سال‌هاست که والدین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما با مجموعه‌ای از قوانین، زندگی میکنند که از نظرشان عادی تلقی می‌شد. قوانین مانند اینکه «وقتی ۲۰ ساله شدی باید ازدواج کنی»، «این کار برای مردها نیست»، «پسرا که گریه نمی کند»؛ چند بار چنین حرف هایی را شنیده اید؟ اما زندگی ادامه دارد، زمان در حال تغییر است و اکنون در مورد خیلی مسائل از زاویه ای دیگر می نگریم. در ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته عادات و ارزش‌های ما کمی تغییر کرده است. در ادامه موقعیت هایی در زندگی که در گذشته عادی تلقی می شدند ولی در زندگی امروز قابل قبول نیستند را بررسی می کنیم.
کی قرار است ازدواج کنی؟
کی قرار است نوه دار شویم؟
کی بچه دوم را می آورید؟
چه قدر حقوق میگیری؟
وای خالکوبی کرده ای!
چرا اینقدر گران خریده ای؟
تو که کاری نداری بیا…
بچه ها از والدینشان باهوش تر نیستند.
تو یک پسر/دختر هستی، چرا می خواهی این کار را انجام دهی؟
هیچ کس با یک زن بچه دار ازدواج نمی کند.
دوقلو داشته باشید یک بار همه دردسرها را می کشی و تمام می شود.
پسرها دعوا میکنند ولی دخترها نه.
ماندن در شغلی برای همیشه
رئیس باید مرد باشد.
نیازی نیست شغل خود را دوست داشته باشید.
