عصر ایران ؛ نهال موسوی - چند روز قبل بیستم جولای (ژوئیه) سالگرد درگذشت بروس لی هنرپیشه و استاد هنرهای رزمی بود. 50 سال از فوت ناگهانی او گذشته است، اما هنوز تاثیر غیر قابل انکار او بر سینمای جهان وجود دارد، این تاثیر در همه جای جهان بود حتی در ایران.
همکار با سابقه ما آقای خدیر تعریف می کرد: پدر من به خاطر اعتقادات مذهبی ما رو کم سینما میبرد ولی چون در فیلم های بروس لی زن نبود یا کم بود مدام ما را به تماشای آنها میبرد و کل خاطرات کودکی من از سینما در دهه ۵۰ شده بروس لی.
بعد از انقلاب هم فیلمهای بروس لی بسیار رونق داشت حتی سینماهایی در خیابان لاه زار وجود داشت که فقط فیلم بروس لی نمایش میداد. دیگر از عکس، پوستر، دفترچهها و ... و تعویض عکس او در مدارس و ... هم کلی خاطرات برای نسل دهه 40 ، 50 و 60 وجود دارد.
در این چند سال اخیر سریالی بر اساس هنر و مهارتهای رزمی مورد توجه قرار گرفته که اتفاقا دختر بروس لی آن را ساخته است. شانون لی (دختر بروس لی) هم مانند پدر و برادرش (برندون لی) سابقه بازیگری دارد ولی او زیاد در این عرصه فعال نماند و بیشتر به کار تجارت و تهیه کنندگی مشغول شد که اتفاقا موفق هم بوده است و هر از گاهی هم در یک فیلم یا سریالی نقشی بازی کرد.
آنچه باعث شده است این روزها مطرح شود ساخت یک سریال یه اسم مبارز ( Warrior) است که بر اساس فضای فیلمهای رزمی بنا شده و مورد استقبال جهانی قرار گرفته است.
شانون لی از سال 2019 خالق و تهیه کننده این سریال است که اتفاقات آن در اوائل دهه 1870 در شهر سانفرانسیسکو آمریکا رخ میدهد، یک جوان چینی به اسم آسام مسلط به هنرهای رزمی برای پیدا کردن خواهرش به این شهر آمده و از همان لحظه ورود او به شهر درگیر پلیس، باندهای خلافکار چینی و ... میشود.
خواهر آسام (مای لینگ) همسر رئیس یکی از باندهای محله چینیهای شهر سانفرانسیسکو شده و آسام هم به شکلی ناخواسته عضو گروه رقیب خواهرش است و اتفاقات زیادی که در محله چینیها و رقابت باندهای مختلف رخ میدهد پایه و اساس داستان سریال مبارز است.
آنچه حائز اهمیت است دختر بروس لی در این سریال دوباره ارجاعی به ژانر فیلمهای رزمی بروس لی دارد و اتفاقا با داستانی پر تنش و استفاده از مبارزههای تن به تن و قرار دادن گروه ایرلندی مخالف حضور چینیها در آمریکا و نگاه به سیاست و اتفاقات سیاسی بعد از جنگهای داخلی آمریکا سریال را دیدنی ساخته است.
سریال مبارز تا به امروز 2 فصل از آن پخش شده و فصل سوم هم به صورت هفتگی در حال پخش است. در واقع این سریال ادای دینی به بروس لی بزرگ و زنده ساختن یاد او و تاثیر گذاری بسیار مهمش بر سینمای جهان در زندگی کوتاهش است. بروس لی در طول زندگی کوتاهش فقط ۴ فیلم ساخت، اما اکشن هنگکنگی را به هالیوود آورد و چهره سینمای آسیا را برای همیشه تغییر داد.
برای علاقمندان به فیلمهای اکشن رزمی دیدن این سریال قطعا لذتبخش خواهد بود.
گاردین به مناسبت 50 سالگی درگذشت بروس لی مطلبی جالب توجه منتشر کرد که خبرگزاری مهر آن را ترجمه کرده است و خواندن آن خالی از لطف نیست:
پیروزی فیلم «همه چیز، همه جا، یکباره» در اسکار امسال، ۵۰ سال پس از مرگ بروس لی، یادآور تاثیری است که او بر صنعت سینما گذاشت. لی یک تنه درهای سینمای آسیا را به دنیا گشود، باوجود این که خودش خیلی زود از دنیا رفت و از آن بهرهمند نشد.
لی یکی از آن ستارههای کمیاب است که از فیلمهایش بزرگتر است. با وجود این که او تنها ۴ فیلم کامل از خود به جای گذاشت در عمل خالق یک ژانر کامل شد و کتاب اکشن هالیوود را به تنهایی نوشت. لی از DNA فرهنگ جهانی عبور میکند و در بازیهای ویدیویی، هیپ هاپ و هنرهای رزمی ترکیبی، تاثیرگذار شده است. این واقعیت که او در جوانی، بر اثر شرایطی گیجکننده و پیش پاافتاده و به دلیل واکنش به یک مسکن جان باخته نیز افسانه او را برای همیشه ماندگار ساخته است.
لی همچنین شخصیت منحصربهفردی داشت: جدی، منظم، فردی فیزیکی و در عین حال مغزی ؛ چهرهای که سالهای نوری از کلیشههای غربی هالیوود برای نمایش مردانگی آسیایی فاصله داشت. او در سانفرانسیسکو به دنیا آمد، سپس در هنگ کنگ بزرگ شد و بازگشت او به آمریکا در ۱۸ سالگی رخ داد.
در این دوره مردان آسیای شرقی در هالیوود به عنوان خدمتکار، چهره شرور شیطانی یا دزدان دندان شکن و اغلب توسط بازیگران سفیدپوست بازی میشدند (نگاه کنید به میکی رونی در «صبحانه در تیفانی»). لی به زودی و با وجود آموزش فهرستی از هنرجویان مشهور در هنرهای رزمی از جمله استیو مک کوئین، جیمز کابرن و شارون تیت، متوجه شد که آمریکا آمادگی پذیرش یک مرد برجسته آسیایی را ندارد.
آخرین بیاحترامی به او در سریال تلویزیونی کونگ فو در دهه ۱۹۷۰ رخ داد. با وجود مشارکت لی در نمایش، که درباره یک راهب شائولین در غرب قدیم بود، او برای نقش اصلی تست داد، اما درنهایت دیوید کارادین، که نه تبار چینی داشت و نه دانشی از هنرهای رزمی، انتخاب شد.
لی با بازگشت به هنگ کنگ در سال ۱۹۷۱، موفق شد تا ۴ فیلم را ظرف ۲ سال بسازد و به یک سوپراستار جهانی تبدیل شود. فیلمهای لی علاوه بر نمایش مهارتهای فیزیکی خیرهکنندهاش، روایتهایی از مقاومت بودند. او در کنار کارگران مظلوم کارخانه و در برابر فساد جنایتکارانه در «رییس بزرگ» ایستاد و جنگ صلیبی یک نفرهای را علیه ظلم استعماری بریتانیا آغاز کرد.
در «راه اژدها» ، او رستوران خانوادگی را نجات میدهد. حالا دیگر فقط مخاطبان محلی نبودند بلکه لی به نماد جهانی سرپیچی تبدیل شد: مردی رنگین پوست که خود را با ابزارهایی که در دسترس داشت، به رخ میکشد. زمانی که دانشجویان هنگ کنگی سال ۲۰۱۹ در برابر اقتدارگرایی چینی مقاومت میکردند به این اصل لی عمل کردند: «آب باش».
موفقیت این فیلمها در نهایت توجه هالیوود را به خود جلب کرد، اما حتی با فیلم کلاسیک او «اژدها وارد میشود» که یک ماه پس از مرگش اکران شد، لی برای یک فیلم به تنهایی قابل اعتماد نبود و به همین دلیل جیم کلی و جان ساکسون در کنار او قرار گرفتند. شوق کونگ فو در دهه ۷۰ به همه چیز از کتابهای مصور تا موسیقی پاپ را در برگرفت.
در آن زمان، لی صنعت فیلم هنگ کنگ را نیز تقویت کرد و موجب شد تا پس از آن بازیگران آن خطه راهی غرب شوند: جکی چان، جت لی، دانی ین، مگی چونگ و البته میشل یئو. ناگفته نماند جریانی از رزمیکاران غربی، از ژان کلود ون دام گرفته تا جیسون استاتهام هم از وی الهام گرفتند.
صادرات فیلمسازان اکشن مانند جان وو و یوئن وو پینگ نیز به همان اندازه قابل توجه بود که دومی به «ماتریکس» طعم اکشن متمایز خود را بخشید. در قرن بیست و یکم، اکشن با طعم هنگکنگی به عنصر ضروری سینمای اکشن بدل شد و تا کنون همینطور باقی مانده است. میتوان از تاثیر لی بهعنوان مثال در شکل گرفتن «ماموریت غیرممکن» تام کروز (وو کارگردان قسمت دوم بود)، «شانگچی» مارول (کمیکی که از بروس لی الهام گرفته) یا «جان ویک» کیانو ریوز (که هم بازیگر و کارگردانش چاد استاهلسکی، هر دو در «ماتریکس» حضور داشتند) یاد کرد.
و کوئنتین تارانتینو را فراموش نکنیم که به طور کلی از سینمای هنگ کنگ وام گرفت و این را در «سگهای انباری» و در فیلم «بیل را بکش» به عینه می توان دید، اما وی در فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» که لی با بازی مایک مو تصویر کرد وی را به عنوان «مرد کوچکی با دهان بزرگ» خواند و از سوی بسیاری از جمله دختر لی، شانون، به عنوان یک کاریکاتور توهینآمیز تلقی شد که همچنان قصد دارد تا شخصیت آسیایی را تحقیر کند.
هر چند امروز «سفید شویی» محتوای آسیایی هنوز در کلیشههای هالیوودی از بین نرفته، اما پیشرفتهایی صورت گرفته است و برای آن باید از لی تشکر کرد. فراتر از آن تماشای او هنوز هم روی پرده هیجانانگیز است و هرچند بسیاری از فیلمهای او اکنون قدیمی به نظر میرسند، اما ظاهر فیزیکی و حضور لی همچنان الهامبخش است. او یک انسان تمام عیار خودساخته و در عین حال مردی از مردم بود. جای تعجب نیست که هنوز یادش گرامی داشته میشود.
به مناسبت پنجاهمین سال درگذشت بروس لی «اژدها وارد میشود» وی ۱۱ آگوست در سینماهای بریتانیا اکران میشود.»