ربطی ندارد.
 
کاری هم به این نداریم که ممکن است این شائبه را پیش آورد که رئیس دولت خود پیش از آن رئیس دستگاه قضا بوده که قاعدتاً مهم‌ترین و مؤثرترین نهاد برای پیشگیری و مقابله با فساد است پس چگونه حتی به قدر گردی از این اتهام کوتاهی و غفلت بر دامان ایشان نتواند نشست؟!
 
شاید در نگاه نخست فرض عده‌ای این باشد که می‌توانیم توپ را به زمین مردم بیندازیم و بگوییم این آشی است که خودشان پخته‌اند اما اگر در همین دولت و در همین مجلس که دأب انقلابیگری و التزام و پاکدستی و هماهنگی کامل با حاکمیت و ولایت دارد هم این روند تکرار شد و حکایت همان شد که شد و شاید هم با فرجامی و کارنامه‌ای غیرقابل دفاعتر از گذشته، چه باید کرد؟ و اگر این خالص‌سازی عواقب بدتری داشت که احتمالاً دارد تکلیف چیست؟
 
شاید متوجه نیستیم که استمرار و ادامه این روند اولاً انگیزه مشارکت مردم در انتخابات را به حداقل خواهد رساند چرا که مردم به این نتیجه خواهند رسید که هر چه کنیم قادر به تغییر وضع موجود و اصلاح آن نیستیم و ساختارها به گونه‌ای است که چیزی قابل تغییر نیست و ثانیاً بر این گزاره بیش از پیش مستقیم یا غیرمستقیم دامن می‌زنیم که نظام اسلامی دیگر دارای کارآمدی مناسب نیست و سه دیگر آنکه خواسته یا ناخواسته همه گناه کژکارکردی‌ها را به گردن کل حاکمیت و رهبری نظام می‌اندازیم.
 
اما این تصلب در قدرت سیاسی و اقتصادی و این اصرار بر مثلا ناب و خالص‌سازی چنان انسدادی در اصلاح و ارتقای ظرفیت نظام تصمیم‌گیری ایجاد خواهد کرد که به دلیل ضعف مفرط عقلانیت و تدبیر و نگاه کارشناسانه حتی اگر نیت خیری هم برای اصلاح باشد، هیچ بحرانی قابلیت فهم و حل و رفع نیابد.
 
بارها اشاره شد که ایران با چند ابربحران روبروست. آب، خاک، محیط‌زیست، شتاب مصرف انرژی، ناترازی صندوق‌های بازنشستگی، کسری بودجه و تورم مزمن، آلودگی هوا، عدم تعادل‌های وحشتناک در حوزه اقتصاد، تحریم، سقوط سرمایه اجتماعی و... که برای سامان‌ دادن به هر یک از این بحران‌ها به تمام ظرفیت نخبگانی و مشارکت گسترده مردمی برای انجام جراحی‌های سخت و دشوار نیازمندیم.
 
این که حتی با جزمیت تمام و بی‌تدبیری حتی امکان استفاده از تجربه کارگزاران صادق و دلسوز همین نظام و در دولت‌های گذشته را هم با تهمت پراکنی و اتهام‌زنی از بین ببریم و همه آنان را خائن و نادان و وابسته بخوانیم چگونه خواهیم توانست حتی کار خودمان را پیش ببریم و به ارائه کارنامه‌ای در حداقل پذیرش و قبولی امیدوار باشیم؟