هفتم آبانماه پارسال، «محمدمهدی عزیزی»، مدیرعامل وقت سازمان مدیریت پسماند شهر تهران در مراسمی حاضر شد که در آن قرار بود نخستین مرکز مدیریت یکپارچه پسماند شهری (MRF) افتتاح شود. کوهک در منطقه چیتگر با ۵۵ غرفه دریافت پسماند خشک بازگشایی شد و عزیزی هدف بهرهبرداری از فاز نخست مرکز مدیریت یکپارچه پسماند شهری را تفکیک ۱۰۰ درصدی پسماند با ارزش در ابتدای مسیر دانست. قرار شد به این مرکز، پسماندهای مخلوط شهری 3 منطقه 5، 21 و 22 که حدود 730 تن بار روزانه را شامل میشود، آورده شود و در همان مراسم رونمایی گفته شد که مشوقهای خوبی برای شهروندان مراجعهکننده در این غرفهها وجود دارد. «در غرفه سنتی فقط شوینده تحویل شهروندان داده میشد. اکنون در ازای تحویل پسماند خشک، گل به شهروندان میدهیم و آنها میتوانند از هایپرپسماندها نیز مواد مورد نیاز خود را دریافت کنند. همچنین در منطقه ۱۵ فضایی برای بازی کودکان در ازای دریافت پسماند خشک ایجاد شده است و مجموعهای در منطقه ۱۰ نیز روزانه یک تن پسماند خشک دریافت میکند.»
اواخر اسفندماه پارسال دومین غرفه در سرخه حصار شروع به کار کرد و «رضا شرفی»، مدیر عامل وقت سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران با اشاره به بهرهبرداری از دومین کارخانه MRF گفت: «مطابق مطالعات طرح جامع پسماند شهر تهران، در حال حاضر ظرفیت خطوط پردازش شهر تهران در آرادکوه برابر هفتهزار و ۵۰۰ تن در روز است که بیش از میزان پسماند ورودی در وضع موجود و تقریبا برابر میزان پسماند مخلوط در افق ۲۰ ساله شهر است؛ از این رو مطلوب است که بخشی از ظرفیت پردازشی شهر تهران به درون شهر منتقل و در ایستگاههای انتقال موجود مستقر شود.»
گلزاری: ما طرحهای بسیاری در سالهای گذشته داشتهایم. استفاده از هاضم، زبالهسوز، طرح کاپ، طرح ملودی و… اما در عمل نتوانستند درست ظاهر شوند و در نتیجه عنوان کار را هم خراب کردند
اتفاق عجیب اما تفکیک نشدن پسماند از مبدأ بود؛ نکتهای که روی آن مانور زیادی داده شده بود اما در عمل چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
چندماه قبل «تقوی»، مسئول مدیریت یکپارچه پسماند شهری کوهک دراینباره به فارس گفت: «بخش اول این فرآیند کمی عجیب است چون ما همچنان ساختار تفکیک پسماند در مبدأ (یعنی همان سطلهای خانههایمان) را نداریم و به همین دلیل انواع و اقسام زبالهها با اشکال مختلف به این مرکز میآید. در مرحله نخست تفکیک، از لاستیک خودرو، پوشال کولر، شاخ و برگ درختان، پتو و تشک گرفته تا مبل و صندلی! این زبالهها علیرغم حجمشان، ارزش بازیافت ندارند و جداسازی میشوند و بعد از آن در ایستگاه اولیه تفکیک دستی وارد میشوند. این مرکز مجهز به سه خط آنلاین پردازش 250 تنی است.»
به گفته او، درMRF کوهک یک قسمت هم به زبالههای خشک ارزشمند اختصاص داده شده و بعد از اینکه زبالهٔ ورودی جدا شد، سپس زبالههای ارزشمند که اندازهشان بالای 15 سانتیمتر است، تفکیک میشوند.
اما نه فقط در یک سال گذشته که این مراکز افتتاح شدند، بلکه پیش از این هم سازمان مدیریت پسماند یکی از اهدافش را کاهش ورودی به کهریزک و تفکیک از مبدأ عنوان میکرد. ادعایی که آماری از آن ارائه نمیشود و حتی آمار ارائهشده از میزان تولید زباله در سالهای متمادی یکسان عنوان شده است. با وجود این و بدون گزارش عملکرد مراکز مشغول به کار، قرار است مراکز تفکیک «حکیمیه» (مناطق ۴-۷) و «آزادگان» (مناطق ۱۲-۱۵-۱۶) هم در ماههای آینده افتتاح شوند.
«این نقطهٔ ایدهآل ما نبود»
راهاندازی این مجموعه برای افرادی که از ابتدا درگیر آن بودند همچنان پرچالش است. یکی از کسانی که در راهاندازی یکی از مراکز حضور داشته و نمیخواهد نامش در این گزارش بیاید به «پیامما» میگوید: «این نقطهٔ ایدهآل ما نبود. ما میخواستیم از روش سنتی خارج شویم و مجبور بودیم راههای مختلف را امتحان کنیم و به سرمایهگذاران اجازه حضور درست دهیم. اما وقتی فراخوان اعلام شد با آنچه عملی شد فاصلهٔ زیادی داشت.»
یک کارشناس حوزهٔ پسماند: این نقطهٔ ایدهآل ما نبود. ما میخواستیم از روش سنتی خارج شویم و مجبور بودیم راههای مختلف را امتحان کنیم و به سرمایهگذاران اجازه حضور درست دهیم. اما وقتی فراخوان اعلام شد با آنچه عملی شد فاصلهٔ زیادی داشت
این کارشناس پسماند میگوید پیمانکاران سنتی به روشهای سنتی علاقه دارند و نمیخواهند با شهروندان ارتباط بگیرند. در نتیجه با استفاده از نیروهای اتباع خارجی، جمعآوری از مقابل خانهها و بدون تعامل این اتفاق میافتد. «ما میخواستیم و میخواهیم این روند تغییر کند. با امکاناتی که برای سرمایهگذار تعریف شده، این کار میتواند به نفعش باشد اما مشکل در حال حاضر این است که همچنان پسماند خشک و تر مخلوط میشوند و تفکیک از مبدأ جدی گرفته نشده است.»
به گفتهٔ او، در قراردادهای نوشتهشده با سرمایهگذار، ارزش ریالی هر کارخانه بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان است و در قراردادها آمده که سرمایهگذار باید تفکیک از مبدأ داشته باشد تا قبل از مخلوط شدن و رسیدن به کهریزک، پسماند تر و خشک از یکدیگر جدا شوند اما در حال حاضر این اتفاق نمیافتد.
این صحبتها در حالی است که فناوریهای مورد استفاده در امآرافهای بسیاری از کشورهای دنیا که در سطح شهرها در حال فعالیت هستند، در ساخت و راهاندازی آنچه در تهران میبینیم دیده نشده است. از سوی دیگر کارشناسان حوزه پسماند میگویند هدف اصلی از راهاندازی هشت واحد امآراف کاهش هزینههای انتقال پسماند از شهر تهران به مجتمع آرادکوه معرفی شده است. این در حالی است که براساس تجربه تنها ۴ تا ۶ درصد از پسماندهای خشک قابل بازیافت در این واحدها جدا و پسماندهای خشک غیرارزشمند و پسماندهای طرح مجدد از هشت نقطه مختلف شهر تهران برای بازیافت و دفع نهایی به مجتمع آرادکوه ارسال خواهند شد. از جمله دیگر نقدهای واردشده به این طرح، کوتاه بودن زمان مطالعات امکانسنجی ساخت این واحدها در شهر تهران و بیتوجهی به نظرات مردمی است که در این مناطق ساکنند.
برای شیرابه و بو در محیط شهری هیچ فکری نشده است
«ابوعلی گلزاری»، کارشناس پسماند کسی است که تکنولوژیهای جدید حوزه پسماند را ارزشمند میداند اما میپرسد در عمل در سالهای گذشته چه اتفاقی افتاده است؟ «ما طرحهای بسیاری در سالهای گذشته داشتهایم. استفاده از هاضم، زبالهسوز، طرح کاپ، طرح ملودی و… اما در عمل نتوانستند درست ظاهر شوند و در نتیجه عنوان کار را هم خراب کردند. در سالهای اخیر سرمایهگذاری روی طرح ورمیکمپوست (فعالیت بیولوژیک نوعی کرم خاکی که با تغذیه از مواد آلی موجود در طبیعت آن را به کود آلی مغذی تبدیل میکند) انجام شد اما سرمایهگذار اختلاس کرد و پولها را بالا کشید. این تکنولوژی و روش درستی بود که با بدترین حالت ممکن اجرا شد و این طرح را در ذهن همه خراب کرد.»
او میگوید برای راهاندازی سیستم هاضم برای تولید بیوگاز در اوایل دهه ۹۰ بیش از هفتاد میلیارد تومان هزینه شد و هاضمی تهیه شد که میتوانست روزانه ۳۰۰ تن زباله در خود جای دهد، اما «بعد از ۱۲-۱۳ سال حتی یک مترمکعب هم گاز از آن تولید نشده است».
تجربیات بیسرانجام سالهای گذشته برای مدیریت پسماند حالا دلیلی است تا گلزاری درباره سیستم امآراف هم با نگرانی صحبت کند و بگوید هرچند این روش یکی از روشهای خوب و جدید است اما در ایران آنطور که باید اجرایی نشده و در یک سال گذشته هم گزارش عملکردی از آن منتشر نشده است. «ما باید در هر صورت خوشبین باشیم و از طرحهای جدید در این حوزه استقبال کنیم اما آنچه در حال حاضر میبینیم آنطور که باید و شاید نیست. امآراف در کشورهای پیشرفته تفکیک جدی دارد اما الان همهٔ پسماندها به یک منطقه میرود. با حجم شیرابه در منطقه شهری قرار است چه کنند؟ ما محلی برای تصفیهٔ شیرابه نداریم و آثار اجتماعی و بوی ناشی از آن را هم باید اضافه کرد. ما تنها راهمان تفکیک از منازل است و چون این چرخه این بخش را همچنان ندارد، ناقص است.»
او یکبار دیگر تأکید میکند که در مدیریت پسماند، بدون تفکیک از مبدأ توسط شهروندان، تمام پروسهها محکوم به شکست است و هیچ تکنولوژیای نمیتواند این کار را به نتیجه برساند. «ما در این حوزه حتی تاریخ معکوس داشتهایم. یک زمانی برای گذاشتن زباله در ساعت ۹ شب فرهنگسازی خوبی انجام گرفته بود اما الان افراد بسیاری هر ساعتی از روز و شب زباله میگذارند. مسئلهٔ امآراف را باید با دیدن همه جوانب بررسی کرد و ندیدن همهٔ بخشها در کنار هم محکوم به شکست است.»
از میان هشت پهنه که دربارهٔ بارگذاری آنها صحبت شده، در حال حاضر پهنهٔ سرخهحصار و کوهک مشغول به کارند و حکیمیه هم قرار است تا پایان سال راهاندازی شود اما با وجود جدینشدن تفکیک از مبدأ، راهاندازی هر هشت پهنه هم راه به جایی نخواهد برد. «ارگانهای دیگر در زمینه پسماند مسئولیت خود را بر گردن نمیگیرند. وزارت بهداشت حتی در مدیریت پسماند بیمارستانی خود هم به درستی مسئولیت نمیپذیرد. وزارت صنعت، معدن و تجارت هم همینطور و در نتیجه نمیتوان همه مشکلات را به گردن شهرداریها هم انداخت. سازمان حفاظت محیط زیست کجاست؟ سازمان دهیاریها و شهرداریها چطور؟ ما نقشی از آنها نمیبینیم.»
او میگوید سرمایهگذاران این طرح قراردادهای طولانی دارند و همین هم باعث میشود تا اگر یک سال هزینه میکنند، امیدوار باشند که در سالهای آینده نتیجه آن را برداشت کنند اما همچنان نکته مغفولمانده در این ماجرا را باید جدی بگیرند تا این طرح هم به سرنوشت سایر طرحها دچار نشود.
نظر شما