در حالی که مراحل تجهیز و نوسازی سکوهای ورزشگاه آزادی برای دومین سال متوالی ادامه دارد، رییس شرکت توسعه و تجهیز از جزییات طرح کلنگ نخورده این شرکت به نام «شهر فرهنگی و ورزشی» پایتخت پرده برداشته تا مشخص شود مسوولان قصد دارند یکی از بزرگترین پروژههای ورزشی جهان را استارت بزنند! ورزشگاهی با گنجایش ۱۲۰ هزار صندلی که هر ورزشدوستی را سر شوق میآورد!
به گزارش روزنامه اعتماد، اما همانطور که در اول مطلب اشاره شد وقتی فقط برای تجهیز و نوسازی صندلیهای استادیوم آزادی مقامات دو سال است که در حال تکاپو هستند صحبت از ساخت بزرگترین استادیوم جهان بیشتر بوی تبلیغات و حرفههای پوپولیستی را میدهد تا واقعیت.
در همین روزهای گذشته بسیاری از کارشناسان و زمینشناسان نسبت به جانمایی زمین احداث این پروژه و مشکلات مربوط به زمین لرزه احتمالی هشدار دادند ولی پاسخ قابل توجهی از سوی دستاندرکاران پروژه داده نشده است. در چنین شرایطی بهتر نیست ابتدا دغدغههای بزرگ و جدی برطرف شود و بعد از تعداد صندلی استادیومی که هنوز در حد یک طرح خیالی است، حرف زد؟
با این حال فرض بر اینکه طرح آقایان هم به مرحله اجرایی برسد، سوال اینجاست که ساخت این مجموعه عظیم چه مدت زمان میبرد و از آن مهمتر این تعداد صندلی به چه دردی میخورد؟ وقتی که ورزشگاههای باشگاههای بزرگی مثل سانتیاگو برنابئو و آلیانز آره نا و... که تازه همیشه هم پر میشود زیر ۹۰ هزار صندلی دارد چه تفکری مقامات وزارت ورزش را قانع کرده که استادیومی به گنجایش 120 هزار نفر بسازند؟ به بیان دیگر وقتی نیاز هست بیشتر به زیباسازی و امکانات و قابلیتهای دسترسی برای مردم توجه کنند چه ضرورتی برای ساخت ورزشگاهی با تعداد صندلی زیاد در نقطهای دور افتاده و خارج از شهر هست؟ بدون تعارف با وجود اینکه همیشه ادعا میکنیم ایرانیها عاشق فوتبال هستند، اما ورزشگاههای ایران جز برخی بازیهای خاص باشگاهی نظیر دربی یا بازیهای حساس لیگ قهرمانان آسیا حتی به سمت پر شدن هم نمیرود. بازیهای تیم ملی که هیچ! در حال حاضر مردم با تیم ملی چندان میانه خوبی ندارند، اما در سالهای قبلتر که شرایط متفاوت بود هم جز چند بازی که تعدادش از انگشتان یک دست کمتر است استادیوم آزادی پر نشده بود. همین استادیوم آزادی که ظرفیت واقعیاش 78 هزار تاست و نه حتی 100 هزار نفر! اینکه ایرانیها زیاد به استادیوم نمیروند دلایل متعددی دارد و صرفا بحث علاقه مطرح نیست ولی به هر حال آیتمی است که باید برای ساخت یک ورزشگاه مدنظر داشت.
ممکن است گفته شود که این استادیوم قرار است برای آیندگان و زمانی که طرح جوانی جمعیت به سرانجام رسید، ساخته شود. این ایده درستی است ولی باید در نظر داشت که معمولا برای چنین مواقعی به جای ساختن یک ورزشگاه پرظرفیت از همان ابتدا، محل سکوها جوری ساخته میشود که قابلیت افزایش داشته باشد که اگر در آینده تقاضا زیاد شد مورد بهرهبرداری قرار بگیرد و دوم اینکه بسیاری از مطالعات و نظرسنجیها نشان میدهد ساختن یک ورزشگاه بسیار بزرگ که اکثر مواقع بخش عمدهای از آن خالی میماند، برای آیندهای احتمالی، به سرعت رو به نابودی میرود.
البته که ما هم مثل بسیاری از مردم دوست داریم بهترین و زیباترین ورزشگاههای ممکن در سراسر کشور و نه فقط پایتخت ساخته شود، اما فاصله حرف تا عمل بسیار است و مطرح کردن صحبتهای اینچنینی در این زمان تعجببرانگیز است. چه بسیار مثال وجود دارد که طرحهای بسیار بزرگ و مدرن در حد همان «حرف» باقی ماندند، چون یا بسیار بلندپروازانه بودند یا نشدنی! طرحهایی که یا شروع شدند و متوقف ماندند ادامه پیگیریهایشان به دولت بعدی موکول شده است!
هنوز فراموش نکردیم که در دولت احمدینژاد برای افزایش مساحت میدانی ورزشکاران دست به ساخت و ساز استادیومهای بدون امکانات و مهندسی نشده زدند تا کمیت را جبران کنند، اما کیفیت به جا مانده از آن پیمانکاریهای عجیب و پرهزینه تبدیل به لانه موش و گربه شده است!
باز هم میگوییم ساخت ورزشگاه مدرن عالی است و ما هم در روزنامه و سایت اعتماد مطالب و مصاحبههای مختلفی در حمایت از این طرح منتشر کردیم. اما با در نظر گرفتن جمیع جوانب، طرح موضوع با زرق و برق فراوان را شعار تبلیغاتی میدانیم و بس . اگر غیر از این است، این گوی و این میدان! بفرمایید یک ورزشگاه در شأن ایران و ایرانی بسازید، بزرگترین ورزشگاه جهان با 120 هزار صندلی پیشکش!