تصویر مادربزرگ و پدربزرگی که قصه میگویند شاید در ذهن بسیاری از آدمها ماندگار شده باشد. شاید بسیاری از این قصهها نویسنده نداشتهاند و تنها از دل و فکر پدربزرگها و مادربزرگهای ما به نسلهای بعد منتقل شدهاند. از نمونههای آن هم میتوان به ادبیات محلی اشاره کرد که پُر است از پند و اندرز و رفتار با طبیعت و حیوانات. اما گروهی از آدمهای درگیر با این حوزه معتقدند که این داستانها را باید مکتوب کرد تا برای آینده هم باقی بمانند. از همین رو، موزۀ علوم و فناوری ایران در بخشی از فعالیتهای خود که بهمدت چهار سال است بهآرامی و بهصورت مجازی شروع شده، به محیط زیست و فرهنگ مناطق مختلف ایران پرداخته است.
زنده نگهداشتن زبانهای مختلف در ایران
قصهها به زبانهای مختلف ترجمه میشوند تا همه بتوانند آنها را بخوانند، اما این اتفاق معمولاً بین کشورهای با زبانهای متفاوت اتفاق میافتد و نه گویشهای درون یک کشور. «دادارچه» بهعنوان بخشی از سایت این موزه در حال انجام این کار است و قصههایی در مورد محیط زیست را به گویشها و زبانهای مختلف ایرانی برای کودکان گروه سنی «الف» و «ب» روایت میکند. در این بخش هر داستان به ۹ گویش و زبان قصهگویی شده است. «صونا آقابابایی»، مدیر ترویج علوم و فناوری موزۀ علوم و فنون، دربارۀ این بخش از فعالیتهای مجازی موزه به «پیام ما» میگوید: «داستانهایی در مورد محیط زیست، چه تألیف و چه ترجمه، با شاخصهای خاصی انتخاب میشوند که مرتبط با اقلیم و جغرافیای و فرهنگ و اقوام ایران هستند. در این زمینه با انتشارات همکاری و کتابها را انتخاب میکنیم و آنها را به موشنکمیک تبدیل میکنیم.»
در سایت موزهٔ علوم و فناوری «دادارچه» بهعنوان بخشی از سایت این موزه قصههایی در مورد محیط زیست را به ۹ گویش و زبان مختلف ایرانی برای کودکان گروه سنی «الف» و «ب» روایت میکند
او دربارهٔ قصههای محلی این بخش که از طریق فراخوان جمعآوری شده است و کماکان ادامه دارد هم توضیح میدهد که این قصهها به زبان محلی است و لهجه و گویش همان منطقه را دارند.
آقابابایی دربارۀ این بخش اضافه میکند: «طی فعالیتهایی که برای دادارچه انجام میدادیم، متوجه شدیم داستانهای تألیفی در ایران در حوزۀ اقلیمها و فرهنگهای مختلف بسیار کم است. همچنین، با بسیاری از داستانهایی مواجه شدیم که بهدلیل ایرادهایی که داشتند نمیتوانستیم آنها را کار کنیم یا اینکه اشارات مستقیم آموزشی داشتند که نمیخواستیم وارد این فضا شویم و بیشتر هدفمان آشنایی با طبیعت و عشق به آن بود. به همین دلیل، سعی کردیم هم از داستانهای محلی استفاده کنیم، هم یکسری فعالیتهایی را شروع کنیم تا بتوانیم نویسندگان کودکان را جذب کنیم تا بتوانند دربارۀ ارتباط گونههای گیاهی-جانوری یک منطقه و همزیستی آنها داستانهایی را تهیه کنیم.» او میگوید هدف دیگر جمعآوری این داستانها برای ایجاد منابعی بود که افراد دیگر نیز برای ایده گرفتن در داستاننویسی به آن رجوع کنند.
تنوع فرهنگها در سایۀ اقلیمهای متفاوت
بخشی از زندگی امروزهٔ ما مدیون همزیستی با طبیعت است که از زندگی نیکانمان با طبیعت به ما رسیده و باعث شکلگیری فرهنگهای مختلف از دل خود شده است. اما مدرنیته و صنعتی شدن باعث شده است بسیاری از فناوریهای گذشته و دانشهای بومی رو به فراموشی برود. بخش «بومرنگ» در سایت این موزه در «چهار بخش» به همین موضوع میپردازد و یادآور روشها و دانش گذشتگان ما برای زندگی است.
یک بخش آن مربوط به «دانش بومی» است که آقابابایی دراینباره توضیح میدهد: «در این بخش از بحران آب در ایران شروع کردهایم. سعی شده تا آنجا که امکان دسترسی به منابع آکادمیک وجود داشته، فناوریهای بومی را به زبانی ساده و گویا بیان کنیم؛ به این معنا که نشان دهیم چه گسترۀ متنوعی در ایران وجود دارد و اینطور نبوده که همه از یک فناوری یکسان استفاده کنند و معمولاً آن فناوری سازگاری با زیست آن منطقه داشته است.» به گفتهٔ او، برای نشان دادن این پراکندگی و تنوع آن، در یک نقشۀ مجازی این فناوریهای بومی جایگذاری شده که قابل دسترس برای همه است.
بخش دیگر «بومرنگ» مربوط به «تنوع زیستی-فرهنگی» است: «گونههای مختلف گیاهی-جانوری، پدیدههای طبیعی، کوهها، انواع خرماها با اسامی مختلف و… که در مناطق مختلف وجود دارد، با همان عنوانی که در آن منطقه شناخته میشود، هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ فرهنگی معرفی کردهایم. هر کدام از این موارد دارای داستان یا افسانهای است و از مردم میخواهیم از گونههایی که در محل زیستشان یا مواردی که در جغرافیایشان هست را معرفی کنند.»
«کنشگران محیط زیست» بخش دیگری است که فعالیتهای آنها با مردم بومی بهصورت فیلمهای سهدقیقهای منتشر میشود. این فیلمها نشان میدهند که همکاری به چه شکل و نقش جوامع محلی چه بوده است. به گفتۀ مدیر ترویج علوم و فناوری این موزه، هدف این بخش این است که هم فعالیتهای این افراد معرفی و هم از آنها الگوبرداری شود تا افراد دیگری هم وارد این پروژهها شوند.
در بخش دیگری با عنوان «گفتوگو» نیز نظرهای مختلف و راهکارهای موجود را به چالش کشیده میشود: «در این قسمت، فیلمهای کوتاهی دربارۀ توسعه در ایران ساخته میشود. نکتهای که وجود دارد این است که ورود فناوریهای جدید باعث کمرنگ شدن فناوریهای بومی شده است. برای مثال اکنون در سیستان آب نداریم و درعینحال فناوری مدرن هم وجود ندارد. اما «هوتک» هم بهعنوان منبعی برای تأمین آب آشامیدنی و مصرفی روستاییان بهروزرسانی نشده است. حال پرسشی که میتوانیم در اینجا مطرح کنیم این است که آیا هوتک باید حذف و جایگزین شود؟ و یا اینکه با استفاده از همان دانش بومی و ویژگیهای جغرافیایی آن منطقه، آن را بهبود داد؟»
فریاد محیط زیست در «راشگو»
بخش دیگر این سایت با عنوان «راشگو» مربوط به نمایشهای رادیویی محیط زیستی و پادکست است. آقابابایی دربارۀ پادکستهای این بخش میگوید: «در این بخش از داستانهای علمی تخیلی دربارۀ تغییراقلیم استفاده کردهایم و از متخصصان در حوزههای مختلف دعوت میکنیم تا دربارۀ تصویری علمی-تخیلی که دربارۀ آینده ساخته شده، بحث کنند.»
اما فعالیت موزهٔ علوم و فناوری، تنها به سایت خلاصه نمیشود و در تلاش است تا همهٔ مردم و بهخصوص کودکان نگاه زمینهمندتری در حوزهٔ توسعهٔ پایدار و محیط زیست داشته باشند. به همین منظور، مدیر ترویج علوم و فنون موزۀ علم و فناوری دربارۀ جشنوارۀ «علم برای همه» که در آبانماه چند سالیاست با موضوعات محیط زیستی برگزار میشود، میگوید که امسال یکی از فراخوانها مربوط به بخش تنوع زیستی-فرهنگی است. همه در آن میتوانند بدون محدودیت سنی شرکت کنند و بهصورت فیلم، عکس، متن محل زندگی خود را معرفی، یا به زبان خودشان همان داستانهای محلی مادربزرگها را تعریف کنند. نهمین جشنوارهٔ «علم برای همه» از تاریخ بیستم آبان امسال آغاز میشود و افراد مختلف از هر شهر و روستا و فرهنگی که هستند میتوانند در بخشهای مختلف آن شرکت کنند. شاید که این همکاری و آگاهی از گستردگی فرهنگ ایران بتواند چارهٔ کوچکی باشد برای چالشهای روی کره زمین.
نظر شما