عصر ایران؛ سید مهدی حسینی دورود- بخش اول گفتوگو با استاد سید احمد اشکوری که روز چهارشنبه و هم زمان با آغاز سال تحصیلی جدید حوزه های علمیه و مدارس قدیمه منتشر شد به توضیح پاره ای اصطلاحات حوزوی اختصاص داشت و دیدگاه ایشان درباره فلسفه و عرفان و این که آموختن این دو را برای طلاب ضروری نمی دانستند و تصریح کردند: هر معممی روحانی نیست و درباره به کار گیری القاب جاری هم نگاهی انتقادی داشتند.
برخی از مخاطبان علاقهمند شدهاند درباره خودشان هم بیشتر بدانند و از این رو در بخش دوم و پایانی با خود ایشان بیشتر آشنا می شویم که در سن بالای ۹۰ همچنان به تحقیق و گردآوری مشغول است و دست از کار نکشیده است:
شمار آثار شما سر به صدها جلد می زند. لطفا کمی در این زمینه توضیح بفرمایید.
- تا الآن حدود ۳۰۰ جلد از آثار من: تحقیق، تالیف و ترجمه، چاپ شده است. آنوقت بسیاری از کارهایی را دارم که چاپ نشده و الآن هم یکی از کارهای من به عنوان «مؤلفات الامامیه» بیست و خوردهای جلد، در کربلا دارد چاپ میشود. البته کار دیگری هم هست که عتبه عباسیه چاپ میکند و یک کار کوچک دیگری هم توسط عتبه حسینیه در دست اقدام و چاپ است. یک کار خیلی بزرگی هم، من الآن مشغولم که تا الآن حدود شش هزار فیش نوشتم. این کتابی که دارد چاپ میشود، تحت عنوان «مؤلفات الامامیه» است و آن کتابی که الآن مشغولم، تحت عنوان «أعلام الامامیه» است.
یعنی شما علاوه بر آن که نسخهشناس و کتاب شناساید مورخ هم هستید و کارهای تاریخی هم انجام دادهاید؟
- گاهی شده است؛ ولی کم.
* پس میتوانیم در معرفی حضرتعالی بگوییم: نسخهشناس، کتابشناس و تاریخ پژوه؟
- مثلا! البته نه، من کارهای مختلفی هم گاهی دارم، گاهی.
* مثل چی؟
- مثلا فرض کن یک کتابی چاپ کردم چند سال قبل، تحت عنوان «عیون الشعر الولایی»؛ مهمترین قصایدی که راجع به اهل بیت گفته شده در این کتاب آمده است. خیلی هم چاپ قشنگی شده و شعرها هم، همه معرب است و پاورقی هم دارد.
* ترجمه هم شده یا نه؟
- نه، ترجمه نشده منتشر شده است. یکسری از این قبیل کارها من دارم؛ یک کتاب فارسی دارم با عنوان «شاعران فارسیسرا» که این هم چاپ شده است و در این کتاب، شاعرانی هستند که در این تذکرهها نامی ندارند. من کارهای مکرر را خیلی میل ندارم انجام بدهم. چیزهایی که جایش خالی باشد را انجام میدهم. یک کار بزرگ فارسی هم دارم تحت عنوان «سرود غدیر»؛ اشعاری که در فارسی راجع به غدیر گفته شده است. از این کارها خیلی است.
* خودتان هم شعر گفته اید؟ یعنی دیوانی یا کتابی در شعر هم دارید؟
- وقتی بچه بودم و در اوایل تحصیلات، گاهی شعرهایی گفتهام، ولی نه، رها کردم. نه، من شاعر نیستم.
* در کتابخانهتان چند هزار جلد کتاب دارید؟
- الآن من ۴۰ هزار کتاب دارم در موضوعات مختلف. البته این کتابخانه اینجور نیست که فقط کتاب جمع بکنم؛ تمام آن کتابها یی که خریدم، همه بهترین چاپها و بهترین جلدها شده است، خیلی گرانقیمت. لذا کتابخانه از حیث کتابخانهای، پیش هیچ آخوندی اینجور نمیبینید و همه کتابها یی را که خریدم، حالا آنهایی که اهدا شده کاری ندارم، میبایست منبع باشد. آن وقت، خیلی از این کتابها اصلا در ایران وجود ندارد؛ به این معنا که من مثلا در جامعه امالقرای مکه رفتم چهار کارتن از مرکز انتشاراتی جامعه جمع کردم که یکی از آنها هم در ایران نیست. در هند من رفتم پیش یک کتابفروشی در بمبئی، باز هم چهار کارتن کتاب جمع کردم که همه کتابها ی نادر و کتابهای پر قیمت بود. البته من اخیرا کتابخانه را واگذار کردم به عتبه عباسیه. این ۴۰ هزار جلد کتاب، به آنجا منتقل میشود.
* طبعا این پرسش شکل می گیرد که آیا خودتان همه این ۴۰ هزار جلد را خوانده اید؟
- نه، کتاب دو جور است: یکی کتابهایی که باید آنها را خواند و دیگری کتابهای منبع است. مثلا فرض کنیم کتابهای لغت؛ اینها کتابهایی است که آدم وقتی یک لغتی را لازم دارد به آن مراجعه میکند تا ببیند معنایش چیست، این نوع کتاب را از اول تا آخر نمیخوانند. البته من خیلی کتاب خواندم؛ از اول تا آخر، از ادیان مختلف.
من یک سلیقهای دارم که بایستی آدم معلومات را از منابع اصلی بگیرد، نه از منابع فرعی. ولذا من زرتشت را مطالعه کردم، از زند و قازند و امثال اینها را خواندم. در هند رفتم قبر بودا، دو تا کتاب از آثار بودا به عنوان تعالیم بودا، یکی سانسکریتی و یکی انگلیسی خریدم. من مذاهب و ادیانی را که رویش مطالعه کردم، منابع دست دوم و سوم را در مطالعه آنها قبول ندارم؛ میگویم همیشه منابعی را باید مطالعه کرد که آدم استفادههای علمی بکند.
چند کتابخانه تا به حال در داخل و خارج از کشور تأسیس کردید؟
- من در داخل و خارج، مجموعا ۱۰۶تا کتابخانه را خطیاش را فهرست کردم، در کل جهان؛ یعنی ایران، عراق، حجاز، تا برود به انگلستان و ایتالیا و کل اینجاهایی که خودم رفتم از نزدیک کتابها را دیدم و فهرست کردم. یک کاری چاپ کردم، این فهرستها هم جدا جدا است؛ یعنی هر کتابخانهای کوچک جدا است. یک کاری را اخیرا چاپ کردم تحت عنوان «دلیل المخطوطات» که در چهار جلد چاپ شده و فهرست ۳۸ کتابخانه است.