«آمانو هم بزک ميکند» عنوان يادداشت روز روزنامه سياست روز به قلم قاسم غفوري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
مذاکرات هستهاي ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ در حالي از امروز با بازگشت دکتر ظريف وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به محل مذاکرات ابعاد جديدتري ميگيرد که رفتار غربيها بيانگر طراحي آنها براي پنهانسازي نقش مخرب خود در به نتيجه نرسيدن مذاکرات و متهم جلوه دادن ايران است.
چنانکه آنها در فضاي رسانهاي با ايجاد ابهامات و چارچوبهاي منفي و غيرمنطقي برآنند تا خود را پيرو مذاکره و ايران را ناقض و برهمزننده معرفي نمايند. اين در حالي است که بررسي دقيق آنچه پشت ميز مذاکره ميگذرد بيانگر دبه کردنهاي مکرر و عدم پايبندي طرف غربي به اصول مذاکره است که شرايط ابهامي را در مذاکرات ايجاد کرده است.
در کنار آنچه در مذاکرات ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ ميگذرد اقدامات آمانو مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي امري قابل توجه است.
آقاي آمانو براي نخستينبار در محل برگزاري مذاکرات براي دو روز متمادي حاضر ميگردد و ديروز نيز با جانکري وزير امور خارجه آمريکا ديدار ميکند.
حال اين سوال مطرح است که چرا آمانو اين تحرکات را صورت داده و چه اهدافي در وراي آن نهفته است؟ براي پاسخ به اين پرسش بررسي نقش و جايگاه آژانس در مذاکرات امري قابل توجه است.
آژانس به عنوان ساختاري فني و نه سياسي نهادي بينالمللي براي کمک به کشورها در دستيابي به دانش صلحآميز هستهاي و مقابله با تکثير و گسترش سلاحهاي هستهاي و در نهايت اقدام براي انهدام اين تسليحات است.
وظايفي که عملا از سوي آژانس صورت نگرفته، چنانکه به عنوان نمونه از اجراي تعهدات خود در دستيابي جمهوري اسلامي ايران به دانش هستهاي خودداري کرده و حتي در زمينه سوخت ۲۰درصدي براي راکتور تحقيقاتي تهران که جان ميليونها نفر به آن وابسته است خودداري نمود.
از سوي ديگر اقدامي براي خلع سلاح هستهاي دارندگان سلاحهاي هستهاي از جمله آمريکا و رژيم صهيونيستي صورت نداده است.
در باب مذاکرات هستهاي نيز اين اصل از سوي غرب مطرح ميگردد که لغو تحريمها و اجراي تعهدات غرب پس از راستيآزمايي از سوي آژانس و تاييد اجراي تعهدات ايران از سوي آن براساس پروتکل الحاقي و حتي نظارتها و بازرسيهاي فراتر از آن، ميباشد. آنها بازرسي از مراکز نظامي و بازجويي از مقامات سياسي و نظامي و دانشمدان هستهاي کشورمان را نيز مطرح کردهاند.
سابقه بسيار منفي آژانس و شخص آمانو در قبال ايران که به دليل رفتارهاي سياسي و غيرفني، مانع از عادي شدن موضوع هستهاي ايران گرديده و از سوي ديگر عدم رازداري و تعهدناپذيري آژانس در حفظ اسناد و اسرار که زمينهساز ترور دانشمندان هستهاي ايران بوده، بياعتمادي شديد ايران را نسبت به آنها رقم زده است.
با اين شرايط ميتوان گفت که حضور آمانو در اين دور از مذاکرات براي بزک چهره آژانس و نمايش چهره مثبت از آن بوده است.
در همين حال ديدار وي با کري، تکرار بازي سياسي آمريکا براي معرفي خود به عنوان تنها تصميمگير جهان است که برگرفته از روحيه زيادهطلبي و تکمحوري اين کشور ميباشد.
اين رفتارها در حالي صورت ميگيرد که اولا آژانس يک نهاد فني و تخصصي است و نه سياسي، پس هيچ دليلي براي حضور آژانس به عنوان عضو هفتم مذاکرات وجود ندارد و حضور آمانو در روند مذاکرات نميتواند نشانه کارکرد مثبت آژانس در قبال حقوق هستهاي ايران باشد.
ثانيا ديدار آمانو با کري بيانگر رويکرد سياسي آژانس در قبال ايران است. اين مسئله که آمانو پس از ديدار با کري رويکرد مثبتتري در قبال ايران داشته و به زعم وي آژانس گامهاي سريعتري براي حل ابهامات باقي مانده در موضوع هستهاي ايران بر ميدارد، گواه آن است که اقدامات آژانس در طول ۱۲ سال گذشته نه براساس اصول فني و وظايف آژانس، بلکه اقداماتي کاملا سياسي و ديکته شده از سوي غرب به آژانس بوده است.
به عبارتي اين امر آشکارتر گرديده که آژانس تحت تاثير آمريکا بوده که بياعتمادي ايران به آژانس را پيش از پيش تاييد مينمايد.
اکنون اين اصل در ذهن ايجاد ميگردد که به آژانسي که به خاطر آمريکا تاکنون مانع حل موضوع هستهاي ايران گرديده و با يک ديدار (ديدار آمانو و کري) تغيير موضع داده و رويکرد مثبت ميگيرد، چگونه ميتوان اعتماد کرد؟ چه اطميناني وجود دارد که پس از توافق ايران و ۱+۵ ،آژانس بار ديگر به خواست آمريکا در موضوع هستهاي ايران کارشکني نسازد و به وظايف فني خود عمل کند؟
با توجه به اين حقايق ميتوان گفت که حضور آمانو در ساختمان مذاکرات و ديدار وي با کري، اقداماتي صرفا ظاهري براي بزک کردن چهره آژانس و آمريکا است که هدف نهايي آن نيز ايجاد اعتماد کاذب به آژانس و سوق دادن ايران به پذيرش زيادهخواهيها نظير تن دادن به پروتکل الحاقي و بازرسيهاي فراتر از آن، بازرسي از مراکز نظامي و بازجويي از مقامات لشکري و کشوري و دانشمندان هستهاي، پذيرش لغو تحريمها پس از راستيآزمايي آژانس و... ميباشد.
نکته قابل توجه آنکه آژانس و آمريکا اين مطالبات را در حالي با بزک چهره خود طلب ميکنند که عملا اقدامي براي نشان دادن صداقت رفتاري و کنار نهادن رفتارهاي ضد ايراني خود ندارند و صرفا کمهزينهترين اقدام، يعني ديدار و گرفتن عکس در برابر عکاسان و خبرنگاران را صورت ميدهند.
آژانس اگر واقعا به دنبال جبران اشتباهات گذشته و نشان دادن صداقت رفتاري است بايد براساس همکاري ۱۲ ساله ايران و شفافيتهاي گستردهاي که در اين عرصه داشته همين حالا بايد بر کتمان ماهيت صلحآميز فعاليتهاي هستهاي ايران پايان داده و ضمن تاکيد بر حقوق هستهاي ايران در برخورداري از تمام حقوق هستهاي براساس انپيتي - از غنيسازي گرفته تا هرگونه استفاده صلحآميز از دانش هستهاي -، مختومه شدن پرونده ايران را اعلام دارد.
آمريکا نيز به جاي اين اقدامات ظاهري و فريبکارانه بايد دست از زياده خواهي برداشته و ضمن پذيرش تمام حقوق هستهاي ايران، لغو تمام تحريمها در زمان امضاي توافق و کنار نهادن زيادهخواهيهايي مانند دستدرازي به مراکز نظامي ايران، براي اثبات تغيير رفتار خود اقدام عملي صورت دهد.
آمانو و آمريکا بايد بداند با اين رفتارهاي ظاهرسازانه نميتوانند چهره خود را بزک و ايران را به پذيرش زيادهخواهي غرب که در لواي نام آژانس صورت ميگيرد، سوق دهند.
ايران صرفا براساس خطوط قرمز خود مذاکره ميکند و چنانکه اعضاي تيم هستهاي بارها تاکيد کردهاند هرگز از اين اصول عقبنشيني نخواهد کرد و اين طرف مقابل است که بايد از زيادهخواهي دست برداشته و پذيرنده منطق ايراني باشد. منطقي که تنها راه به نتيجه رسيدن مذاکرات است.
∎
مذاکرات هستهاي ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ در حالي از امروز با بازگشت دکتر ظريف وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به محل مذاکرات ابعاد جديدتري ميگيرد که رفتار غربيها بيانگر طراحي آنها براي پنهانسازي نقش مخرب خود در به نتيجه نرسيدن مذاکرات و متهم جلوه دادن ايران است.
چنانکه آنها در فضاي رسانهاي با ايجاد ابهامات و چارچوبهاي منفي و غيرمنطقي برآنند تا خود را پيرو مذاکره و ايران را ناقض و برهمزننده معرفي نمايند. اين در حالي است که بررسي دقيق آنچه پشت ميز مذاکره ميگذرد بيانگر دبه کردنهاي مکرر و عدم پايبندي طرف غربي به اصول مذاکره است که شرايط ابهامي را در مذاکرات ايجاد کرده است.
در کنار آنچه در مذاکرات ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ ميگذرد اقدامات آمانو مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي امري قابل توجه است.
آقاي آمانو براي نخستينبار در محل برگزاري مذاکرات براي دو روز متمادي حاضر ميگردد و ديروز نيز با جانکري وزير امور خارجه آمريکا ديدار ميکند.
حال اين سوال مطرح است که چرا آمانو اين تحرکات را صورت داده و چه اهدافي در وراي آن نهفته است؟ براي پاسخ به اين پرسش بررسي نقش و جايگاه آژانس در مذاکرات امري قابل توجه است.
آژانس به عنوان ساختاري فني و نه سياسي نهادي بينالمللي براي کمک به کشورها در دستيابي به دانش صلحآميز هستهاي و مقابله با تکثير و گسترش سلاحهاي هستهاي و در نهايت اقدام براي انهدام اين تسليحات است.
وظايفي که عملا از سوي آژانس صورت نگرفته، چنانکه به عنوان نمونه از اجراي تعهدات خود در دستيابي جمهوري اسلامي ايران به دانش هستهاي خودداري کرده و حتي در زمينه سوخت ۲۰درصدي براي راکتور تحقيقاتي تهران که جان ميليونها نفر به آن وابسته است خودداري نمود.
از سوي ديگر اقدامي براي خلع سلاح هستهاي دارندگان سلاحهاي هستهاي از جمله آمريکا و رژيم صهيونيستي صورت نداده است.
در باب مذاکرات هستهاي نيز اين اصل از سوي غرب مطرح ميگردد که لغو تحريمها و اجراي تعهدات غرب پس از راستيآزمايي از سوي آژانس و تاييد اجراي تعهدات ايران از سوي آن براساس پروتکل الحاقي و حتي نظارتها و بازرسيهاي فراتر از آن، ميباشد. آنها بازرسي از مراکز نظامي و بازجويي از مقامات سياسي و نظامي و دانشمدان هستهاي کشورمان را نيز مطرح کردهاند.
سابقه بسيار منفي آژانس و شخص آمانو در قبال ايران که به دليل رفتارهاي سياسي و غيرفني، مانع از عادي شدن موضوع هستهاي ايران گرديده و از سوي ديگر عدم رازداري و تعهدناپذيري آژانس در حفظ اسناد و اسرار که زمينهساز ترور دانشمندان هستهاي ايران بوده، بياعتمادي شديد ايران را نسبت به آنها رقم زده است.
با اين شرايط ميتوان گفت که حضور آمانو در اين دور از مذاکرات براي بزک چهره آژانس و نمايش چهره مثبت از آن بوده است.
در همين حال ديدار وي با کري، تکرار بازي سياسي آمريکا براي معرفي خود به عنوان تنها تصميمگير جهان است که برگرفته از روحيه زيادهطلبي و تکمحوري اين کشور ميباشد.
اين رفتارها در حالي صورت ميگيرد که اولا آژانس يک نهاد فني و تخصصي است و نه سياسي، پس هيچ دليلي براي حضور آژانس به عنوان عضو هفتم مذاکرات وجود ندارد و حضور آمانو در روند مذاکرات نميتواند نشانه کارکرد مثبت آژانس در قبال حقوق هستهاي ايران باشد.
ثانيا ديدار آمانو با کري بيانگر رويکرد سياسي آژانس در قبال ايران است. اين مسئله که آمانو پس از ديدار با کري رويکرد مثبتتري در قبال ايران داشته و به زعم وي آژانس گامهاي سريعتري براي حل ابهامات باقي مانده در موضوع هستهاي ايران بر ميدارد، گواه آن است که اقدامات آژانس در طول ۱۲ سال گذشته نه براساس اصول فني و وظايف آژانس، بلکه اقداماتي کاملا سياسي و ديکته شده از سوي غرب به آژانس بوده است.
به عبارتي اين امر آشکارتر گرديده که آژانس تحت تاثير آمريکا بوده که بياعتمادي ايران به آژانس را پيش از پيش تاييد مينمايد.
اکنون اين اصل در ذهن ايجاد ميگردد که به آژانسي که به خاطر آمريکا تاکنون مانع حل موضوع هستهاي ايران گرديده و با يک ديدار (ديدار آمانو و کري) تغيير موضع داده و رويکرد مثبت ميگيرد، چگونه ميتوان اعتماد کرد؟ چه اطميناني وجود دارد که پس از توافق ايران و ۱+۵ ،آژانس بار ديگر به خواست آمريکا در موضوع هستهاي ايران کارشکني نسازد و به وظايف فني خود عمل کند؟
با توجه به اين حقايق ميتوان گفت که حضور آمانو در ساختمان مذاکرات و ديدار وي با کري، اقداماتي صرفا ظاهري براي بزک کردن چهره آژانس و آمريکا است که هدف نهايي آن نيز ايجاد اعتماد کاذب به آژانس و سوق دادن ايران به پذيرش زيادهخواهيها نظير تن دادن به پروتکل الحاقي و بازرسيهاي فراتر از آن، بازرسي از مراکز نظامي و بازجويي از مقامات لشکري و کشوري و دانشمندان هستهاي، پذيرش لغو تحريمها پس از راستيآزمايي آژانس و... ميباشد.
نکته قابل توجه آنکه آژانس و آمريکا اين مطالبات را در حالي با بزک چهره خود طلب ميکنند که عملا اقدامي براي نشان دادن صداقت رفتاري و کنار نهادن رفتارهاي ضد ايراني خود ندارند و صرفا کمهزينهترين اقدام، يعني ديدار و گرفتن عکس در برابر عکاسان و خبرنگاران را صورت ميدهند.
آژانس اگر واقعا به دنبال جبران اشتباهات گذشته و نشان دادن صداقت رفتاري است بايد براساس همکاري ۱۲ ساله ايران و شفافيتهاي گستردهاي که در اين عرصه داشته همين حالا بايد بر کتمان ماهيت صلحآميز فعاليتهاي هستهاي ايران پايان داده و ضمن تاکيد بر حقوق هستهاي ايران در برخورداري از تمام حقوق هستهاي براساس انپيتي - از غنيسازي گرفته تا هرگونه استفاده صلحآميز از دانش هستهاي -، مختومه شدن پرونده ايران را اعلام دارد.
آمريکا نيز به جاي اين اقدامات ظاهري و فريبکارانه بايد دست از زياده خواهي برداشته و ضمن پذيرش تمام حقوق هستهاي ايران، لغو تمام تحريمها در زمان امضاي توافق و کنار نهادن زيادهخواهيهايي مانند دستدرازي به مراکز نظامي ايران، براي اثبات تغيير رفتار خود اقدام عملي صورت دهد.
آمانو و آمريکا بايد بداند با اين رفتارهاي ظاهرسازانه نميتوانند چهره خود را بزک و ايران را به پذيرش زيادهخواهي غرب که در لواي نام آژانس صورت ميگيرد، سوق دهند.
ايران صرفا براساس خطوط قرمز خود مذاکره ميکند و چنانکه اعضاي تيم هستهاي بارها تاکيد کردهاند هرگز از اين اصول عقبنشيني نخواهد کرد و اين طرف مقابل است که بايد از زيادهخواهي دست برداشته و پذيرنده منطق ايراني باشد. منطقي که تنها راه به نتيجه رسيدن مذاکرات است.