شناسهٔ خبر: 61893637 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مثلث | لینک خبر

بی‌مقدار: دولت با ادعای انقلابی بودن بر موضوعاتی وقت می‌گذارد که برای مردم ارزشی ندارد

شهاب‌الدین بی‌مقدار نماینده پیشین مجلس ایران می‌گوید: نگاهی اجمالی به عملکرد دولت در این ۲ موید این موضوع است که آنها بیشتر حرف می‌زنند و به دلیل ناتوانی محض، توقع عملکرد مثبت و تاثیرگذاری از آن‌ها بی‌جا است. آنها با اصرار به انقلابی بودن، بر سر موضوع‌هایی وقت می‌گذارند که برای مردم ارزشی ندارد.

صاحب‌خبر -
آنچه دیگران می خوانند:
  • قیمت مرغ بال بال زد | قیمت مرغ گرم امروز کیلویی چند؟
  • یارانه نقدی جدید در راه است | تغییر یارانه نقدی شهریور ماه تصویب شد؟
  • قیمت خودرو با سر زمین خورد | قیمت پراید صفر در بازار امروز چند؟
  • سقوط شدید قیمت سکه در بازار امروز | قیمت سکه امروز چند میلیونی شد؟
برترین‌ها
  • فال حافظ و شگفتی پیش‌بینی آینده | هرآنچه باید از فال حافظ بدانید فال حافظ و شگفتی پیش‌بینی آینده | هرآنچه باید از فال حافظ بدانید
  • استوری مادر مهدی قائدی اشک همه رو درآورد | چه اتفاقی برای مهدی قائدی افتاد؟ استوری مادر مهدی قائدی اشک همه رو درآورد | چه اتفاقی برای مهدی قائدی افتاد؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

شهاب‌الدین بی‌مقدار نماینده پیشین مجلس ایران می‌گوید: نگاهی اجمالی به عملکرد دولت در این ۲ موید این موضوع است که آنها بیشتر حرف می‌زنند و به دلیل ناتوانی محض، توقع عملکرد مثبت و تاثیرگذاری از آن‌ها بی‌جا است. آنها با اصرار به انقلابی بودن، بر سر موضوع‌هایی وقت می‌گذارند که برای مردم ارزشی ندارد.

نماینده اصلاح‌طلب دوره دهم مجلس به تشریح ناکارآمدی در حوزه‌های مختلف پرداخته است. بخش‌هایی از این مصاحبه را در ادامه بخوانید:

*‌ دولت سیزدهم که با ریاست رئیسی در ۲ سال گذشته مسئولیت اداره کشور را بر عهده دارد، به طور کاملا واضحی از تیم بی‌تجربه‌ای تشکیل شده است که وزیران و مدیرانش عموما از یک دانشگاه خاص هستند. یعنی از همان زمانی که کار چینش کابینه شروع شد، مسئولیت‌های مهم به یکسری از چهره‌هایی سپرده شد که تجربه و تخصص نداشتند. معدود باتجربه‌های دولت هم از تیم احمدی‌نژاد بودند که همه می‌دانند، آن‌ها امتحان خودشان را در سال‌های ۸۴ تا ۹۲ پس داده بودند. به همین دلیل ناکارآمدی‌های فعلی را باید طبیعی دانست چون دولتی‌ها بیشتر حرف می‌زنند و عمل نمی‌کنند.

*‌ نگاهی اجمالی به عملکرد دولت در این ۲ موید این موضوع است که آنها بیشتر حرف می‌زنند و به دلیل ناتوانی محض، توقع عملکرد مثبت و تاثیرگذاری از آن‌ها بی‌جا است. اساسا نه شناختی از شرایط دارند و نه توانایی‌ای که بتوانند مشکلات را رفع کند. از این بدتر این است که دولتی‌ها تئوری خاصی ندارند و روزمرگی در رفتارشان مشاهده می‌شود. بازهم از این بدتر که با اصرار به انقلابی بودن، بر سر موضوع‌هایی وقت می‌گذارند که برای مردم ارزشی ندارد. شرح این شرایط نشان می‌دهد، کشور حداقل تا اواسط سال ۱۴۰۴ که مهلت دولت سیزدهم تمام می‌شود، در معرض گرفتاری قرار دارد.

*‌ اینکه اقتصاد شرایط نرمال داشته باشد و مسانل معیشتی مردم کم باشد، شاخص اول و اصلی کارآمدی است. دولت سیزدهم به قدری با مدیریت اقتصادی بیگانه است که با ابربحران مواجهیم. در شرایطی که تحریم دست ما را برای ورود به بازار جهانی اقتصاد بسته است، از استفاده از پتانسیل‌های داخل هم محروم هستیم. یعنی وضعیت به قدری مآًیوس‌کننده است که سرمایه‌گذار داخلی رغبتی برای سرمایه‌گذاری در داخل ندارد و کم‌کم شاهد مهاجرت فعالین اقتصادی به کشور‌های دیگر خواهیم بود.

*‌ مدیریت غلط اقتصادی به قدری با مدیریت صحیح فاصله دارد که بحران‌های حاضر ماندگار به نظر می‌رسند. مثلا کسری بودجه که بالطبع دلیلی جز سوءمدیریت ندارد، از ادوار قبل هم بوده است. اما اینکه به یکباره رسما اعلام شود که کسری بودجه ۲۰۰ درصد رشد داشته، به معنای واقعی کلمه نشانگر بحران است و به همان میزان آرامش کل جامعه را به خطر می‌اندازد. در چنین شرایطی کمترین انتظار از سیستم تصمیم‌گیری «تلاش مضاعف» برای رفع مشکل است اما به دلیل کم‌تجربگی مهره‌های دولت سیزدهم، در این راستا کاری انجام نمی‌شود و بدتر اینکه بانک مرکزی هم رویکردی انقباضی دارد و موجب رکود بازار تولید شده است.

*‌ ناکارآمدی به قدری است که هم امید و هم اعتماد مردم کمتر شده است و بی‌اعتمادی هم عمومی کل ساختار کشور را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؛ یعنی وقتی دولت نسبت به گرانی‌ها و در نتیجه گرفتاری زیاد مردم توجهی نمی‌کند یا اگر توجه داشته باشد و توانایی اصلاح نداشته باشد، معلوم است نگاه مردم نسبت به مسئولان نگاهی توام با شک و تردید خواهد بود.

*‌ بروکراسی در دولت سیزدهم خیلی پررنگ است. خودِ ما پروژه‌ای داریم که ۲ سال است دنبال مجوز هستیم اما نمی‌دهند. در حالی که در کشور ترکیه به ما گفتند شما ۳۰ درصد سرمایه بیاورید تا یک‌هفته‌ای در شهرک صنعتی زمین بدهیم تا جواز فعالیت شما صادر شود. به همین راحتی سرمایه‌گذاران داخل سرمایه‌های‌شان را به ترکیه و جا‌های دیگر می‌روند و دولت واکنشی به این مساله مهم ندارد.

*‌ رئیس دولت مستقر در انتخاباتی رای آورد و رئیس جمهور شد که در واقع انتخابات نبود. اصلا من کاری با ردصلاحیت اسحاق جهانگیری یا سایر اصلاح طلبان ندارم، آقایان علی لاریجانی را هم رد کردند تا ابراهیم رئیسی برنده انتخابات شود. معلوم است دولتی که از دلِ این انتخابات بیرون آمده است، نمی‌تواند دولتی با تجربه و متخصص باشد. هشدار می‌دهم که اگر قرار بر ادامه این روش باشد، فاصله بین مردم و حاکمیت عمیق‌تر خواهد شد و همه می‌دانند، عبور از دره عمیق کار سختی و طاقت‌فرسایی است. اگر برای حاکمیت مهم است، وضع کشور درست شود که باید مهم باشد، باید جلوی خودی و غیرخودی کردن‌ها را بگیرد تا مردم خودشان را جدا نبینند.