شناسهٔ خبر: 62117127 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: تجارت نیوز | لینک خبر

بورس؛ ارزنده‌ترین بازار سرمایه‌گذاری در سال 1402

علی سعدوندی، اقتصاددان معتقد است که با توجه به شرایط بازارهای موازی، امسال، بورس می‌تواند بهترین مقصد سرمایه‌گذاری باشد و بهترین بازدهی را به شرط انتخاب درست سهم، نصیب سهامداران کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش تجارت‌نیوز، بازار سهام سال 1402 را صعودی آغاز کرد اما این رشد از نیمه اردیبهشت‌ماه به سراشیبی تندی تبدیل شد که از ارزش بازار اغلب سهم‌ها کاست. با این حال چند روزی است بازار سهام دوباره صعودی شده اما هنوز ارزش و حجم معاملات به حدی نرسیده است که بتوان از آن، معنا و سیگنال «خروج از رکود» را برداشت کرد.

با این حال به گفته تحلیلگران بازار سرمایه و صاحب‌نظران اقتصادی، اغلب سهم‌های بازار سرمایه به اندازه‌ای ارزنده هستند که می‌توان گفت این بازار اکنون در سطح ارزندگی قرار دارد و می‌تواند بهترین بازار سرمایه‌گذاری در سال جاری باشد. علی سعدوندی در لایو اینستاگرامی یکشنبه‌شب با تجارت‌نیوز، به بررسی وضعیت فعلی و آینده بازارهای موازی پرداخت که بخشی از این گفت‌وگو را با رویکرد حوزه بازار سهام در این گزارش می‌خوانید.

بازار سهام ارزان است

این اقتصاددان با بیان اینکه در حال حاضر تنها بازار دارایی که بخش عمده آن ارزنده است، بازار سهام بوده و در شرایط تعادلی نسبت دیگر بازارها قرار دارد، گفت: «من قبلا هم تاکید کرده‌ام که بازار سهام در حال حاضر ارزان است؛ به این معنا که سهام ارزان در بازار پیدا می شود.»

او در پاسخ به این سوال که ارزندگی بورس به چه معناست عنوان کرد: «اگر سهامی را بخریم در بلندمدت بازدهی آن توان جبران نقدینگی ابتدایی را دارد. در حال حاضر نیز حدود 100 سهم از بازار سرمایه، سهم‌های ارزنده تلقی می‌شوند، 200 سهم متعادلند و مابقی غیرارزنده هستند.»

سعدوندی عنوان کرد: «در حال حاضر سهام باید به طور موردی بررسی شوند و صنعت خاصی را نمی‌توان به عنوان صنعت ارزنده معرفی کرد. چرا که صنایع مقتدر بورسی اعم از پتروشیمی، پالایشی و فولاد دچار تزلزل شده‌اند زیرا در یک سمت قیمت مواد اولیه بالا رفته و در سمت دیگر قیمت محصولات این صنایع در بازارهای جهانی نزولی شده است. برای مثال، این صنایع در حال حاضر با مشکل خوراک و برق روبرو هستند.»

وی افزود: «علاوه بر این مشکلات، مشکلات سیاسی نیز دامنگیر صنایع بورسی شده به طوری که افراد به خود جرات می‌دهند در جهت تحکیم کمربند تحریم صنعت را هدف قرار دهند که این موضوع هم ریسک سیستماتیک را افزایش داده است. اما به طور کلی مهمترین ریسک برای صنایع بورسی، ریسک قیمت‌های جهانی است.»

سعدوندی عنوان کرد: «در همین باره توصیه به مسئولان این است که در شرایطی که قیمتهای جهانی علیه صنعت شماست، از صنعت خود حمایت کنید. مثال این مورد، پتروشیمی‌هاست. برای مثال زمانی که قیمت محصولات پتروشیمی در بازار جهانی کاهشی است چه نیازی به افزایش قیمت خوراک پتروشیمی‌هاست.»

این اقتصاددان بیان کرد: «همین اتفاق در رابطه با صنعت تایر و لاستیک نیز در سال 1400 رخ داد. در زمانی که این صنعت در سطح ارزندگی قرار داشت و حتی ما در یک ورکشاپ به آن اشاره کردیم، چند روز بعد وزارت فخیمه صمت، مجوز افزایش قیمت لاستیک را ملغی کرد و کار را به جایی رساند که این صنعت در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. در حال حاضر دلسوزی در وزارت نیست!»

بورس قلک دولت است؟

سعدوندی افزود: «دولت گذشته کار را به جایی رساند که از 700 شرکت بازار، حتی یک شرکت هم نبود که ارزان یا حتی به قیمت به حساب بیاید و همه شرکت‌ها گران شدند!»

او در پاسخ به این سوال که آیا دولت سیزدهم نیز بورس را قلک خود می‌داند عنوان کرد: «نکته مهم این است که اگر دولت به بازار سهام به‌عنوان قلک نگاه کند بسیار عالی است. سال‌هاست من این توصیه را دارم. الآن اندازه بازار ما چقدر است؟ با توجه به اندازه بازار، حجم معاملات روزانه 20 تا 50 همتی قابل دسترسی است. از این میزان هم اگر روزی دو سه هزار میلیار تومان را دولت برای تامین کسری بودجه بتواند اوراق یا حتی سهام بفروشد خیلی عالی است.»

سعدوندی تاکید کرد: «البته این راهکار بلندمدتی نیست اما اگر ساختار بازار سهام را در بلندمدت اصلاح کرده بودند اتفاقا تا 10 سال شاید بورس می‌توانست قلک دولت باشد اما مساله این است که چرا دولت نگاه قلک به این بازار ندارد!»

وی اضافه کرد: «من متعجبم که اینها چه فکری می‌کنند و چه در ذهنشان است؟ دولت می‌تواند تمام کسری بودجه خود را از بازار سهام با فروش اوراق تامین کند. کسری بودجه که بیش از 500 هزار میلیارد تومان نیست! امسال دولت می‌توانست تمام کسری بودجه خود را از بازار سهام تامین کند اما به شرط اینکه ساختار بازار تغییر کند و به سمت یک بازار حرفه‌ای برویم. به شرط اینکه افراد نتوانند در بازار مداخله کنند، نتوانند سیگنال‌فروشی کنند و به سمتی سیگنال بدهند که برخی از سهام صف خرید و فروش شود. یا اینکه صف فروخته شود، سرخط گذاری انجام شود! اینها باید اصلاح شود که متاسفانه یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و یک قدم برنداشتند که جلوی این وضعیت را بگیرند.»

این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: «حالا نتیجه این وضعیت چیست؟ اینکه بازار یک‌طرفه شده است. یا صعودی است یا نزولی؛ وقتی نزولی است یکپارچه سرخ است و وقتی صعودی است یکپارچه سبز و این بارزترین نشانه یک بازار ناکارآ است! من چنین بازاری را غیر از ایران در جای دیگری ندیده‌ام. بنابر این می‌توان گفت این بازار پیش‌بینی‌پذیر نیست؛ چرا که بازار در ایران یک‌طرفه است. به این معنا که یا همه در سمت خرید هستند، یا جو غالب بازار در سمت فروش ایستاده‌اند.»

بورس تا انتخابات مجلس صعودی است؟

او در ادامه بیان کرد: «با این حال امید دارم بورس تا انتخابات مجلس صعودی باشد. کما اینکه بازار سهام این توانایی را نیز دارد و نقدینگی هم در جامعه به حدی وجود دارد که وارد بازار سرمایه شود؛ اما ممکن است یک مدیر میانی یا عالی‌رتبه دوباره تصمیم بگیرد بازار را زمین بزند! مگر اتفاقی که در اردیبهشت‌ماه افتاد غیر از این بود؟ بنابر این، ریسک سیستماتیک بازار را متاسفانه هم تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دولت و هم مدیریت بازار سرمایه افزایش داده است؛ حال آنکه وظیفه مدیریت بازار این است که ریسک سیستماتیک را کاهش دهد.»

سعدوندی افزود: «از مدیریت بازار انتظار می‌رفت سرخطی را که اسباب رانت‌بازی را در بورس فراهم می‌کند، بردارد. سامانه‌های مختلفی که در ظاهر برای کنترل دولت است و در باطن برای رانت‌خواران است حذف کند؛ اکنون کنترل‌هایی که روی قیمت است به نفع افزایش فقر و برهم‌خوردن بازارهاست.»

وی تاکید کرد: «اما بدتر از اینها، وضعیت سیاستگذاری اقتصادی دولت است که در قیمت‌گذاری کالاها دخالت می‌کند و به این سیاست افتخار هم می‌کند؛ این سامانه‌های شرم‌آوری که ایجاد می‌شود فکر می‌کنید برای چیست؟ در ظاهر برای کنترل دولت و کنترل نهادهای ویژه است اما در باطن برای ویژه‌خواری و رانت‌خواری و به عبارتی دزدی است و از این اطلاعات استفاده می‌شود برای اینکه افراد خاص که دسترسی به این اطلاعات دارند در بازار آزاد منافع کلان کسب کنند. تا آنجا که خودم مشاهده کردم افرادی که این منافع کلان را کسب می‌کنند علی‌رغم اینکه ممکن است به کشور هم تعهد داشته باشند اما در نهایت این منابع را از کشور خارج می‌کنند و این روی بازار ارز هم متاسفانه فشار می‌آورد.»

این اقتصاددان عنوان کرد: «در نتیجه، می‌توان گفت این نوع کنترل‌هایی که روی بازار صورت می‌گیرد تماما مخرب و به ضرر اقتصاد ایران است. به ضرر فقرزدایی است و نابرابری‌ها را افزایش می‌دهد و ناکارایی را بیشتر می‌کند. همان‌طور که دیده‌اید سیاست‌های دولت تدبیر و امید که بسیار مخرب بود در دولت محرومان جناب آقای حجت الاسلام رئیسی متاسفانه تشدید شده است!»

گزارش‌های بیشتر را در صفحه بازار سرمایه بخوانید.

نظر شما