آمارها نشان میدهد ۸۲۹ موزه در کشور فعال است که ۲۶۲ موزه وابسته به وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، ۳۲۳ موزه غیروابسته مربوط به سایر دستگاهها، ۲۰۹ موزه خصوصی و ۳۷ موزه مشارکتی است. هرچند آمار جدیدی از درآمد موزهها در سالهای اخیر وجود ندارد، اما آخرین اطلاعات موجود مربوط به سال ۱۳۹۹ نشان میدهد ۱۱ میلیارد و ۴۷ میلیون تومان درآمد از محل فروش بلیت موزهها و آثار تاریخی وابسته به وزارت میراث فرهنگی با احتساب اختلاف قیمت بلیت بازدیدکنندهٔ داخلی و خارجی بهدست آمده است. روال دخل و خرج موزهها به این ترتیب است که این درآمد به خزانهٔ دولت واریز میشود و پس از آن میان موزهها توزیع میشود؛ روالی که موافقان و منتقدانی دارد. مرجان حاجیرحیمی، روزنامهنگار حوزهٔ میراث فرهنگی، روز دوشنبه (۸ آبان) با اشاره به همین روال در صفحهٔ شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «پس از سه بار اخطار قطعی گاز بهدلیل بدهی، روز دوشنبه مأمور گاز به کاخموزهٔ جهانی گلستان رفت تا گاز این مجموعه را بهدلیل بدهی قطع کند که با اصرار رئیس کاخ گلستان مأمور گاز از این کار منصرف شد. این، درحالیاست که درآمد کاخموزهٔ جهانی گلستان در ششماههٔ اول سال حدود ۳۰ میلیارد تومان بوده که مثل درآمد همهٔ موزهها به خزانهٔ دولت واریز شده است. واریز درآمد موزهها به خزانهٔ دولت کار اشتباهی است که رؤسای موزهها را از فعالیت اضافه منصرف میکند. کاخموزهٔ جهانی گلستان بهدلیل آنکه در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده، مقصد اول گردشگران خارجی بهشمار میرود.»
درآمد همهٔ موزهها ابتدا به خزانه واریز و دوباره میان موزههای مختلف اعم از پربازدیدها و کمبازدیدها براساس نیاز توزیع میشود. در موزههای پربازدید روال اینطور است که ۷۰ درصد از درآمدی که کسب کردند، به خودشان تخصیص داده میشود و ۳۰ درصد درآمد موزهها به بناهای کمدرآمد اختصاص مییابد
درآمدی که کافی نیست
روابطعمومی کاخموزهٔ گلستان در پاسخ به «پیام ما» در این باره توضیح داد که مشکل حل شده است و آفرین امامی، رئیس کاخموزهٔ گلستان هم تصریح کرد که در این باره صحبتی نخواهد کرد، اما هادی میرزایی سرپرست ادارهکل موزههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در پاسخ به «پیام ما» به نکتهای فراتر از واریز درآمد به خزانهٔ دولت اشاره میکند و میگوید: «سالهای متمادی است که موضوع درآمد حاصل از ورودی موزهها در قالب برنامهای که مدیر مجموعه میدهد، به آن تخصیص پیدا میکند و در امور مرمت، احیا و بهرهبرداری موزهٔ هزینه میشود. این هزینهها شامل هزینههای جاری مانند برق و آب و گاز، هزینهٔ نگهداری و همچنین حقوق کارکنان است که تقریباً میتوان گفت درآمد کسبشده به هیچ عنوان تکافوی هزینههای نگهداری و مرمت و … را نمیدهد و در بخشهای دیگر هم گاهی کافی نیست.»
او با اشاره به اینکه در همهٔ دنیا روال به همین ترتیب است که درآمد موزهها برای پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان تخصیص مییابد، میافزاید: «ما در یک مورد با دنیا متفاوت هستیم و آن، اینکه برای ارتقای سواد میراثی جامعه و تشویق مردم، یارانهای روی قیمت بلیت ورود موزهها پرداخت میکنیم که این یارانهها هم با درآمد موزهها جبران نمیشود و در بسیاری از موزهها یارانهٔ پرداختشده فراتر از مبلغی است که از ورودی کسب میکنند.»
به گفتهٔ میرزایی، مسئله، گران کردن نرخ بلیت ورودی موزهها نیست، بلکهٔ مسئلهٔ اصلی نرخگذاری منصفانه است: «نرخ اندک ورودی موزهها را در ایران با دنیا مقایسه کنید. در شرایطی که هر کالایی از خوراکی تا کالاهای مصرفی را تهیه میکنید، متوجه میشوید که گران شده است؛ میخواهید با درآمد اندک بازدید از یک مجموعه فرهنگی تاریخی که هویت یک سرزمین است، آن را هم حفاظت و نگهداری و هم مرمت کنید و هم دستمزد کارکنانش را بدهید. آیا سنخیتی بین این دو وجود دارد؟ خیر.»
سرپرست ادارهکل موزههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در بخش دیگری از صحبتهای خود البته به تخفیفهایی اشاره میکند که برخلاف پرداخت یارانهٔ روی بلیت ورود، در همهٔ دنیا روال است: «ما حتماً در هر شرایطی به برخی اقشار خاص تخفیفهایی میدهیم؛ مثلاً معلولان تخفیف ۵۰ درصدی دارند، یا کودکان تا یک سن بلیت رایگان و تا یک سن بلیت با تخفیف ۵۰ درصدی دریافت میکنند. اما با همهٔ اینها معتقدم اصلاح قیمت و تعیین نرخگذاری صحیح میتواند مشکل فعلی موزهها را تا حدودی رفع کند.»
میرزایی از راههایی برای درآمدزایی بهتر موزهها بهجز بلیتفروشی هم میگوید و توضیح میدهد: «یک چارچوبهایی دارد گذاشته میشود و اقدامات خوبی هم برای جذب کمکهای مردمی، جذب حامی مالی، مشارکت جوامع محلی و انجمنها در جریان است، اما وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در چند حوزه بهصورت متمرکز در حال فعالیت است؛ ایجاد ظرفیت لازم برای راهبری درست سایر منابع فارغ از منابع دولتی و بلیتفروشی، ارزشیابی و چارچوبگذاری برای انتخاب مدیران و موزهداران برتر است تا مدیران از افرادی که بهجهت استفاده از سایر منابع و روشهای درآمدزایی موفق بودهاند انتخاب شوند و دورههای آموزشی برای مدیران که آغاز شده است.»
او تأکید میکند با ابلاغ برنامهٔ هفتم پیشبینی شده است که درآمد موزهها بهصورت اختصاصی و صد درصدی باشد و این موضوع میتواند تا حدود زیادی به رفع مشکل بینجامد و در کنار موارد ذکرشده آثار آنها را میتوان در سالهای بعد دید.
در ماده ۲۱۶ برنامهٔ هفتم توسعه آمده است: «وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مکلف است کل درآمد اختصاصی و کمکهای مردمی از اماکن و محوطههای تاریخی و موزهها را به حسابی که نزد خزانهداری کل کشور افتتاح میشود، واریز کند. صد درصد وجوه حاصله در اختیار وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی قرار میگیرد تا با رعایت بند (د) ماده ۲۸ قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) برای ادارهٔ توسعه و مرمت این اماکن هزینه شود.»
توزیع عادلانه نیست
موزهها و بناهای تاریخی اگرچه در ایام مختلف سال بهویژه تعطیلات و مناسبتها میزبان علاقهمندان هستند، اما دخل و خرج آنها که وابستگی مستقیم با فروش بلیت و میزان استقبال بازدیدکنندگان دارد، با هم نمیخواند. درآمد همهٔ موزهها ابتدا به خزانه واریز و دوباره میان موزههای مختلف اعم از پربازدیدها و کمبازدیدها براساس نیاز توزیع میشود. در موزههای پربازدید روال اینطور است که ۷۰ درصد از درآمدی که کسب کردهاند، به خودشان تخصیص داده میشود و ۳۰ درصد درآمد موزهها به بناهای کمدرآمد اختصاص مییابد. برگشت درآمدهای دادهشده به خزانهٔ دولت طبق موافقتنامهٔ بین سازمان میراثفرهنگی با سازمان مدیریت و برنامهریزی انجام میشود؛ بهاینترتیب، نیمی از آن شامل هزینههای عمرانی و نیم دیگر شامل هزینههای جاری است.
«زلیخا قرنجیک»، کارشناس موزه، هرچند به روال کلی درآمد انتقاد دارد، اما بهصورت کلی معتقد در همین شرایط فعلی هم تخصیصها عادلانه و کافی نیست. او به «پیام ما» میگوید اعتبار آنقدر کم است که حتی هزینههای جاری را هم تأمین نمیکند، چه برسد به مرمت و احیا و نگهداری.
قرنجیک معتقد است در این توزیع درآمد هم موزههای پربازدید که درآمد بیشتری دارند، بیشتر دیده میشوند: «در موزههای کمتر شناختهشده و شهرهای کوچک درآمد کمتر است. اگر همین درآمد تجمیعشده را براساس نیاز شهرستانها و موزهها پخش میکردند، بهتر بود؛ تا شهرستانها و موزههای کمدرآمدتر بتوانند خود را ارتقا دهند و اتفاقاً به درآمد بیشتری هم برسند.»
**
آمارها نشان میدهد در سال ۱۳۹۹، ۱۱ میلیارد و ۴۷ میلیون تومان درآمد از محل فروش بلیت موزهها و آثار تاریخی وابسته به وزارت میراثفرهنگی با احتساب اختلاف قیمت بلیت بازدیدکنندهٔ داخلی و خارجی بهدست آمد. در این سال سه میلیون و ۷۶ هزار و ۴۵۴ نفر از موزههای کشورمان دیدن کردند که فقط پنج هزار و ۴۱۷ نفر آن بازدیدکنندهٔ خارجی بودهاند. کاخ سعدآباد، نیاوران، گلستان، موزهٔ چهلستون، قلعهٔ فلکالافلاک، موزهٔ روستایی گیلان، موزهٔ تختجمشید، مجموعهٔ نادری و موزهٔ پارس بهترتیب ۱۰ موزهٔ برتر کشور بهلحاظ آمار بازدیدکننده بودهاند.
نظر شما